( نظری اجمالی به معماری ایران درعهد اسلام) « معماری ایران در طی تاریخ طولانی خود دارای ویژگی، اصالت، طرح و سادگی، توأم با آرایش بر مایه بوه است» با این برداشت آرتورپوپ- مستشرق و ایران شناس نامی آمریکا به فرهنگ معماری ایران ردی می آورد. او می گوید: (اصالت اشکال زندگی ایران بدین گونه نمایان می شود که در ابنیه مسکونی از خودنمای و برون آرایی به در بوده است) با این یقین معماری را به عنوان یکی از پربارترین شاخه های تنرمند فرهنگ و هنر ایرانی معرفی می کمند. هنر در ایران به قدمت تارخیا تس و معماری از کهن تریهنرهاست. رونق اعتلای معماری در ایران باستانی گواه آن است که این سرزمین از کانون های نخستین شهرسازی ونیز سد سازی و مهندسی بوده است. و این گواهی بناهایی که از میان ازمنه وا عصار با سیمای غبار آلود سر بیرون کشیده اند و سرهای باستانی و شهرها و دهکده های شاهی تأیید میکند. آثاری که جسته و گریخته ازخلال نوشته های باستان شناسان بدست میآید روشنگر آن است که هنر و صنعت 5000 سال قبل ازمیلاد در این مرز و بوم ریشه و نشان دارد.
معماری ایران شناسنامه معتبر مردم این سرزمین از دوترین ازمنه قدمی است طبیعت اقلیمی ایران در این زمینه تأثیر گذار فرهنگ هایی که با ؟؟ و مغلومین به این خطه را گشودند. در این معماری کهم بارزترین اشکال خود جلوه کردن است. آداب و رسوم، مراسم مذهبی، روحیات، اخلاقیات، اندیشه و عقیده نسلها در معاری ایران انعکاس واضحی دارد. نه تنها در بناهای عظیم، در ابنیه اثار کوچک هم می توانیم این انعکاس را دریابیم. آتشکده و دهکده های شاهی که درگذشته که در سراسر این خطه جابه جا روییده بود و اینک به جا مانده است باری از فرهنگ معمای ایران باستان را در خویش نهاده است آتشکده دهکده های شاهی را در ایران باستان بر روی تپه ها بنا می کرده اند. در دهکده های شاهی معابد ویژه پرستش مهر و ناهید ( فرشته آب) وجود داشت. نقاطی که هم اکنون به پل دختر یا قلعه دختر نسبت می دهند، همان پرستشگاهها باستانی ناهید یا فرشته آب است از معابد مهر (میترا) که قبل از زردتشت در ایران رواج داشته است. نمونه های چندی باقی است. معبد (مصیصر) در شمال غربی ایران که در کوه تراشیده شده است و همچنین صخره (پی فخیریکار) در جنوب دریاچه رضاییه ازجمله این نمونه ها هستند. مهر پرستان باستانی قبل از ورود به معبد در جایی دست خود رابه آب می زدند و آن را (مهرآب) می نامیدند. که شاید نعت محراب دوره اسلامی از آن سرچشمه گرفته باشد. معماری ایران حاصل قرن ها تفکر و ثمرة اندیشه و قریحه هنری نیاکان ما و الهاماتشان از سنت ها و دست اؤردهای ملل دیگر است با آنکه در هر سیمای معماری ایرانی تغییر وتبدیل هایی را پذیرفته است، روح یگانه و ذات نیرومند آن همواره زنده و بلانده باقی مانده و همپایه زمان ظرفیت های خویش را عوض کرده است. مروری در خطوط اصلی معماری ایران از آغاز تاریخ مدرن ما، در واقع گشایندهشاهرایی به قلب تمدن دیرینه سال این سرزمین است نخستین سلسله حکومت ایران سلسله ماد بود که بخشی از هسته خود را در بنا و آثاری ه آفریده به وام نهاد. سنگ شیر همدان، کان داوود در