مسجد احمد ابن طولون این مطلب را تاکید می کند ) معماری 000ویژگی های معماری :
مسجد از نظر معماری طرحی بسیار ساده دارد . بنا شامل یک صحن مربع به ابعاد تقریبی 92 متر است که از 3 سو رواقی با 13 چشمه طاق در 2 ردیف ، و از سوی قبله(جنوب شرقی )رواقی با 17 چشمه طاق در 5 ردیف را در بر می گیرد . با احتساب عرض رواق ها مجموع بنا و صحن مستطیلی است که به ابعاد 26/122 و 33/140 متر . در بنای مسجد به جای ستون از جرز بهره گرفته اند .کلیه دیوار ها ، جرز ها و چشمه ها ی شبستان ها یکسره از آجر سرخ رنگ به اندازها های 5/4 در 5/8 تا 8 در 18 تا 19 سانتی متر در ملاطی ضخیم چیده شده و یک قشر گچ سخت آنها راپوشانیده است .
طاق ها از نوع نوک تیز (شکسته) است و پایه های حمال آن را جرز های مکعب مستطیل ستبر به ابعاد 46/2 در 27/1 متر تشکیل می دهد که به فاصله 60/4 متر از یکدیگر قرار دارند . نمونه پیشین این گونه جرز ها در مساجد المتوکل و ابودلف در سامره نیز دیده میشود
( شاید بتوان به روایت بلوی را در مورد نیاز به 300 ستون برای ساختن مساجد مورد نظر احمد بن طولون و پیشنهاد معمار مصرانی سازنده مسجد برلی ساختن بنایی مه به جز 2 ستون سمت قبله (محراب ) به ستون دیگری نیاز نداشته باشد توجیهی برای این روش جدیدو ناشناخته در معماری مساجد مصر دانست . نیم ستون های کاذب 4 نبش جرز ها را با آجر تراشیده ساخته اند و طاق های روی آن کمی از پایه خود پیش تر آمده و در بالای هر جرز به منظور تقویت ، روکوبی چوبی با اتصال دم چلچله ای نصب شده است .
تزئینات بنا
در معماری اسلامی تزئینات مساجد از دو دیدگاه متفاوت به کار گرفته شده است . در بیشترین آنها برای نشان دادن اهمیت و جلب توجه نماز گزاران به محل مشخصی چون محراب ، عوامل تزئینی چشم گیری در آن به کار گرفته اند و در شماری کمتر معماران کوشیده اند تا به یاری نقش های یکسان و هماهنگ بنا را از وحدت کامل برخودردار کنند که در مسجد ابن طولون چنین است گچ بری تنها عامل تزئینی این بنا به بخش های اصلی ساختمان چون سر ستوان ها ، سطح زیرین طاق ها ، روزنه های نور گیر و پنجره ها غنایی ویژه بخشیده و در سر ستون ها که به سبک کرنتی است ، نقوش برگ کنگری متداول این سبک ،به برگ مو سبک سامره تغییر یافته است.
طاق های مسجد ابن طولون بسیار عریض طراحی شده است . بنابراین سطح زیرین آن زمینه مناسبی برای ارائه گچ بری است . 10 قطعه از این گچ بری ها به خوبی حفظ شده که طرح آنها شامل یک نوار مرکزی پهن و دو حاشیه باریک با نقش هندسی و گیاهی به سبک سامره است . یک نوار گچ بری شده نیز در هر دو روی دور طاق ها ایجاد شده که ابتدا با زاویه قائمه به سوی طاق کناری معطوف می گردد و سپس در امتداد یک خط افقی به آن می رسد . کتیبه کوفی مشهور مسجد به فاصله 20 سانتی متری در بالای این نوار به عرض 30 سانتی متر بر روی چوب منبت کاری شده است . تخمین زده اند که این پیشانی بیش از دو کم طول داشته و در حدود یک شانزدهم از آیات قرآن کریم را شامل بوده است پنجره های واقع در دیوار خارجی رواق ها شاهکاری از هنر گچ بری است .
3 یا 4 قطعه از نمونه های نخستین شبکه های آن باقی مانده که طرح بعضی از آنها شامل دایره های تقسیم شده به نیم و ربع دایره و کاملا مشابه طرح یکی از مشبک های مرمرین مسجد جامع دمشق است . دو نمونه دیگر شامل ترکیبی از اشکال شش گوشه و مثلث های متساوی الاضلاع است دیوار خارجی رواق ها 10 متر ارتفاع دارد و یک پیشانی با تزئینات کنگره ای به ارتفاع 3 متر بخش فوقانی آن را آراسته است . چنین می نماید که معمار برآن بوده که دیوار های بلند را از عرض به دو بخش تقسیم کند . در بخش زیرین 7 در ورودی مستطیل شکل ساخته شده و در بخش زبرین 31 پنجره ایجاد کرده که پایه آنها بر خط محور این تقسیم قرار دارد . این تقسیم جالب یکنواختی دیوار های سا ده را از میان برده و یکی از زیبا ترین عوامل بنا یعنی پنجره را پدید آورده است طرفین روزنه های نورگیر در پشت بغل های دیوار خارجی صحن ، گل های کوکب 8 پر با گلبرگ های فرو رفته گچ بری شده و ردیفی از همین گل ها به شکل یک پیشانی زیر رخ بام ساخته اند .
