ایجاد گنبد: گنبد عظیم و باشکوه سلطانیه در زمان سلطان محمد خدابنده بین سالهای 713-703 هجری قمری بنیان نهاده شد . ظاهراً هنگامی که اولجایتو (سلطان محمد خدابنده) ،امر به احداث آرامگاه کرد هنوز یکی از مذاهب اسلام را به عنوان مذهب رسمی انتخاب ننموده بود. در حدود سال 709 هجری زمانی که کارِ ساختمان گنبد رو به اتمام بود سفری به عراق نمود و تربت پاک حضرت علی (ع) و امام حسین (ع) را در نجف و کربلا زیارت کرد . بنا به قولی بر اثر تشویق و ترغیب علما و روحانیان بزرگ شیعه که در آن زمان در دستگاه حکومتی صاحب منزلتی بودند، اولجایتو مذهب شیعه را به عنوان مذهب رسمی پذیرفت. به دنبال قبول مذهب تشیع، اولجایتو تصمیم گرفت که آرامگاه خود را به ائمة اطهار اختصاص دهد. به این منظور قصد انتقال اجساد مطهر آنان را به سلطانیه داشت تا به رونق تجاری و اهمیت مذهب و پایتخت جدید التأسیس خود بیافزاید. لذا دستور داد تا تزیینات داخلی بنا را که تا آن روز انجام نگرفته بود، طوری بپردازند که در آن شعایر مذهب تشیع به خوبی مورد استفاده قرار گیرد .به همین جهت بود که کلمة «علی» به طور مکرر با کاشی در متن آجر نوشته شد ،اما انتقال اجساد ائمه با مخالفت شدید روحانیان شیعه در نجف و کربلا مواجه شد .
گویند، وقتی مردم نجف و کربلا از تسلیم جسد امامان خودداری کردند، ساختمان سلطانیه دوباره به هدف پیشین خود یعنی آرامگاه اولجایتو اختصاص یافت . بدین منظور تزیین کلیة قسمتهای داخلی بنا تجدید و تغییر داده شد .
طرح بنای این گنبد که از بناهایی مانند مقبره اسماعیل سامانی و مقبره سلطان سنجر در مرو الهام گرفته، به عنوان سرمشق و مدل در بناهای دیگر، در ایران یا خارج ایران مورد استفاده قرار گرفته است، مانند و تاج محل در هند،
معمار گنبد سلطانیه شخصی به نام سیدعلی شاه بود.درمیان ابنیه آنکه از همه مهمتر و در عصر ایلخانی در عالم شهرتی به سزا داشته و هنوز نیز قسمت مهمی از آن به ریاست گنبد سلطانیه یعنی مقبره سلطان محمد اولجایتوست وآن ایلخان به شرحی که سابقا گفتیم آنراخود در حیات خویش در صحن بنای شهر سلطانیه که از 705-713 طول کشید ساخته است. این گنبد که در داخل باروی سلطانیه بنائی است مثمن یعنی هشت گوش که طول هر ضلع آن به هشتاد گز بالغ می شده وگنبدی که بر روی ان بوده 120گز ارتفاع داشته است در اطراف بنای مزبور پنجره های آهنینی ساخته بودند که یکی از انها دارای 30 ارش ارتفاع داشته است و 115 ارش عرض بوده مقبره اولجایتو, سه در بسیار عالی منقور داشته که آنها را با ظرافت تمام بخطوط ونقوش زیبا مزین کرده بوده اند. داخل وخارج گنبد اولجایتو از کاشیهای کبود بسیار شفاف کار شده بودند . بلندی این بنای هشت ضلعی منتظم قریب 50 متر و بدنه اصلی گنبد و تمامی ساختمان با آجر ساخته شده که روی آن با کاشی فیروزهای، لاجوردی و آبی تزیین شده است. گنبد از بیرون، یکپارچه ازکاشی فیروزهای پوشیده شده و در قاعده آن یک نوار پهن مزین به خط کوفی، تماس رنگ روشن فیروزهای را با آبی پررنگ لاجوردی، مقرنسها متعادل میکند. این گنبد را طوری ساختهاند که بدون ساختن ابنیه متصل و مجاور به آن با ابتکارات هوشمندانه فشارهای جنبی گنبد را به جانب زمین منحرف کردهاند. در هشت گوشه یعنی محل تقاطع اضلاع بدنه ساختمان مناره هایی به ارتفاع 5/3 متر تعبیه شده که فشار وارده گنبد را عموداً خنثی نماید.
گنبد سلطانیه یکی از بزرگترین گنبدهای آجری تاریخی جهان است که از آن به عنوان شگفتی معماری دوره ایلخانی یاد میکنند. این بنای تاریخی که بیش از 700 سال قدمت دارد به لحاظ تزیینات آجرکاری و کاشیکاری جزء منحصر به فردترین آثار دوره اسلامی است.
داخل گنبد را با کاشیهای کوچک ، موزائیک کاری کرده وبا گچ کاری آراسته اند.