سریل ذهاب، دخمه صحنه در کرمانشاه، دخمه مرسوم با طاق فرهاد در لرستان، دخمه ده نوه اسحاق وند در نزدیک کرمانشاه ازبرگزیدهژ ترین آثار این دوره است. ( پلی بیوس) در توصیفی که از کاخ باستانی همدان کرده یادآور شده است که ستون های این کاخ از چوب سدر و سرو ساخته شده و روی این ستون ها از لوحه های سیمین و زرین پوشانده شده بود ( دمرگان پرود) ( شی پیه) معتقدند که این نشانه ها و آثار تخت جمشید کم و بیش شباهت دارند. در عرصه وسیع سرزمین خود از مهارت و استادی هنرمندان ممالک، زیر فرمان خویش به نحو احسن بهره می گرفتند و از این جهت در آثار معماری و صنعت ایران در دورة هخامنشی تأثیر سایر ملل نیز دیده می شود چنانکه داریوش گوید در بنای قصر او صنعتگران بابلی، مادی، لیه ی. و مصری خدمت می کرده اند و مصالح ساخمان ها از فواصل دور دست می آمده است . استفاده از تجربیات و سنن ملل تابع، نه به صورت تقلیدی و پیروی بلکه به گونه ای باز افرینی و الهام پذیری خلاقه مختص به دورة هخامنشی نسبت مادها پیش ازآنکه تجربه و مهارت (اورانویی) ها استفاده بسیار بردند. معماری دورة هخامنشیان ادامه یک هنر ملی بود. اصالت این هنر در قصر کیاکسار پادشاه ماد ( در همدان) جلوه کرد و کوروش در ادامه آن پس از شکست مادها قصری در پازارگاه یا ( مادر سلیمان) در 80 کیلومتری شمال تخت جمشید بنا کرد. که گرچه مانند تخت جمشید که به جرأت می توان گفت یکی بزرگترین و وسیع ترین بناهای است که قبل از معمول شدن آهن ساخته شده است دارای سقف، ستون های چوبی بسیار بوده است سقف ، ستون های چوبی بسیار بوده است. سقف ساختمان از چوب سور لبنان و بلوط ساخته شده و بر ستون های حاشیه دار ه سر ستون های آراسته آنها را تزیین می کرد تکیه داشته است. ستون های چوبی و تزیینات چوبی سقف که نمونه ای از زیباتری مظاهر و رنگ های تیره چوب های سدر، گردو، بلوط و سرو و رنگهای روشن تر آج بوده است. ( گوردن چایلد) می گوید: ( آثار معماری دورة هخامنشی به طوری مناسب و شبیه است که پس از دوره سومری ها در این منطقه از آسیا نظیر ندارد) بر خلاف نقشه هایی بی جان و نا زیبای بابلی و آشوری، هجاری های ایران همه زنده و جالبند. تخت جمشید از مهمترین آثار هخامنشیان است در ساختن این بنای عظیم، اکثر پادشاهان هخامنشی هر یک به گونه ای دخالت داشته اند. در این، مشهورترین یادگار ایران باسان چوب به عنوان یکی از مصالح اساسی به کرا رفته است چوب به ساختمان از لبنان، آج از هندوستان و سنگ ستون ها از یونان و زینت دیوارها از اتیوپی ( حبشه) تحصیل شده است از وره اشکانیان آثار پراکنده ای در این و خارج وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از رابة قصر (هاقره) (الحضر) در ساحل دردجله این بنا اساساً اثر ذوق ایرانی است وی تأثیرمعماری روسی در طرز ساختن سقف و گچ بری آن مشهود است خرابه معبد ناهید در (کنگاوه) نیز از آن آثار به جا مانده این دوره است. از دورة اشکانیان در معماری رسمی ایران ساختن گندب متداولی گشت از همان روزگار گنبدهای روی چهار طاق گوشه بنای شد و تفاوت آن با کنبدهای روی این بود که گندبهای روی. روی گشوراه بنا