سقف :
سقف نخستین مسجد از تنه های ستبر نخل بوده که با تخته به شکل مربع مستطیل به اندا زه ای 50 در 30 سانتی متر غلاف شده و شاه تیر هایی را تشکیل می داده که به فاصله 25/1 متر ( از مرکز به مرکز ) قرار داشته است . رو و میان آنها را با قاب های چوبی تزئین کرده بوده اند . از سقف نخستین ، بخش کوچکی بازمانده بود که در تعمیرات اساسی مسجد سطح خارجی آن به همان شیوه بازسازی شده است .
به هنگام تغییرات چند تنه از سرو های آسیای صغیر نیز به دست آمد که به عقیده کرسول («معماری 000 » بایست در نخستین تعمیرات بنا به کار گرفته شده باشد ، اما در مدیحه ای که سعید القاص در ستایش احمد بن طولون و مسجد ساخته او سروده ، به کار برد سرو کوهی در بنای مسجد اشاره شده است . بنابرین افزون بر تنه نخل از سرو کوهی نیز در ساختن سقف مسجد استفاده کرده بوده اند .
فواره :
در میانه صحن مسجد بنایی با گنبد زرین و پنجره های مشبک که به هر سو گشوده می شود ، ساخته بوده اند که بر پایه 10 ستون مرمر قرار داشته و 16 ستون مرمر دیگر آن را محصور می کرده است . کف آن نیز پوشیده از سنگ مرمر بوده و در زیر گنبد یک سنگاب بزرگ مرمرین به قطر دهانه 4 ذرع که آب از فواره آن فوران می کرده ، قرار داشته است . بر پشت بام آن نیز ساعت خورشیدی نصب کرده و دور بام را نرده ای از چوب ساج کشیده بوده اند . این فواره در جمادی الثانی در آتش سوخت . وجود وضو گاه در پشت مسجد نشان می دهد که این فواره بیشتر برای زیبایی و یا ویژه آشامیدن آب برای نمازگزاران بوده است .
پیشگفتار
مطالب این مجموعه با عنوان بررسی تزئینات ونقوش مسجد جامع یزد جمع گرد آوری شده و سعی برآن بوده تا جایی که متون تاریخی باقیمانده و منابع و سوابق تاریخی مسجد جامع یزد اجازه داده است به ذکر توضیحاتی راجع به مصالح و کتیبه ها و تاریخ بنای آن و تغییرات ایجاد شده بر آن در طول سالیان، بپردازیم.
اگر چه نقوش شکل گرفته بر آن به طور عموم در تمام بناهای اسلامی ایران به چشم می خورد ولی خالی از لطف نبود که به بررسی تزئینات این مجموعه بپردازیم زیرا مجموعه بنای مسجد جامع یزد در شهری است که دارای بافت سنتی دست نخورده ای نسبت به بناهای شهرهای دیگر است، با این حال بناهای باستانی و اسلامی ایران همگی دارای لطف خاص خودشان هستند که معماران تلاشگر و هنرمند با اطلاعات و دانش معماری بالابه تأ سیس بناها همت گمارده اند.
حال چه به صورت تحقیق دانشگاهی یا هنر عنوان دیگری قطعاً علاقه و توجه شخصی و میل به دانستن در مورد عظیم تاریخی داشته باشم و به این مسیر رنگارنگ قدم گذاشته و هنر گوشه دیگری از این سرزمین را ورق بزنیم، وارد فضای زیبا و ملکوتی شویم از داخل مقرنها عبور کنیم و ایوانها را پشت سر گذارده و راه پر پیچ و خم نقوش اسلیمی و ختایی را گرفته از داخل بوته ها گذشته م مناره ها را دور بزنیم تا شاید تفحه ای از روح و ذوق هنری معمار و نقشبند این بنا از روح خسته ما گذر کند و جانی تازه به ما ببخشد.
دیدن و مشاهده کردن این گونه هنر های تاریخی که از سالیان باقی مانده شاید تلنگری باشد برای تمامی از تلاش افتادگان راه هنر و بروز خلاقیت و پشتکار.
مقدمه
هنر جو هره ای است که از ذرات هر ایرانی به فضل الهی به ودیعه نماده شده است. به همین علت جلوه های هنر در تمام مظاهر و مقوله های زندگی ایرانی مانند: معماری، نقاشی ، خط وکتابت ، پارچه بافی، قالی وگلیم بافی، فلزکاری، سفالگری و ...... در طول تاریخ بروز و ظهور داشته و دنیایی از زیباییها، ذوق، خلاقیت و ابتکار را پدید آورده است.