از ویژگیهای دیگر گنبد این است که زیر سازی گنبد بنام «یزدی بندی » معروف است واز نامش پیداست که از کجا آمده است. شلنج که مربع زیر گنبد را تبدیل به دایره می کند یا نوع گنبدی که روی سلطانیه زده شده « چیله » خاص یزد است . خود گنبد چیله وفن گنبد سازی دو پوسته ی پیوسته است. ( گنبد هائی که به شکل سبد ساخته میشود بسیار مقاوم است ومثل کاسه ای وارونه میتواند روی پای خودش بایستد )
در چهار طرف گنبد چند بنای معروف بود که مهمتر از همه «دارالسیاده – دارالضیافه و دارالشفاء ودارالادویه» بود.
تزئین روی گنبد از کاشی « زه » فیروزه ای است در پائین گنبد نقش 5 هاله شروع میشود. اجر کاری با بندهای تزئین شده دیگری است. از این گذشته خطهای هندسی ونقاشیهای بسیار زیبائی داخل گنبد براستی خیره کننده است.
یکی از خصوصیات اصلی ومنحصربه فرد درگنبد سلطانیه درجداره بودن آن است که از دو قشر موازی و مجزا که صرفا با پشت بندهای اجری بین خود بهم مربوط بوده و همچنین فرم واحدی راشامل میشوند.
از جمله مهمترین اثاری که به تقلید ازگنبد سلطانیه احداث شده گنبدهای کلیسای سانتاماریا دلقیوره میباشد که بیش از صد سال بعد ازآن ساخته شده است.
این بنا با حدود ۱۰ هزارمترمربع تزیینات در مدت ۹ سال ساخته شد.شایان ذکر است که گنبد سلطانیه به عنوان بزرگترین بنای آجری جهان پس از گنبد سانتاماریا در ایتالیا و ایاصوفیه در استانبول، سومین گنبد تاریخی دنیاست. این بنا در دوره ایلخانان مغول و پس از انتخاب سلطانیه به عنوان پایتخت ایلخانان به دستور سلطان محمدخدابنده ساخته شد. به تصریح منابع تاریخی و پژوهش های باستان شناختی، هدف از ساخت گنبد سلطانیه، بنای مقبره ای برای سلاطین ایلخانی ( و به احتمال زیاد سلطان محمد خدابنده) بوده اما تاکنون به درستی مشخص نشده که چه کسی در این بنای رفیع به خاک سپرده شده است.
باستان شناسان در
سرداب بنا چند گور قدیمی را به دست آورده اند که هنوز روشن نیست به چه کسانی تعلق
دارد.
در اطراف آن نیز مجموعه ای از بناهای حکومتی در داخل برج و بارو ساخته شد
که مساحتی حدود ۱۴ هکتار را در برمی گرفت. متأسفانه تمامی
این آثار به جز گنبد سلطانیه از میان رفته اند و باستان شناسان
تنها پایه های آنها را از زیر خاک بیرون
آورده اند.
گنبد سلطانیه ۴۹ متر ارتفاع دارد، اما برخلاف بسیاری دیگر از بناهای مشابه فاقد پی عمیق است. با این وجود چنان محکم است که در ۷۰۰ سال گذشته بیش از ۳۰ زلزله ویرانگر را از سر گذرانده و پا برجا باقی مانده است .
آندره گدار فرانسوی بنای مزبور را این گونه شرح میدهد:«به طور قطع عالیترین نمونة معماری مغول و یکی از بهترین دست آوردهای معماری اسلامی ایران و از نظر فنی شاید جالبترین آنان است ».
پروفسور سن پائولوژی رئیس وقت دانشکده معماری فلورانس درباره سلطانیه می گوید: ابتکار ساخت گنبد دو پوش با قشرهای تقریبا موازی و نزدیک به هم با فرم ساختمانهای دنده ای و بافت آجری که درساختمان آن به هیچ وجه از اسکلت و مهار استفاده نشده بلکه به طور خود یار بنای گنبد گرفته و ساخته شده از شهر سلطانیه به گنبد سانتا ماریا دلفیوره در فلورانس ایتالیا می رود و خصیصه فنی خود را ارزانی می بخشد و واقعه بزرگی را در امر نقل و انتقال فرمهای هنری و پدیده های فنی پدید آورده است.
بلندای این گنبد به نحوی انتخاب شده تا در گسترش شهر گم نشود. در حقیقت این بنا، گذشته از عملکردهای واقعی که مورد توجه و مقصود سازنده آن بوده است ، به صورت یک برج نیز عمل میکرده است . زیرا که بنای رفیع گنبد سلطانیه تقریباً در وسط دشت بنا شده، از هر سو قابل رؤیت است .