می گشت. معماری دوره ساسانیان سرشت اصیل تری دارد . قصر شیرین که خسروپرویز بنا کرد کم و بیش به پیروی از ساختمان ها هخامنشیان ساخته شده است. طاق کسری ( ایران مدین) در نزدیک دجله در شهر تیسفون از آثار شناخته شده این دوره است. این بنا از آجرهای نظامی سپید و بزرگ ساخته شده است. بر روی تالار بزرگی که موسوم به ایران است 8 تالار کوچک گشوده می شد. طاق ها بهطور کلی شکلی نیمدایره داشت و طاق بارگاه به شکل هلالی ساخته شده و به وسعت شگرف آن دیدة هر بیننده ای را خیره می سازد. در حلی که عناصر و خطوط اصلی بنا از قریحة ایرانی مایع می گیرد. دور نسبت کدامهای از معماری رومی در پاره ای از قسمتهای آن انعکاس یافته باشد. پس از آنکه اسلام ایران را فرا گرفت، معماری ملت خود را با آیین جدید سازگارساخت. چنین است که پاره ای از باستان شناسان و مورخان را عقیده برآن است که برج های آتش ساسانی، ساختن مناره را برای دعوت مسلمانان به نماز به کاری رفت الهام داده است عوامل معماری ساسانی با اختلافات کم و بیش اما به وضوح- در دوره های اسلامی خود را تحمیل کرد. تزئینات رایج در معماری کهن ایرانی با همه ویژگی ها خود از گچ بری و آرایش با کاشی لعابدار و غیره به معماری اسلامی ایران انتقال یافته است نقش اسلیمی های مساجد ایرانی همان پیچک های ساسانی است که نمونه آن را درطاق بستان می یابیم، ولی در هر حال این نقوش و عوامل در اثر بیدار شدن یک امپراطوری اسلامی و ورود تمدنهای گوناگون در لوی یک آئین واحد، بهره گیری مقابلی را سبب شده و تغییر شکل یافته که در خور مطالعه است از آغازگرویدن ایران به اسلام بسیاری از سنت های ایرانی و از جمله سنت معماری آن هنگام با تأثیرات «بیزانس» میان حکمرانان اسلامی متداول گشت چنانکه بسیاری از تصور خلفای اموی از جمله قصرالحیر و فخاجا و مشاطه خیلی بیش از آن چه از هنر «بیزانس» متأثر باشد از اسلوب ایرانی الهام گرفته است و زینت های آن از شیوه ایرانی بیرونی کرده است )
آثار معماری دوران ساسانی درسرزمین ماوراء النهر
بنظر می رسد جا داشته باشد پیش از آنکه به معرفی شهرها و آثار معماری دوران ساسانی در ماوراءالنهر بپردازیم به اختصار مطالبی درباره اهمیت و ارزش آثار این منطقه در زمینه شناسائی هر چه وسیعتر فرهنگ و تمدن ایراین بیان داریم و ویژگیهای محلهای باستانی این ناحیه را بر شماریم.
ناحیه وسیعی را که از دیرباز در نوشته های مورخان و جغرافی نویسان همیشه ازآن بنام خراسانبزرگ ورارود و یا ماراءالنهر یاد شده است ازمدتها پیش دانشمندان شوروی بدلایل خاص بنام ( آسیای مرکزی) از آن یاد می کنند این ناحیه هم اکنون شامل سرزمین هائی است که جمهوری ازبکستان- جمهوری فارسی زبان تاجیکستان- ترکمنستان- ناحیه قزاقستان وقرقیزستان را در بر می گیرد.
درحالیکه دانشمندان مغرب زمین نواحی را که شامل : ترکستان شرقی – مغولستان و تبت می باشد بنام آسیای مرکزی نامگذاری کرده اند. بحث درباره علت این اختلاف و انگیزه های سیاسی که منجر به نامگذاری اخیر توسط دانشمندان روس گردیده مطلبی است که از حوصله این گفتار بیرون است و جا دارد که در فرصت دیگر بآن بپزدازیم.