یکی از مظاهر انعکاس هنر ایرانی در معماری این سرزمین است هنرمند معمار ایرانی، از ابتدای کار و ازهنگام بکارگیری آجر که ازمصالح اولیه احداث بنا به شمار می رفته زیبا ترین نقشها و طرحها را هنگام احداث دیوارها و پوششی گنبد ها وگوشواره ها، مقرنس ها و طاقنما ها خلق کرده است و در روند تکاملی آن با گره چینی، گل اندازی، گره سازی وآجر کاری خفته و رفته، شاهکار های بی نظیری را به وجود آورده است.
هنگام استفاده از گچ با خلق گچبریهایی با نقوش هندسی، گیاهی، دنیایی از خلاقیت را که در دنیا بی نظیر می باشد آفریده و در استفاده از چوب برای پنجره ها و درها با بهره گیری از فتونی نظیر منبت، مشبک، معرق، کنده کاری، خاتم سازی ونقاشی روی چوب، اعجاز باور نکردنی را پدید آورده است.
برای تزیین بنا از کاشیهایی یک رنگ، هفت رنگ، معرق، طلایی و .... شیشه و آیینه در شکلها و رنگها و ابعاد گوناگون، مدد جسته و دنیایی از زیبایی و خلاقیت و هنر را عرضه کرده و همه اینها به همراه حجاریهای زیبا، بنا هایی را در جای جای ایران بر پا و استوار کرده است.
بدون تردید تحقق این همه زیبابیها و خلاقیت جز به مدد عشق به معبود امکان پذیر نبود، چراکه بیشترین جلوه آنها را در مسجد، محراب و زیارتگاه می توان دید.
بناهای مذهبی، همواره مورد احترام و توجه ملل و اقوام مختلف درطول تاریخ بوده است، و به لحاظ همین اهمیت، پیوسته کاملترین تجربه های هنری هنرمندان برجسته هر دوره تاریخی در خدمت معماری و تزیین نقوش به کار رفته در احداث چنین اماکنی بوده است. این علاقه و توجه و بذل سرمایه های مادی و معنوی، نه از باب منافع اقتصادیو اغراض مادی، بلکه بر مبنای کشش و علاقه ای قلبی بر اساس گرایش فطری مردم به مکاتب الهی بروز کرده است. چه بسا مردمی که با مشکلات و تنگناهای اقتصادی قرین بوده، اما در سرمایه گذاری برای مظاهر معنوی، از جمله بناهای وابسته به مقدسات مذهبی، از هیچگونه ایثاری فروگذار نکرده اند.
بناهای رفیع و با شکوهی که در طول تاریخ برای معابد، مساجد وکلیساها،سر برافراشته اند، با یک پشتوانه قلبی و عشق حقیقی همراه بوده است.
در تاریخ اسلام، مسجد در رأس توجه مردم، به ویژه هنرمندان معتقد به مبانی دینی قرار داشته است. در دوره هایی که اثری ازپیشرفتهای علمی و صنعتی در هیچ کجای عالم دیده نمی شود، بر جسته ترین آثار معماری جهان، از میان مساجد بزرگ در جای مانده است، اگر چه به علل گوناگون، بویژه هجوم ارتشهای متجاوز بیگانه به کشورهای اسلامی بسیاری از ابنیه مهم و مساجد تاریخی دچار تخریب و ویرانی شده و آثار مهم مکتوب و میراث فرهنگی مسلمین که دستخوش غارت و آتش سوزی در کتابخانه های مهم جهان اسلام شده است، ما را ا زگنجینه های مهمی محروم کرده است، با این حال آنچه بر جای مانده، خود دریچه ای است برای شناخت عظمت معماری به کار رفته در بنای مساجد بزرگ تاریخی، بویژه آن که در معماری و کاشیکاری بناها، مظاهر معنوی و مفاهیم والای مذهبی چه در انتخاب رنگ و چه در انتخاب شکل و فرم بسیار ماهرانه تلفیق شده اند، و فضایی به وجود آورده است که انسان شیفته معنویت را بسوی خود می خواند.
« مسجد » در معماری ایران.
در هنر و معماری ایرانی و به ویژه معماری مساجد با دو پدیده شکل و محتوایا عینیت و ذهنیت - و در یک کلام قالب و روح مواجهیم.
هنر معماری دارای سه جنبه است یکی جایگاه اثر در شهر یا معماری شهری ، طراحی خود بنا یا حجم اثر، و در نهایت هنر های وابسته به معماری که شامل مواردی چون نور ورنگ و نقش است، می گردد که این اخیر با آنکه نقشی محوری در آنچه که معماری ایرانی نا مید ه می شود دارد، اما در دوره های پسین ، این شیوه یا مهجور گشته یا نقشی حاشیه یی یافته است. حال آنکه چنین ظرفیتی را دارد که فضا سازی کند و بدون اینکه ترکیب احجام نامتجانس ضرورت یابد، فضاهای دلخواه را ایجاد نماید.