گنبد عظیم سلطانیه بر فراز بنای هشت گوشهای تعبیه شده است. بر روی هر کدام از جرزهای هشت گانه در بالا، آثار منارههایی به قطر یک متر و به بلندای 5/3 متر که با زیباترین معرق کاری مزین شدهاند، باقی است. داخل این منارهها پلکان مارپیچی به عرض 70 سانتی متر که به حول قطر 20 سانتی متر میپیچند طراحی شده است . این منارهها فشار گنبد را عموداً خنثی مینمایند. عقاید مختلفی در مورد انتخاب هشت ضلعی بنا، عنوان میشود. عدهای این انتخاب را به دلیل ایستایی و استحکام بنا دانستهاند، برخی به آن نشانههای مذهبی و مقدس دادهاند. آنچه مسلم است عدد هشت، نه مقدس است و نه دلیل مذهبی دارد. صرفاً انتخاب این طرح از روی محاسبات تجربی معماری و به خاطر مرکزیت و ایستایی و احتمالاً ایجاد ساعت آفتابی در نظر گرفته شده است و یا بیشتر جهت نشان دادن تزیینات و زیبایی بدنه گنبد در تمام طول روز است .
بنا دارای هشت پلکان مارپیچی و یا حلزونی است که در بین جرزها جای گرفته و به طبقات بالا و ایوانها راه دارند. بر فراز چهار ایوان اصلی و بزرگ، چهار پنجرة بزرگ قرار دارد که روشنایی داخل بنا را تأمین میکنند و همچنین از این پنجرهها جهت تشخیص زمان نیز استفاده میشده است .
معماری گنبد سلطانیه
گنبد سلطانیه در دوره برپایی مرتفعترین بنای جهان بوده و هم اکنون نیز یکی از عظیم ترین بناهای تاریخی جهان به شمار می رود . این بنا قسمتی از مجموعه عظیمی است که به ابواب البر مشهور بوده و شامل دارالشفاء ، بیت القانون ، بیت الحکمه ، دارالیاده و ... این بنا در قوم هم کف با فضاهایجانبی آرامگاه دارای پلان مربع مستطیل بوده و ادامه مجموعه در طبقات هشت ضلعی متمایل به منتظم است .
این گنبد از سه فضای گنبد خانه ، تربت خانه ،سردابه تشکیل شده و از نظر حجمی و ترکیب فضا این بنا با معماری هیچکدام از مقابر اسلامی ایران مطابقت ندارد در حالیکه این وضعیت را می توان با آئین تدفین مغول که در دو مرحله انجام می گرفت ، مطابقت داده و آن را با معماری ترکیبی از مراسم تدفین مغول تبیین نمود.باتوجه به این طرز تفکر گنبد خانه محل عزاداری به جسد ، سردابه محل نگهداری و تدفین جسد وتربت خانه فضای مسقف بالای سردابه می باشد .ورودی اصلی آرامگاه اولجایتو در ایوان های شمال شرقی و شمال غربی تعبیه شده و کاربرد ایوانهای شمالی ، شرقی وغربی پنجره می باشند .پلان فضای گنبد خانه متمایل به هشت ضلعی منتظم و طول هر یک از اضلاع از 06/10 متر تا 16/10 متر متغیر است .
قطر گنبد خانه 40/24 متر می باشد در این فضا 8 جرز سنگین با عرض 32/6 تا 25/7 متر با سطح مقطع 50 متر مربع قرار گرفته و مهمترین وجه مشخصه تحول معماری از درون سلجوقی به دوران ایلخانی را نمایش می دهد . در حد فاصل این جرزها ایوانها و بنائی در دو طبقه اجرا گردیده و ارتفاع طبقه همکف از رقوم فعلی 7/9 متر و ارتفاع طبقه اول از رقوم هم کف 70 /19 متر قابل اندازه گیری می باشد . کف این فضا با استفاده از سنگ رخام سفید مفروشی بوده است.
قوس ایوانها در این فضا پنج و هفت تند است . در منتهی الیه این قوسها کتیبه هایی با متن احادیث نبوی در آن نوشته شده و پس مقرنس کاری زیبایی که وظیفه ترمپه ها بر آن محول شده پلان هشت ضلعی را به پلان دایره تبدیل نموده و زمینه اجرا گنبد را فراهم آورده ا
ومین فضای مورد بحث آرامگاه
اولجایتو ، فضای موسوم به تربت خانه می باشد ،این فضا به شکل مستطیل با طول
ضلع 60/17 متر و عرض 8/7 متر و با ارتفاع 16 متر ، محراب مجموعه را در جرز جنوبی در خود
جای داده است . پوشش سقف تربت خانه از سه واحد طاق و تویزه ساخته شده قطر طاق
وسطی که بزرگتر است 9 متر و طاقهای طرفین 3 متر قابل اندازه گیری می باشد در ارتفاع
0/3 متری از کف ، درگرداگرد آن
کتیبه
ای در دو قلم ریز به خط کوفی مشجر و قلم درشت به خط ثلث نوشته شده
و اطراف کلمات را تزئینات اسلیمی پر نموده است . بین تریت خانه و محوطه زیر گنبد
پنچره بزرگی از مس طلا قرار داشت که به مرور زمان از بین رفته و یا به غارت برده
شده است.