سرزمین وسیع ماراءالنهر و یا منطقه ایکه امروز از آن بنام آسیای مرکزی یاد می شوداز نظر جغرافیائی سرزمینی است با اختلاف منظر بسیار چنانکه قسمت وسیعی از ان را سلسله کوههای عظیم و صحراهای وسیعی که برای زندگی انسان مناسب نیست فرا گرفته است از سوی دیگر در این ناحیه با حوضه های پرآب و بستر رودخانه های بزرگ با خکی رسوبی و حاصلخیز برخود میکنیم که از کهنترین روزگاران مسکون بوده چنانکه نشانه های آنرا بصورت تمدنهای پرارزش در این نواحی شاهد هستیم. بالاخره اینکه دامنه های ارتفاعات و استپ های این سرزمین وسیع، چراگاههای پربار و پر نعمتی را برای پرورش، گونه های مختلف دامها عرضه می دارند.
چراگاههائی که با جاذبه بسیار دامپروران بومی و گله های بزرگ آنها را بسوی خویش فرا میخواند و امکان بوجود آمدن نوعی خاص از تمدن شبانی را در این بخش فرام می ساخت.
از تمدن های معروف و شناخته شده پیش از تاریخ این سرزمین می توان آثار و تمدنهای زیر را یاد کرد: از آثار ارزنده دوره پارینه سنگی و تمدن (موسترین) میتوان کشفیات غار (تشیک تاش) در جنوب شرقی ترمز را یاد کرد با یافتن اسکلت یک انسان ( تئاندرتان) که آنرا گونه ای میان ( انسان پکن) و انسان « نئاندرتال» شناخته شده در مغرب زمین دانسته اند، باستانشناسان برای این محل اهمیت خاصی قائل هستند.
آثار مربطو به دروه نوسنگی (نئولیتیک) در سرزمین خراسان بزرگ یا ماراءالنهر دارای اهمیت و اعتباری خاص هستند. زیرا که به گونه ای روشن اوضاع و احوال و ویژگیهای مربوط به زندگی اجتماعات ساکن منطقه را در این دوران بازگو می کمند و رابطه آنرا با تمدنهای مستقر در دیگر ناحیه های سرزمین ایران مشخص میسازد.
از جمله تمدنهای معروف و شناخته شده دوران نئولیتیک ناحیه تا آغاز دوران تاریخی می توان تمدنهای زیر را یاد کرد:
تمدن شناخته شده در (آنو) واقع در دوازده کیلومتری عشق آباد ( اشک آباد) در ترکمنستان جنوبی – تمدن مکشوف در ( قره تپه) در نزدیکی عشق آباد گذشته از آثار جالب دوران نوسنگی و برنز در ترکمنستان جنوبی، در ناحیه ( خوارزم) نیز با تمدنی ارزشمند بهمین نام برخودر می شود. در نواحی کوهستانی تاجیکستان جنوبی نیز با آثار فراوانی از تمدن دوران نوسنگی بر خورد می کنیم که بنام تمدن (حصار) نامگذاری شده است.
همچنین درساحل چپ (سیر دریا) نیز با محلهای باستانی زیادی از دوران برتر برخورد می کنیم که مجموع آنرا بنام تمدن (قراقوم) نامیده اند.
و بالاخره در دهر ( فرغانه) و در قسمت پائین دره ( زرافشان) نیز با آثار تمدنهای ارزنده ای از دوران برنز بر خورد شده که تمدن دره زرافشان را بنام ( زمان بابا) نامیده اند.
بحث درباره آثار تاریخی سرزمین خراسان بزرگ و ماراءالنهر با توجه به فراوانی و اهمیت این آثار مطالبی است که جا دارد درباره آن بطرو جداگانه درطی گفتارهائی چند صحبت شود. از جمله باید دانست که در دوران هخامنشی شاهد ایجاد و گسترش تعداد قابل توجهی از شهرها در این سرزمین هستیم که بعنوان مثال می توان شهرهائی چون : مرو- قلعه گبر در خوارزم – قلعه میر در تاجیکستان جنوبی- ویرانه های بالا حصار در بلخ- آثار مکشوف در فرغانه و … را یاد کرد.