انسان- و به تبع او اثر هنری- موجودیت نمی یابد، مگر آنکه قالب و روحی داشته باشد. قالب و روح دو وجه متفک یا همراه و ترکیبی نیستند، بلکه وجوهی محشور و عجیبند که هیچ کدام بدون دیگری موجودیت و معنا نمی یابد. نه هر قالبی محمل هر روحی است و نه روحی تاب نشستن بر هر قالبی را دارد. این دو تنها با یکدیگر موجودیت می یابد و رشد می کنند و مرتبت وجود می یابند.
درهنر معماری، اثر و روح حاکم بر جابجایی آن از یکدیگر منفک نیستندو نمی توانند که باشند. نمی توان فضایی را تخیل نمود، بدون آنکه صورت و شمایلی برایش قائل گشت و به همین عنوان نمی توان صورت و شمایلی تصور نمود و مصالح آن را در نظر نداشت- روح فراخ در همنشین با قالب تنگ همچون انیسش خرد و تحقیر می گردد یا قالب شکسته بر می دارد. قالب فراخ نیز ذلیل روح خرد شده، ویرانه می شود. این دو تنها بار شد متناسب و همپای یکدیگر، کارا و زیبنده می گردند. درفضا سازی ایرانی علاوه بر ترکیب یا انتزاع حجمی، از نقوش و رنگ و نور پردازی هم، به منظور القای انتزاع یا ترکیب فضایی استفاده شایان و قابل توجهی می شود به این معنا که در یک معنا که در یک فضای راسته، شکست نور یا تفرق نقوش، قطعه ای را مجرء یا گسسته می نمایاند و بالعکس بدین لحاظ شناخت نقوش و در رأس آن گره بنایی، در فضا سازی ایرانی نقشی مؤثر و ناگزیر دارد.
موضوع قالب و روح در بیان هنری و فضا سازی معماری، نه ماجرای راکب و مرکب که بحث وجود و موجودیت است. تذهیب کاران در طراحی، اشکالی را می آفرینند که « مداخل» نام دارد و آن صورت اشکالی است که « روالت» به هنگام نقشپردازی خود بخود « بوم آلت» را نیز مد نظر دارد. و هیچ یک از آلتهای « رو» و « بوم» بدون دیگری موجودیت نمی یابند. اما هر مداخلی مناسب هر زمینه ای نیست. به این معنا که تیزی و پخی یا راستگی و تقوس نقش مداخل را، نه اراده نتشبند که منظور نظر او، یعنی مکانت و فضا سازی نقش است که تعیین می کند. هرچند که رنگ و نور نیز در این نقوش تأثیر ناگزیر و بسزا دارند، مداخل نهایتاً در پیچیده ترین و رفیع ترین مرتبت خود به گره بنایی مبدل می شود. گره درمسیر تحول خود از مداخل تا گره و از گره تا « گره در گره » و حتی « شاه گره » تا آنجا پیش می رود که به شطرنج معماران معروف می گرد. اما در این عرصه همچنان انعطاف و قالب خود را به صور وطرق مختلف حفظ می نماید و به گره کند وتند و شل و در مواضعی دستگردان مبدل می شود که به انضمام رنگ، قوالبی هم شأن و محشور با روح حاکم بر فضا سازی است.
معرفت حاکم بر هر اثر معماری یا شهری، نقشی بنیادین درتحول شخصیت و ادراک حیثیت آن اثر در طول زمان و همچنین در احساس مخاطبان ایفا می نماید. نقوش در فضا سازی نقشی تعیین کننده دارند. فضا سازی مناسب، با مجموعه تمهیدات مندرج در آن رمز ماندگاری و موجب جاودانگی این آثار در طول حیات بشری گردیده است.
کاربرد نقوش درحیثیت خارجی و فضا سازی درونی هر اثر معماری، مؤثر و بلکه تعیین کننده است. گره بنایی درمیان نقوش ایرانی جایگاهی رفیع و بی مانند دارد، تا آنجا شاید نقش دیگری همچون گره درفضا سازی معماری ایرانی عمومیت نیافته و دخیل نگشته است.
عملکرد های مساجد مختلف
همانگونه که دین اسلام، تنها دین عبادت و پرستش و توجه به آداب و مراسم عبادی نیست و حوزه نفوذ احکام و قوانین آن شامل همه ابعاد و عرصه زندگی فردی و جمعی است، مسجد نیز، تنها فضایی ویژه برای عبادت نمی باشد.