سردابه سومین فضایی است که با ترکیب فضاهای مذکور افاده معنی می نماید . این فضا محل قبر اصلی می باشد . ورودی سردابه در ایوان جنوبی تربت خانه قرار دارد و با تعبیر 9 پله به پهنای 250 سانتیمتر می رسد در وسط این فضا محل قبر و در طرفین آن دو فضای کوچک جهت استقرار نگهبانان جلوگیری از ورود ارواح خبیثه تعبیه شده . بررسی ترکیب فضایی این سردابه و ارتباط آن با کل مجموعه و قابل مقایسه نبودن آن با سایر بناهای آرامگاهی می توان چنین استنتاج نمود که این آرامگاه بر اساس بینش مغول بویژه آئین شمنیت ساخته شده باشد . گنبد آرامگاه اولجایتو بزرگترین نوع خود در بناهای تاریخی ایران با ارتفاع 50/48 متر و قطر دهانه 40/24 متر و با ضخامت 160 سانتیمتر با روش دو پوششی ساخته شده و فضای خالی بین دو پوسته 60 سانتیمتر می باشد .
پلکانها
در بین جرزهای هشت گانه پلکانهای مارپیچی وجود دارد که طبقه زیرین را به طبقات دوم و غرفه های خارجی و مناره های هشتگانه متصل می کند . لازم به تذکر است که این پلکانها همه از پایین شروع نمی شود بلکه فقط دو پلکان زوایای شمالی و پلکان دیگر در نمای خارجی واقع شده است .
پلکانهای زوایای شمالی به طبقه دوم راه می یابد و پلکان سومی بدون اتصال به طبقه دوم بسوی بالا ادامه پیدا می کند . پلکانهای هشتگانه از طبقه سوم ( غرفه های خارجی ) ظاهر شده و تا امتداد مناره های هشتگانه صعود می نماید .
ایوانها
همانطور که در فوق اشاره شد بر
اضلاع هشتگانه پلان داخلی 8 ایوان رفیع و وسیع به ارتفاع 80/18 و به
عرض 70/7 متر واقع شده اند .این ایوانها یکنواختی حاصل از وجود جرزهای قطور ، را
از بین برده و باعث شده که بنا زمخت جلوه ننماید . این ایوانها در عمق 60/2 و
ارتفاع 9 متری به دو طبقه تقسیم شده است . در طبقه اول یا همکف ورودی های اصلی و ورودی
های کوچک فرعی به محوطه های عبادتی قرار دارند
ایوان
جنوبی متصل به محوطه ای بنام تربت خانه است که در صفحات آینده شرح آن داده خواهد شد . ایوانهای شرقی و
غربی در انتها دارای درهای بزرگ می باشد . در حالیکه در انتهای طبقه اول ایوانهای
فرعی یک در کوچک وجود دارد. سقف طبقه اول دارای قندیل بندی و مقرنسکاری بسیار جالب و
زیبا می باشد .
طبقه دوم این بخش بوسیله راهروی پوشیده ای با هم در ارتباطند . بطوری که می توان در این طبقه تمامی بنا را دور زد در غرفه های طبقه دوم انواع تزئینات و مقرنسکاریهای ارزنده ای دیده می شود که نشانگرذوق و سلیقه و دقت هنرمندان دوره ایلخانیان است .
یکی از خصوصیات اصلی و منحصر بفرد در گنبد سلطانیه دو جداره بودن آن است که از دو قشر موازی و مجزا که صرفا" با پشت بندهای آجری بین خود بهم مربوط بوده و همچنین فرم واحدی را شامل می شوند تشکیل شده است . و این تنها نمونه در مورد گنبدهائی با وضع ساختمانی فوق الذکر محسوب می شود و به نظر اینجانب نمی توان نمونه ای با وضع ساختمانی فوق الذکر در دنیا یافت که متعلق به قبل از بنای مزبور باشد . و از این رو گنبد فوق اهمیت شایانی را در تاریخ معماری دنیا داراست بطوریکه مدتها بعد از ساختمان گنبد سلطانیه چه در غرب و چه در شرق رفته رفته آثاری با خصوصیات تکنیکی فوق بوجود می آید . از جمله مهمترین آثاری که به تقلید از گنبد سلطانیه احداث شده گنبد کلیسای سانتاماریا دلفیوره می باشد که بیش از صد سال بعد از آن ساخته شده است .
اسناد تاریخی به وضوح نشان می دهند بازی یا نوعی ورزش بدنسازی که عبارت بود از ضربه زدن به توپ با پا و فرستادن آن به درون توری کوچک، در قرن دوم و سوم قبل از میلاد در درون فرمانروایی خاندان «هال» در ارتش چین مرسوم نبوده است. همچنین اسنادی مستحکم تر نشان می دهد مرزبندی زمینی برای بازی ضرببه به توپ با پا،در شهر کیوتوی ژاپن اتفاق افتاده است. در یونان و روم قدیم نیز نوعی بازی شبیه به فوتبال کنونی وجود داشته است، البته هر تیم بیش از 27 بازیکن داشت. به هر حال ذکر دقیق این مطلب که فوتبال دقیقاً کی و کجا شروع شد امری ناممکن است. اما منطقی است که بپذیریم بازی با توپ که ما در ورزش های شکل یافته کنونی، بیش از 3000 سال قبل در جایی روی این کره خاکی وجود داشته است.