آثار دوران باستانی
با توجه به اهمیت و موقع خاص سیاسی و اقتصادی و بازرگانی سرزمین ماراءالنهر در دوران ساسانی و گذشتن جاده معروف ( راه ابریشم) از این ناحیه و رشد روز افزون شهرنشینی در سراسر ایران ساسانی، در بسیاری از نواحی ماراءالنهر یا شهرها و محلهای مسکونی عظیم و گسترده ی برخورد می شود که نمونه های کاوش شده آنها را در محلهائی چون : (بالالیک تپه) در پانزده کیلومتری ترمذ منطقه وسیع و کم نظیر و رخشا در 20 کیلومتری شمال غربی بخارا- ویرانه های افراسیاب یا سمرقند کهن و بالاخره منطقه باستانی پرارز و گسترده (پنج کنت) یا پنجیکنت در شصت کیلومتری شهرسمرقند را می توان نام برد.
نکته قابل اشاره اینکه آثار مربو به تمدن شکوفا و ارزنده دوره ساسانی در ماراءالنهر را باستانشناسان روس و از جمله ( بانیتسکی) بنا به دلایل خاص زیر به فرصت کمی که در اختیار داریم بحث خود را تنها بمعرفی اجمالی آثار باستانی ناحیه و رخشا و پنج کنت اختصا می دهیم...
در بیستمین جلسه کمیته پیرامون پلهای راه که در فوریه 1992 برگزار شد، یک نظرسنجی در رابطه با، مدیریت پل- پیرامون شاخصی از شرایط صحت و ایمنی پلهای در حال استفاده پیشنهاد شد.
سرانجام تصمیم گرفته شد که این نظرسنجی، در جلسه کمیته اجرایی که در 27 ماه مه همان سال در بروکسل برگزار شد، انجام بگیرد.
این نظرنسجی، به منظور روشن نمودن وضعیت و گرایش های فعلی مدیریت پلهای در حال استفاده از طریق جمع آوری دانش و اطلاعات در رابطه با مدیریت پل در کشورهای مختلف، انجام گرفت. نتایج این نظرسنجی، بعدها می تواند در ارتقای تکنیکهای بازرسی و تشخیص، مورد استفاده قرار بگیرند.
پرسشنامه های نظرسنجی در میان کشورهای مختلفی توزیع شد و بطور کلی هفده، کشور به این پرسشنامهها، پاسخ دادند (به جدول1-1 نگاه کنید) این نظرسنجی براساس اطلاعات جمع آوری شده تکمیل شد. این گزارش، نتایج نظرسنجی و اطلاعات کسب شده را ارائه می نماید و پیشنهادی در راستا و موضوعات مدیریت پل در آینده، مطرح می نماید.
هدف و گستره نظرسنجیساختارهای پل، حلقه های ارتباطی مهمی را در یک سیستم راه، ایجاد می نمایند. پلها، یکی از بخشهای راه هستند که نیاز به بیشترین توجه دارند و 30 درصد از سرمایه گذاریهای کلی در بخش راه را به خود اختصاص می دهند. پلها، راههایی کلیدی به منظور تضمین ایمنی ترافیک راه، هستند و پلها نقش مهمی در حفظ و نگهداری محیط زیست دارند. نیمه دوم قرن بیستم، شامل توسعه جهانی چشمگیری در زمینه ترافیک راه بوده است که طی آن رشد قابل ملاحظه ای در تعداد پلهای احداث شده طی دهه 1950 و 1960 صورت گرفته است (جدول 2-1). هرچند این رشد در دهه 1970 به اوج خود رسید. با این حال، بسیاری از کشورها، برای احداث راهها، همچنان نیاز به سرمایه گذاری در پلها دارند.
طبق اطلاعات جمع آوری شده، طول اجرا شده در هر کشور متفاوت است. بنابراین به منظور مقایسه شرایط پلهای راه در میان کشورها، حتی الامکان از نقطه نظری برابر، این گستره با اطلاعات دقیق، بعنوان «راه اصلی» تعیین و تعریف شده است (به ضمیمه، جدول 1 نگاه کنید).