بلکه علاوه بر جلسه های وعظ و ارشاد مسلمین، حلقه ها و مجالس درس و بحث نیز در آن تشکیل می شد و می شود. حتی پس از اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری که فضای مدرسه به صورتی جدا و متمایز از مسجد پدید آمد، همواره در برخی ازمسجد ها تدریس علوم مذهبی تا قرن و دهه های اخیر ادامه داشته است. علاوه بر این اغلب مسجدها سنگر مبارزه اجتماعی مردم علیه حکام جبار، و کانون تجمع مردم در هنگام خوف و اضطرار بوده است.
مسجدها را از نظر دامنه تنوع و حوزه کارکرد های آنها می توان به چهار گروه طبقه بندی کرد: - گروه نخست، شامل مسجدهای جامع و مسجدهای بزرگی می شود که توسط سلاطین، وزاء و حکام ساخته می شدند. اداره عموم این مسجدها توسط بانی یا مأموران دولتی صورت می گرفت و آنان در اغلب موارد به هر کسی اجازه پیشنمازی یا تدریس برگزیده می شدند. دربرخی از مسجدها ی جامع ، چند پیشنماز همزمان به اقامه نماز می پرداختند و پیروان هر مذهب و مسلک با اقتدا به پیشوای خود، نماز برگزار می کردند.
- گروه دوم، شامل مسجد های متوسطی می شود که توسط بزرگان محلی، علما و یا مشارکت عمومی مردم ساخته می شد. در بسیاری از این مساجد ها برای پیشنماز و دیگر افراد مسجد، شرط خاصی وجود نداشت واز محدودیتهایی که در مساجد نوع اول ایجاد می شد، خبری نبود. هرچند باید توجه داشت که بعضی اوقات، پیرامون هر مذهب برای خود مسجد جداگانه ای می ساختند که پیشنماز و مدرسان آن از پیروان شاخه های همان مذهب بودند.
- گروه سوم ، شامل مسجد- مدرسه ها می شود. با وجود آنکه تعداد این مسجد - مدرسه ها بسیار اندک و انگشت شمار است، اما اهمیت آنها از جهت اینکه دو عملکرد عبادی و آموزشی، همزمان و به موازات یکدیگر ، هر کدام بخشی از فضای کالبدی را به خود اختصاص داده اند، قابل توجه است. مسجد ومدرسه بسیار جالب آقا بزرگ در کاشان ، و مسجد و مدرسه سید در اصفهان از بارزترین نمونه های این گروه از مسجدها هستند.
گروه چهارم، شامل مسجدهای بسیار کوچکی می شود که عمده ترین و شاید تنها عملکرد آنها، جنبه عبادی آنها بوده است و تنها در آنها نماز بجا آورده می شد. مثلاً درنایین برخی از مسجدهای کوچک هستند که مساحتی درحدود ده متر مربع دارند. این مسجدها توسط افراد خیر خواه در محله ها یا در امتداد بدنه بازار و مراکز اقتصادی ساخته می شدند...
مقدمه:
با نگاهی اجهالی به فضاهای ورودی بناهای اسلامی ایران خاصه یزد این موضوع به ذهن خطور می کند که وسعت این فضا و تحلیل و حتی معرفی این فضاها از یک پروژهی انفرادی دانشگاهی فراتر رفته و به یک تحقیق علمی با نفرات بیشتر و کار مداوم و دامنه دار تبدیل خواهد شد با این حال من در این پروژه ی تحقیقی سعی کردهام هم مشاهدات و مطالعات خود را سهیم گردانم و از عکس های زنده ای که خود برداشته ام استفاده نمایم و هم از منابع مرتبط که از مرکز اسناد میراث فرهنگی یزد بدست آورده ام استفاده نموده و هم چند کروکی از مفاهیم را برای فهم بهتر و ارایه ی دقیق تر تنظیم نمایم انشاءا… که در این مهم موفق بوده باشم.
ضمناً ذکر این نکته واجب است که تمام تحلیل های نوشته شده در زیر عکس ها برداشتهای شخصی با توجه به مطالعه ی مبسوط اینجانب راجع به ورودی بناهای سنتی می باشد. خلاصه این که من این تحقیق مختصر را به هفت بخش تقسیم نموده و راجع به هر بخش جداگانه توضیح و معرفی نموده ام. و در انتها عکس ها و کروکی ها را با توجه به داشته هایم ارایه نموده ام.
پیش درآمد
ما در فضاهای ورودی ابنیه ی سنتی وقتی به گذشته بر می گردیم خصوصاً در معرفی ورودی فضاهای مساجد اولیه فقط به نوعی ورودی بسیار ساده برخورد می کنیم بنام درگاه یا در گاهی که در واقع نوعی نماد تعریف ساده ی فضای داخل و جدا کردن آن از بابت خارج مجموعه بوده است و از لحاظ کارکردی هم فضایی عبوری که از طریق آن بر مسجد دسترسی پیدا می کرده اند از جالب آنکه پس از طی قرون و زمانها این ورودی ساده بر هفت بخش یا سلسله مراتب ورودی که به شرح آن در پی می آید تقسیم شده است.