اما قدر مسلم آنست که انگلستان محل تولد فوتبال جدید و اتحادیه فوتبال است و جای هیچ شک و تردیدی در آن نیست. انگلستان همراه با اسکاتلند مشترکاً پایه گذاران فوتبال شکل یافته کنونی می باشند.
فوتبال که به زبان عامیانه مردم انگلیس ساکر (soccer)نامیده می شود و محبوب ترین و رایج ترین ورزش در بین مردم این جزیره از قرن هشتم میلادی به بعد بوده است. اما در شروع به بازی خشن و جنگ تن به تن بیشتر شبیه بود.
در سال 1869 اتحادیه فوتبال در قوانین خود شرطی را وارد کرد که بموجب آن تماس توپ با دست کاملاً ممنوع باشد و به این ترتیب شالوده فوتبال جدید ریخته شد. در این بازی توپ نه نقطه مشخصی که قبل از شروع بازی تعیین می شد حرکت داده می شد. صدها نفر در بازی ای شرکت می کردند که در طول قرن ادامه یافت.
اما از آنجا که مسابقات فوتبال به خشونت کشیده می شود، حکومت ها بسیار کوشیدند تا آن را ممنوع کنند. در انگلیس پادشاه ادوار سوم در سال 1231 میلادی قوانینی در این مورد را منع کرد و کوشید فوتبال را متوقف کند. در اسکاتلند پادشاه جیمز اول در سال 1424 میلادی در مجلس اعلام نمود که هیچ کس حق ندارد در فوتبال بازی کند. الیزابت اول ملکه انگلستان قانونی در مجلس به تصویب رساند که بر اساس آن برای بازیکن فوتبال مجازات زندان به مدت یک هفته در نظر گرفته می شد و فرد خاطی می بایست در کلیسا توبه می کرد. اما هیچ قانونی نتوانست این بازی را در انگلیس متوقف کند. چون فوتبال به بازی ای سردی تبدیل شده بود. در سال 1815 کالج اتون مشهورترین مدرسه انگلیس یک سری قوانین وضع کرد و پس از مدتی مدارس کالج ها و دانشگاه های دیگر نیز از این قوانین پیروی کردند. بعدها این قوانین استاندارد شد و نسخه ای از آن اکنون به عنوان قوانین کمپیریچ شناخته می شود، در سال 1848 در بسیاری از کالج ها و دانشگاه های انگلیس پذیرفته شد. اما کم کم فوتبال به دو مکتب جدا از هم تقسیم شد. برخی کالج ها و مدارس ترجیح دادند از قوانین مدرسه راگبی پیروی کنند که در آن به زمین انداختن حریف، ضربه زدن به ساق پا، حمل توپ و خلاصه تمامی قوانینقدغن شده در قوانین کمبریج کاملاً مجاز بود. در 26 اکتبر 1863 یازده باشگاه و مدرسه لندن نمایندگان خود را به همایشی که در «تاورن فری مزون» تشکیل شده بود فرستادند تا یک سری قوانین اساسی و جداگانه برای مسابقات وضع شود. این همایش منجر به پیدایش فوتبال و فوتبال راگبی از هم جدا شد. فوتبال یا ساکر: در سال 1880 میلادی دانشجویان دانشگاه آکسفورد لغاتی را در زبان عامیانه متداول ساختند که بر اساس آن پسوند er به آخر کلماتی که آن ها مخفف و کوتاه می کردند اضافه می شد. به عنوان مثال برای فوتبال راگبی لغت محاوره ای و عامیانه «راگر» (rugger) وضع شد. روزی از یکی از دانشجویان این دانشگاه بنام جارلز ورفورد بروان پرسیده شد که آیا دوست دارد راگر بازی کند و او به شوخی پاسخ داد نه ساکر. او لغت (footballassociatlon) (اتحادیه فوتبال) را مخفف کرده و به آخر آن پسوندer اضافه کرده بود و لغت ساکر را ساخته بود به این ترتیب بود که لغت عامیانه ساکر (soccer) برای فوتبال در انگلیس رایج گردید(ذکر منبع).
همانطور که قبلاً اشاره شد بازی فوتبال (و نیز واژه فوتبال) از انگلستان اشاعه یافت، این بازی که در نیمه دوم قرن 19 در بین ثمره های انگلیس به صورت مسابقه، برای انتخاب «بهترین بازیکن» رسمیت یافت. و بعد بین انگلستان و ایرلند و اسکاتلند و در آغاز قرن 20 در بسیاری از کشورهای اروپایی، باشگاهی و فدراسیون برای مسابقه ها تأسیس شد و فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) و اصطلاح «جام جهانی» بوجود آمد، و سرانجام نخستین بازی و مسابقه های جام جهانی در سال 1930 در اروگوئه برگزار شد و تا به امروز هر چهار سال یکبار (جز زمان جنگ جهانی دوم) انجام می شود که بسیاری از کشورها را در قاره های پنج گانه بخود جلب کرده است. افزون بر بازی های جام جهانی هر چهار سال مسابقه هایی با نام «مسابقه های فوتبال جام ملت ها» در قاره های آسیا، افریقا، اروپا، امریکا و اقیانوسیه (استرالیا) برگزار می شود.