از سوی دیگر، سرمایه گذاری در تعمیر و نگهداری پلهای از قبل ساخته شده، نیز حائز اهمیت می باشند. پلهایی که در دهه 1950 ساخته شده بودند، در حال حاضر بالغ بر سی سال است که در حال استفاده بوده اند. این امر نیاز به توجه بیشتر در رابطه با تعمیر ونگهداری پل کارا و امن را به منظور نگهداری و تداوم راههای تردد، می طلبد. به منظور حفظ حراست از منافع عمومی، لازم است که نگهداری موثری از پلهای موجود به منظور افزایش طول عمر آنها، بعمل آید.
از یک نقطه نظر واحد، شرایط موجود، امکان سرمایه گذاری نامحدود را نمیدهند و سرمایه گذاری در سیستم راه به موثرترین و کارآمدترین روش، موضوعی مشترک برای کلیه کشورها می باشد. به همین ترتیب، لازم است که درک و شناخت دقیقی از شرایط حاضر و آتی پلها داشته باشیم و تصمیم گیریهای معقول و متقاعد کننده ای در رابطه با توزیع و تقسیم بودجه ها از نقطه نظر حفظ و نگهداری راههای تردد و محیط زیست در حین توجه به شرایط موجود، داشته باشیم.
مقوله مدیریت پل اخیراً در پاسخ به این نیازها، مطرح شده است. کمیته C11 به این مقوله، بعنوان یک استراتژی برای مواجهه با موضوعات گسترده مربوطه، به منظور تضمین ایمنی و توانایی استفاده از پلهای موجود به نحوی که در گزارش OECD تعریف شده بود، به خوبی واقف است.
فعالیت های خاص، موضوعات گسترده ای از این قبیل را در بر می گیرند:
- تکمیل و روز آمد کردن موجودی پلهای در حال استفاده و اطلاعات مربوطه
- تخمین های بودجه و توزیع های آن
- برنامه ریزی بازرسی
- آموزش و پرورش پرسنل بازرسی و تعمیر و نگهداری
- تجهیزات و متدهای بازرسی
- دسترسی به کلیه اطلاعات مربوط به پلها
- تشخیص شرایط صحت و ایمنی
- تعمیر و تقویت
- برنامه تعویض و جایگزینی
- کنترل ترافیک
کمیته C11 موضوع مدیریت پل را برگزید، به این دلیل که از نقطه نظر نیازهای فعلی در جاییکه مدیریت و نگهداری پل به منظور ایمنی راه و حفظ و نگهداری زیست محیطی، ضروری است، بسیار مهم است که یک سازمان بین المللی، تئوری مثبتی را در رابطه با متدهای کارآمد برای مدیریت پل، براساس تجربیات و مفاهیم انفرادی استفاده شده در کشورهای مختلف ارائه نماید.
با این حال، تفاوتهایی در تاریخچه مدیریت پل و در سطوح گسترش و ارتقا که بدلیل تفاوت در شرایط جوی، تاریخ، فرهنگ و شرایط ارتقای راه در کشورهای مختلف، هستند، وجود دارد. بنابراین، تصمیم بر این گرفته شد که تا دوره جلسه 1995 مونترال، این تحقیق، بر روی موضوع مشترک یک، شاخصه ای از شرایط صحت و سلامت پلهای در حال استفاده، متمرکز شده چرا که این موضوع بخش عمده ای از فعالیت های مدیریت پل را در بسیاری از کشورها، تشکیل می دهد. پس از این موضوع، تکنیک بازرسی و تشخیص که به منظور شناسایی شرایط پلهای در حال استفاده، مورد بررسی قرار گرفت.
این گزارش، نتایج این نظرسنجی را که طبق موارد و دسته های زیر، جمع بندی شده اند، ارائه می نماید:
1) سیستم های بازرسی و مجموعه قوانین استفاده شده برای شناسایی پیشینه و سابقه پلها در کشورهای مختلف.
2) سبکها و شرایط فعلی تکنیکهای بازرسی که در حال استفاده هستند یا در کشورهای مختلف، توسعه یافته اند.
3) مثالهایی از تکنیکهای تشخیصی.