11 پیش خان ( جلوخان) 12 بیش طاق 13 درگای 14 هشتی 15 دالان 16 ایوان ( در بعضی بنا) 17 ساباط
حال بعد از معرفی ورودی بناهای مهم به شرح و بسط هر یک از این فضاهای ورودی و اجزاء تشکیل دهنده ی آنها می رسیم.
مسجد- مدرسه- هزار (بقعه)- کاروانسرا- باغ- کاخ- خانه – حمام
مساجد: انواع مساجد را از لحاظ خصوصیات ساختمانی فضاهای ورودی به سه گروه می توان طبقه بندی کرد. 1- مساجد جامع که فضاهای ورودی آنها با طراحی از پیش تعیین شده و طراحی شده ساخته شده اند و زمان احداث آنها یا فضاهای ورودی آنها از دوره ایلخانان به بعد بوده است این مساجد کما بیش دارای همه یا بیشتر اجزا های فضاهای ورودی و عناصر آنها بوده اند و تمام اصول طراحی و سلسله مراتبی در آنها رعایت شده است. دوم: مساجد بزرگ و متوسطی که تنها برخی از اجزای ورودی تکامل یافته دارند کمابیش تمام مساجدی که دروه های ما قبل ایلخانیان ساخته شده اند از این چنین هستند و سوم اینکه مساجدی که تمام فضای ورودی آنها تنها شامل یک درگاه یا یک درگاه و سردر بوده است مانند مساجد صدر اسلام.
اهدافی که در طراحی فضاهای ورودی مورد توجه بوده اند و تمام اصول سلسله مراتب و اجزا و عناصر در آنها بکار گمارده شده است را که تنها در بهترین مساجد از لحاظ فضای ورودی می توان یافت بدین شرح است:
1- ورود به صحن (حیاط) یا شبستان در امتداد جهت قبله
2- ابتدا ورود به صحن و سپس ورود به شبستان و گنبد خانه ( در مساجد درونگرا)
3- ورود به صحن در امتداد محور تقارن صحن یا در راستاهایی به موازات آن
نکته: در بعضی از مساجد که ورود به صحن در امتداد محور تقارن بنابر جهت گیری مسجد نسبت به فضای اطراف معبر میسر نمی شد این معضل را با طرای دالان یا دالانیهای حل می نموده اند.
1- ورود به فضاهای داخلی مسجد با طمأنینه و به تدریج نه ناگهانی.
2- حل مسئله ی اختلاف جهت بین محور قبله و محور معبر یا میدان متصل به مدخل مسجد در فضای ورودی.
3- درا نتها مشخص کردن محل ورود به مسجد برای کسانی که در فاصله ای دور قرار دارند.
نکته: فضاهای ورودی مساجد برون گرا – مساجدی که صحن ندارند- دارای اجزای کمتری نسبت به مساجد درونگرا می باشد.
مدرسه ها: مدارس از لحاظ خصوصیات فضای ورودی به دو گروه قابل تقسیم است:
1- مدرسه های کوچک یا متوسط که فضای ورودی آنها نسبتاً ساده و از دو یا چند جز تشکیل شده است . 2- مدرسه – مسجد های بزرگ مانند مسجد – مدرسه ای سپهسالار تهران – یا مسجد مدرسه ی آقا بزرگ کاشان که فضای ورودی آنها کما بیش به فضاهای ورودی مساجد جامع شبیه است.
برخی از اهداف ترکیب طراحی شده ی فضای ورودی مدارس بزرگ دارای طراحی ماست معمارانه به شرح زیر می باشد:
1- ورود به حیاط مدرسه در امتداد محوری مستقیم.
2- ورود در امتداد یکی از محورهای تقارن حیاط.
3- ورود با طمأنینه و به تدریج به فضای درونی مدرسه.
4- حل مسئله ناهماهنگی بین جهت قبله با جهت معبر یا میدان کنار مدرسه.
در مسجد – مدرسه های که فضای مسجد در آنها به قدری وسیع بود که بنا از کارکرد عبادی قابل ملاحظه ای در شهر برخوردار بود سعی می کردند صحن مسجد - مدرسه را مانند مساجد در امتداد قبله بسازند و در مواردی که بین معبر و جهت قبله و ورودی مدرسه اختلاف بوجود می آمد سعی می کردند این معضل را توسط طراحی جهت گیری ورودی و طراحی دالان حل کنند.
بقعه ها: این مزارها از لحاظ کارکردی به 2 دسته تقسیم می شدند.
1) بقعه هایی که فضای اصلی مزار همراه فضای کناری پیرامون آن است.
2) بقعه هایی که به سبب اهمیت کارکردی در طول زمان و به تدریج توسعه یافته و بافت های دیگری نظیر مهمانسرا- بازارچه- مسجد و سایر ابنیه در کنار آنها ساخته شده است. مانند آستان مبارک حضرت امام رضا(ع)- مجموعه ی حضرت معصومه (س)- مجموعه شاه نعمت الله وحی در گرگان ….