مجموعه شامل دفترچه سوالات تستی و تشریحی کنکور سراسری کارشناسی ارشد رشته
پژوهش علوم اجتماعی
( 1140)
از سالهای 1390-1391-1392-1393-1394
به همراه پاسخنامه تستی و تشریحی
فروشگاه ماداکتو
معماری گذشته
معماری مناطق کویری در عین پاسخگویی به نیازهای انسان و شرایط محیط، جلوه هایی از تجلی کالبد بخشیدن به ارزش ها و باورهای فرهنگی جامعه را نیز به نمایش می گذارد مانند بهره گیری از سلسله مراتب، که در عین اینکه توجه به درون و بطن را به زیبایی نشان میدهد، با ایجاد قلمروهای مختلف (خصوصی، عمومی، نیمه عمومی و...) محرمیت، خلوت و خصوصیت و امنیت مورد نیاز اهل خانه و حرمت خانواده و تجلی ارتباط انسان و طبیعت و فضای زندگی را در حد اعلایی فراهم می کند.
در معماری سنتی، جایگزینی و استقرار عناصر و اجزاء در رابطه ای هماهنگ و منطقی و تکمیل کننده با سایر اجزا است. این هماهنگی در مقوله تناسب ها،اندازه ها ، رابطه انسان و طبیعت و عناصر طبیعی قابل تعریف و شناخت است. در این مناطق با وجود شرایط نامطلوب محیطی (عدم وجود رطوبت مناسب، دمای بهینه و ... ) بهره گرفته شده و هم از مفاهیم و نمادهای معنوی در ایجاد فضاها به زیبایی و زیرکی خاصی استفاده شده است که جنبه سلامت روانی و باورهای دینی را در بطن خویش نهفته دارد. سیستم حیاط مرکزی با آب نماها،درختان و بازی نور و سایه،نمونه هایی از این دقت و توجه به ایجاد شرایط بهینه برای آسایش در این مناطق است.
در معماری کویری به مسئله انرژی، منابع طبیعی و بهره برداری درست از آفتاب، جهت ها، باد و ... (به عنوان منابع پایدار انرژی در مقابل سوخت های فسیلی ناپایدار) توجه خاص شده است تا حدی که، یکی از ویژگیهای بارز معماری این مناطق می باشد. شاید بتوان گفت دوری از اسراف و بطالت، استفاده از مصالح بومی، انتخاب رنگ و اشکال مناسب،توجه به نوع و روش بهره گیری از منابع طبیعی،انتخاب منابع انرژی مناسب ، تلفیق جنبه های معنوی و مادی حیات به عنوان بنیاد و حتی مسلط بر فعالیتهای انسان و نتایج حاصله از آنها، احساس مالکیت انسان بر اشیاء و فضاها به عنوان عاملی در جهت حفاظت و بهره برداری بهتر از آنها، توجه به روح جمعی به جای فردگرایی و نمایش، کمال جویی انسان و کمال بخشی به آن و بسیاری ویژگیهای دیگر را میتوان شاخصه های اصلی معماری بومی دانست.
2- سابقه شهر یزد (سیر تحولات زیستی و کالبدی در یزد)
به طور کلی در سرزمین های اسلامی، شهر اسلامی را میتوان مجموعه ای از مناطق و محلات متجانس و همگن دانست. گروههایی که در این مناطق می زیسته اند،هویت،مذهب و قومیت خود را برای قرن ها همچنان حفظ کرده اند. بررسی ها نشان میدهد که در گذشته، شهر یزد دارای محلات متعددی بوده است. محلات شهر، جایگاه زندگی طبقات اجتماعی مختلف، صاحبان مشاغل گوناگون و پیروان ادیان مختلف بوده است. روابط نزدیک اقتصادی، اجتماعی، نظام محله ای ویژه شهرهای سنتی و شیوه تولید کارگاهی بر سازمان اجتماعی فضایی شهر تأثیر داشته است، بطوریکه در یک محله، بخش های اعیان نشین،صاحبان کارگاههای خصوصی و فقیرنشین کنار هم قرار داشته و یا دو محله متعلق به اعیان و تهیدستان شهری کنار هم قرار می گرفته است. خانه های اعیان نشین معمولاً مشخص و مانند مراکز محلات در تقاطع و یا در مسیر گذرگاههای اصلی قرار داشته است.
در محلات شهر یک نفر از بزرگان محله از طرف اهالی انتخاب می شد که نقش رئیس محله را داشت. بزرگ محله را گاهی،کلانتر می نامیدند که در این صورت نقش وی مهمتر بود.
رابطه تولید و کار به صورت رابطه بین استادکار و شاگرد در صنایع وجود داشت و معمولاً کار طاقت فرسا به صورت میراث به فرزندان و شاگردان منتقل می شدند.