توجه: اکثر بقعه ها در نمونه ی اول به صورت برون گرا طراحی می شدند ولی در نمونه دوم باز هم ورودی ها دارای سلسله مراتب و آداب مانند طراحی مساجد و مدرسه ها بوده اند.
کاروان سراها: کاروان سراها بر دو دسته تقسیم می شدند:
1) کاروان سراهای درون شهری 2) کاروان سراهای برون شهری
1) در مورد کاروان سراهای درون شهری می توان این چنین گفت که این کاروان سراها معمولاً در کنار معابر اصلی شهرها نظیر بازارها طراحی می شدند، این کاروان سراها معمولاً حداقل دارای2 ورودی بوده اند و تعدادی از آنها3 یا حتی4 ورودی داشته اند.
علت طراحی2 یا بیشتر ورودی برای این کارون سراها دسترسی آسان تر عابرین و کاسبین به معابر اطراف و ورود و خروج آسان تر بوده است. دیگر نکته این که این کاروان سراها معمولاً فاقد جلوخان و پیش طاق برخلاف مساجد و مدرسه های بزرگ بوده است که علت آن را هم می توان ارزش بالای زمین در این مکان ها و در داخل شهرها و در بافت هایی نظیر بازارها دانست.
2) کاروان سراهای برون شهری، این کاروان سراها برخلاف سلف خلف خود یعنی کاروان سراهای درون شهری فقط و فط دارای یک وردی آن هم ورودی مستقیم و سهل الوصول بوده اند و برخلاف کاروان سراهای درون شهری دارای پیش طاق نیز بوده اند علت تک ورودی بودن این نوع کاروان سراها کنترل رفت وآمد و در نتیجه ایجاد امنیت کالاها و مسافران بوده است.
باغ:
1) باغ های میوه که معمولاً در حومه ی شهرها بوده اند که دارای ورودی ساده ای بودند که تشکیل شده است از یک درگاه و یک درب ورودی.
2) باغ هایی که در داخل شهرها و حاشیه انها قرار داشته اند و به منظور اقامت دائم یا موقت اعیان و رجال ساخته می شدند.
این باغ ها عموماً دارای سلسله مراتب ورودی بوده اند.
معمولاً ساختمانی در کنار ورودی این باغ ها بوده است که به نام عمارت سردر شناخته می شده است و برای استفاده ی خدمه ی باغ بوده است و عمارت کوشک که بنایی برون گرا بوده و در وسط باغ قرار داشته است که پیرامون آن را فضای سبز فراگرفته و دارای4 نما بوده است.
کاخ: فضای ورودی و سردر کاخ بسیار مهم بوده است و اهمیت آن چنان بوده که اگر یک کاخ فاقد یک فضای ورودی بسیار با شکوه بوده ترجیح می دادند که یک جلو خان که گاه به صورت میدان بوده است برای آن بسازند.
خانه: فضای ورودی خانه ها به تبعیت از اهداف مذهبی و اجتماعی به صورتی طراحی می شده است که افراد به صورت ناگهانی و یکمرتبه وارد فضای خانه نشوند و همچنین از فضای ورودی- درگاه یا هشتی- به فضای داخلی خانه دید مستقیم وجود نداشته باشد.
بسیاری از خانه ها از دو بخش اندرونی و بیرونی تشکیل شده بودند و معمولاً بعد از درب ورودی وارد هشتی و از هشتی دو راه جداگانه منشعب و به هر کدام از فضاهای درونی و برونی منتهی می گردید.
در دو راه ها و شهرهایی که مردم از لحاظ اجتماعی از حمله بیگانگان یا تعدی زورمندان در امان نبودند فضای ورودی خانه ها را به شکل ساده و بدون تزئینات می ساختند که جلب توجه نکند.
حمام: به نظر می رسد مهمترین هدف در ترکیب و طراحی فضای ورودی حمام ها، جلوگیری از تبادل حرارتی ناخوشایند و غیرقابل کنترل بین فضای بیرونی و فضای درون حمام بوده است تا به این ترتیب هوای داخل از حرارت کافی برخوردار باشد. در مواردی که شکل زمین به گونه ای بود که امکان طراحی و احداث یک مسیر نسبتاً طولانی وجود داشت، حتی الامکان مسیر حرکت را طولانی می کردند و در طی مسیر یک یا چند تغییر جهت ایجاد می کردند. در سردر ورودی بسیاری از حمام ها که نقشهایی مربوط به داستان های شاهنامه از جمله تصاویری از رستم و سهراب ترسیم می کردند.
بخش دوم
اجزای تشکیل دهنده ورودی های سنتی
مقدمه:
هر فضای ورودی از یک یا چند بخش تشکیل می شده است که هر کدام دارای خصوصیات کارکردی یا نهادین بوده اند.
1) پیش خان: فضای وسیع و بزرگی است که در جلوی پیش طاق بعضی از بناهای مهم و بزرگ مانند مسجد جامع یزد طراحی می شده است. یکی از اهداف احداث پیش خان اهمیت بخشیدن به فضای ورودی بنا و تمایز آن از فضاهای اطراف می بوده است. بدنههای پیش خان ها را معمولاً طراحی می کردند آن جبهه از پیش خان که فضای ورودی بنا در آن قرار داشت از بهترین طراحی برخوردار بوده است. در برخی موارد که پیش خان در امتداد یک میدان ممکن بوده که موجب بشود حدود پیش خان از فضای میدان تأثیر پذیرد، در این صورت با طراحی یک عنصر معماری مانند دست انداز یا سکو محدوده ی پیش خان را تعریف می نموده اند.
2) پیش طاق: پیش طاق فضایی سرپوشیده و نیمه باز مانند ایوان است که در جلوی درگاه ورودی طراحی و ساخته می شده است در بعضی از موارد در شهرهای مختلف به پیش طاق همان جلوخان یا پیش خان گفته می شده است. در بعضی از موارد در کنار دو جرز این پیش طاق ها دو سکو طراحی و در نظر گرفته می شده است. عموماً ارتفاع پیش طاق از ارتفاع سایر سطوح مجاور ان بیشتر بوده است. در بعضی از موارد نادر مانند مسجد جامع یزد ارتفاع پیش طاق به حدود چند برابر سطح مجاورش می رسیده است.
معمولاً پیش طاق ها دارای تزئینات بسیار زیاد بوده اند- معمولاً کاشی- و معمولاً باز کتیه ی احداث بنا را در زیر یا قسمتی از این پیش طاق ها قرار می داده اند.
درگاه: فضای کوچکی که در ورودی در آن قرار می گیرد درگاه خوانده می شود.
از لحاظ ساختمانی درگاه فضایی است که در دو سوی آن دو جرز یا دیوار قرار گرفته است و چهارچوب در ورودی در آن نصب می شود و طاق درگاه را نعل درگاه گویند به شکل قوس یا افقی است. طاق های قوسی شکل معمولاً با آجر و طاق های افقی غالباً با کمک تیرچوبی ساخته می شده اند و عمق درگاه غالباً در اکثر بناها حدود5/0 متر است اما تا5/1متر نیز می رسیده است.
هشتی (کریاس): هشتی یا کریاس فضایی است که در بسیاری از انواع فضاهای ورودی قرار می گرفته است و یکی از کارکردهای آن تقسیم مسیر به دو یا چند جبهه بوده است.
نکته ای که در اینجا مطرح است در بناهایی که هشتی آنها تنها یک راه داشته هشتی کارکرد یک فضای تقسیم را نداشته است بلکه فضایی برای انتظار و شکوه مسیر ورودی ساختمان کاربرد داشته است.
هشتی ها غالباً دارای نقشه هایی به شکل هشت ضلعی- نیم هشت- مستطیل بوده اند، از تزئینات هشتی می توان به کاشی کاری- کاربندی و غیره اشاره نمود.
دالان: دالان ساده ترین جزء فضای ورودی است که تأمین ارتباط و دسترسی بین دو مکان، مهمترین کارکرد اصلی آن به شمار می آید.
در برخی از انواع بناها تغییر امتداد مسیر عبور در دالان صورت می گرفته است و به این ترتیب مسئله ی محرمیت را توسط دالانی که امتداد غیرمستقیم به حیاد ختم می شده است را حل می کردند.
عرض دالان ها بین2 تا5/3 متر و طول آنها بین2 تا10 متر بوده است.
ایوان: گاهی در بعضی از بناها به خصوص مساجد ایوان نیز به عنوان بخشی از فضای ورودی در نظر و طراحی و ساخته می شده است.
(مسجد جامع یزد) و مسجد جامع ورامین
ولی غالباً ایوان به عنوان یک فضای نیمه باز اقامتی طراحی و ساخته می شده است.
ساباط: بخشی از فضای عبوری را که سرپوشیده و مسقف می شده است ساباط مینامیدند. این معبرهای سرپوشیده که در یزد به فراوانی ساخته می شده غالباً در شهرهای گرم جهت ایجاد سایه و پدید آوردن فضای عبوری مطلوب برای حرکت و توقف طراحی و ساخته می شده است. معمولً ساباط در جلوی فضای ورودی بناهایی ساخته می شد که فاقد جلوخان بزرگ بوده اند.
رواق: رواق فضایی سرپوشیده و نیمه باز و ممتد است که معمولاً جزء ورودی محسوب نمی شده ولی در بعضی از بناها مانند مسجد جامع یزد یکی از دهانه های رواق حکم ورودی را نیز داشته و با فضای وردی ترکیب می شده است...