کارگاهها در مسیر گذرگاههای اصلی شهر و یا در تقاطع آنها قرار داشت. برخی نیز از خانه های خود به صورت کارگاه استفاده می کردند که در این صورت تولید شکل خانگی پیدا میکرد، کارگاههای نساجی که با شرکت زنان و فرزندان اداره می شد نقش اساسی در اقتصاد خانه داشت و خانواده را به عنوان یک سازمان اقتصادی فعال می نمود. اساس اقتصاد شهر را به ویژه صنعت نساجی کارگاهی تشکیل می داده است.
امروزه اشکال پیچیده روابط اجتماعی – اقتصادی و دگرگون شدن تولید شهری در یزد و تسلط وجه تولید کارخانه ای بر کارگاهی و قرارگیری شهر در شبکه ارتباطات اجتماعی اقتصادی، در سطح کشور، باعث شده که نظام محله ای در شهر از میان برود و محله به عنوان یک واحد زندگی شهری به شکل گذشته اهمیت خود را از دست بدهد.
شهر یزد، مانند بسیاری از شهرها از زمان قاجار و شروع روابط ایران و اروپا شروع به تغییراتی نمود. هر چند این تغییرات چندان باعث به هم ریختن سیستم های کالبدی و روابط اجتماعی – اقتصادی شهر نشد. تغییرات در نظام های شهری و محله ای به صورت مشخص از دوران پهلوی اول و خصوصاً در دهه های چهل و پنجاه به وقوع می پیوندد.
ورود ماشین به سیستم های ارتباطی شهر، سرعت تحولات،گسترش ارتباط و یک نوع تجدد خواهی و شیفتگی در برابر غرب باعث ایجاد شبکه های دسترسی جدید یعنی خیابان ها با سیستم شطرنجی و شبکه ای،همچنین ایجاد محلات جدید در حاشیه شهر با سیستم های ساخت و ساز نوین گردید. این حرکات همراه با تغییر در سیستم روابط اجتماعی و ایجاد ادارات دولتی و ایجاد کارخانه ها و کارگاههای جدید و بزرگ همراه بود که به صورت عمده تغییر سیستم سکونتی و کالبدی را از حالت سنتی ودر بافت قدیم و الگوهای گذشته به سیستم شهرسازی جدید و فارغ از روابط اجتماعی – اقتصادی گذشته طلب می نمود.
3-1- مقدمه
هر واحد جغرافیایی در مقیاس کوچک (micro) و چه با مقیاس کلان (macro) بعنوان یک سامانه زیستی و حیاتی از عناصر متشکله جاندار و بیجان که هر یک روابط متقابل و پیچیده ای دارد تشکیل میشود در این میان اقلیم نه تنها بعنوان یک جزء بلکه به صورت یک عامل هویت و ماهیت بخش ویژگیهای عمومی سایر اجزاء متشکله یک اکوسیستم یا زیست بوم را نیز تعیین می کند. بطوریکه بسیاری از خصوصیات طبیعی اکولوژیکی انسانی مانند پوشش گیاهی، وضعیت آبهای سطحی و زیرزمینی، ساز و کار فرسایش و حتی معیشت انسانها نیز تا حدود زیادی به ویژگیهای آب و هوایی و اقلیم شناسی بستگی دارد این مسئله در زیست بوم های خشک و بیابانی و مناطق کویری نیز صادق است و همین عوامل محیطی هستند که در تعیین نحوه پراکندگی، چگونگی سازگاری موجود زنده با محیط و نیز ساختار اجتماعات زیستی نقش اساسی را برعهده دارند. بطور مثال هر گیاه یا جانور برای مقابله با عامل اقلیم که تأثیر آن از حدود امکانات موجود زنده خارج است باید خود را با شرایط اقلیمی سازگار کند و هر چه توانایی یک سیستم زنده در دفع اختلالات وارده بیشتر باشد به همان نسبت در تعادل اکولوژیکی آن تأثیرگذار بوده و آن سیستم پایدارتر خواهد بود.
لذا شناخت هر چه دقیق تر و همه جانبه مسائل اقلیمی میتواند به نوعی در پایداری زیست بومها (بخصوص در مناطق خشک و بیابانی ) نقش مؤثری داشته باشد.
3-2- خصوصیات اقلیمی مناطق گرم و خشک (فلات مرکزی)
در این اقلیم که بیشتر مناطق نیمه استوایی را شامل میشود بدلیل وزش بادهای مهاجر که از جنوب غربی و شمال غربی به طرف استوا در حرکتند هوا بسیار خشک است این بادها هنگام عبور از قاره های بزرگ بیشتر رطوبت خود را از دست می دهند علاوه بر این در مناطق نیمه استوایی که جزء مناطق پرفشار هستند هوا به دلیل حرکت از قسمت های بالایی اتمسفر به پائین گرم و خشک می شود توجه به خشکی هوا در این مناطق که با ویژگیهای دیگری همراه است از نظر تأمین آسایش انسان و در نتیجه طراحی ساختمان اهمیت فراوانی دارد. در شکل (4-1) و نمودار (4-1) حوزه های اقلیمی مختلف جهان نشان داده شده و خصوصیات اقلیم گرم و خشک با سایر اقلیم ها مقایسه گردیده است. تابش مستقیم آفتاب در این مناطق شدید است و 700 تا 800 کیلو کالری در هر ساعت در متر مربع (K.Cal/n/m) در سطوح افقی انرژی تولید می کند و با افزایش پرتو منعکس شده از سطوح بایر زمین شدت آن بیشتر می شود آسمان این مناطق در بیشتر مواقع سال بدون ابر است ولی معمولاً بعد از ظهرها در اثر گرم شدن و حرکت لایه های هوای نزدیک به زمین مه و طوفان گرد و غبار پدید می آید. رطوبت کم و نبودن ابر در آسمان باعث میشود دامنهی تغییرات دمای هوا در این مناطق بسیار زیاد شود در تابستان تابش آفتاب در طول روز سطح زمین را تا 70 درجه سانتگیراد گرم می کند در حالیکه هنگام شب دمای سطح زمین به سرعت کاهش می یابد و به 15 درجه سانتیگراد یا پایینتر می رسد دمای هوا در روزهای گرم تابستان به 40 تا 50 درجه سانتیگراد و در شب ها به 15 تا 25 درجهی سانتیگراد می رسد در فلات مرکزی که بزرگترین منطقهی ایران است. شکل (4-2) و اطراف آن را ناهمواریهای مرتفعی محصور کرده صرفنظر از حاشیهی متصل به ارتفاعات و برخی حوزه های مستقل داخلی شرایط آب و هوایی گرم و خشک است و از جمله مشخصه های آن زمستان های سخت و سرد و تابستان های گرم و خشک است.
ویژگیهای معماری بومی مناطق گرم و خشک
ساکنین مناطق گرم و خشک برای غلبه بر مشکلات آب و هوایی این نواحی تدابیر زیر را اندیشیده اند.
1) بطور کلی در این مناطق ساختمانها با مصالحی از جمله خشت و گل که ظرفیت حرارتی زیادی دارند بنا شده اند در مناطقی که شرایط آب و هوایی بسیار حاد است با ساختن خانهها در دل تپه ها یا زیرزمین زمان تأثیر را به بی نهایت رسانده اند و بدینوسیله از شرایط حرارتی متعادل عمق زمین استفاده کرده اند.
2) پلان ساختمان ها تا حد امکان متراکم و فشردگی پلان، باعث به حداقل رساندن تبادل حرارت از طریق جداره های خارجی ساختمان هم در تابستان و هم در زمستان می شود و در نتیجه تا حد زیادی از نفوذ حرارت به داخل ساختمان در تابستان یا زمستان جلوگیری میکند.
3) ساختمان ها معمولاً در بافتهای متراکم و مجموعه های بسیار فشرده بنا شده است به ترتیب تلاش شده است بیشترین سایهی ممکن بر سطوح خارجی ایجاد شود و فشردگی مجموعه تودهی کل مصالح ساختمانی افزایش یافته و زمان تأخیر به حداکثر رسیده است.
4) در بیشتر نواحی این مناطق به دلیل بارندگی کم و در نتیجه کمبود چوب سقف ساختمانها به شکل خرپشته – تاق یا گنبد و بدون هیچ اسکلتی از خشت خام و گل ساخته شده است البته در مناطق نیمه بیابانی به دلیل اعتدال نسبی هوا و وجود چوب نسبتاً کافی بیشتر بام ها از چوب و به شکل مسطح ساخته شده است.
5) به منظور کاهش هر چه بیشتر حرارت ایجاد شده در دیوارها در اثر تابش آفتاب به آنها معمولاً سطوح خارجی سفیدکاری شده است.
6) در این مناطق تعداد و مساحت پنجرهی ساختمان به حداقل میزان کاهش یافته و برای جلوگیری از نفوذ پرتوهای منعکس شده از سطح زمین اطراف پنجره ها در قسمتهای فوقانی دیوارها تعبیه شده است.
7) در مناطق گرم و خشک بر خلاف مناطق معتدل و مرطوب سعی شده است از ایجاد کوران و ورود هوای خارج به داخل ساختمان از طریق پنجره ها یا قسمتهای بازشو به ویژه در هوای گرم جلوگیری شود ولی تدابیر دیگری از جمله ایجاد بادگیر برای خنک سازی هوای داخلی بصورت طبیعی اندیشیده شده که بسیار مؤثر است.
8) استفاده از حیاطهای داخلی درخت کاری شده و معطوف ساختن فضاهای زندگی به این حیاطها از عمده ترین ویژگیهای معماری در مناطق گرم و خشک است حیاطهای داخلی که شامل درخت حوض و سطح گیاه کاری شده است یکی از مؤثرترین عوامل ایجاد رطوبت در این گونه مناطق است.
3-3- حدود و موقعیت جغرافیایی استان یزد
جغرافیای سرزمین به گونه ای است که قسمت اعظم آن را مناطق خشک و نیمه خشک تشکیل میدهد دو رشته کوه البرز و زاگرس در شمال و غرب کشور همچون دیواره هایی مرتفع مانع ورود توده های آب و هوایی مرطوب به مناطق وسیع مرکزی ایران شده و یکی از عوامل مهم کویرهای پهناور لوت و نمک در این مناطق است...