3- سیستم های بازرسی و مجموعه قوانین1-3- موارد عمومی:به منظور نگهداری و مدیریت موثر پلهای در حال استفاده، چند سری فرآیند باید بطور سیستماتیک بکار گرفته شوند تا شرایط تخریب، شناسایی، پیوستگی و اتصال آن، بررسی و هرگونه معیارهای مخالف، مشخص شوند. بعنوان مثال فرایندهایی از بازرسی گرفته تا تشخیص. بنابراین، ضروری است که استانداردها یا دستورالعمل هایی که این موارد را تصریح می نمایند، استمرار پیدا کنند.
ترکیبات متنوع و گسترده ای از طبقه راه و تعداد، نوع و تاریخ احداث پلهایی که تحت مدیریت هستند، در هر کشوری، وجود دارد. استانداردهای بازرسی، یا دستورالعمل هایی که در هر کشوری، در پاسخ به شرایط انفرادی به منظور کشف آسیب پل، وضع شده اند، میزان پیوستگی را شناسایی و در مورد لزوم تعمیر یا جایگزینی، قضاوت می نمایند. نتایج چنین بازرسیهایی در پایگاههای اطلاعاتی کامپیوتری، در بیشتر کشورها، استمرار پیدا می کنند، چرا که این نتایج، برای بازرسیهای بعدیو کارهای تعمیراتی، ضروری هستند. این استانداردها، دستورالعملها، نتایج جمع آوری شده بازرسیها و متدهای بازرسی، برای هر کشوری، در زمینه اداره و کنترل پلهای مشابه، بسیار مفید هستند.
2-3- استانداردهای بازرسی یا دستورالعملهاهر کشور گزارش کننده، استانداردهای بازرسی و دستورالعمل های وضع شده خاص خودش را دارد. یکی از بکارگیریهای اولیه استانداردها و دستورالعمل های موجود وضع شده، در امریکا و در سال 1970، صورت گرفت.
در هر کشوری مبنای بکارگیری بازرسی، در استانداردها و دستورالعمل ها، مشخص شده است، جاییکه مهندسان، می توانند متدهای واقعی قابل استفاده را تعیین نمایند.
مطالب و محتوای استانداردها و دستورالعمل ها در هر کشوری می تواند، متفاوت باشد، برخی از آنها براساس نوع ساختار طبقه بندی می شوند (مانند سازه روزمینی، سازه زیر زمینی و تجهیزات فرعی)، در حالیکه، سایرین براساس نوع بازرسی، گروهبندی می شوند.
در بیشتر کشورهای تحت مطالعه، بازرسی اصلی، به تفصیل شرح داده شده اند این جزئیات شامل هدف، تناوب، سیستم/ متد، موضوع و اقلام، ثبت نتایج بازرسی و ارزیابی نتایج بازرسی می باشد. همچنین در بسیاری از کشورها، برای هر تعمیر و یا تعویض توصیه شده براساس نتایج بازرسی، این توضیحات، ارائه می شوند.
هدف و گستره بازرسی
هر کشوری، از بازرسیهای عمومی برای کشف زود هنگام تخریب، بازرسیهای کامل برای ارزیابی سالم بودن و نیاز به تعمیر و سایر بازرسیها برای منظورهایی خاص، استفاده می نماید. از میان آنها، بازرسیهای عمومی و کامل، بصورت ادواری بکار گرفته می شوند. بازرسیهای خاصی در صورت لزوم، مانند پس از یک مورد غیرعادی یا آسیب شدید، یا زمانیکه بواسطه نتایج یک بازرسی کامل و مشروح، نیاز به بازرسی دیگری می باشد، بکار گرفته می شوند.
بازرسیهای عمومی، در طول بررسیهای راه روزانه، انجام می گیرند که از طریق بررسیهای بصری (از درون یک خودرو) رویه جاده، درزهای انبساط سیستمهای زهکشی و غیره و همچنین از طریق مطالعات دورازمحل سازههای روزمینی و زیرزمینی، اینکار، انجام می گیرد.
بازرسیهای تفصیلی و خاص بصورت عینی و در مجاورت سازه از داربست موقتی یا خودروی بازرسی، انجام میگیرند. همچنین از تجهیزات بازرسی نیز استفاده میشود.
متد بازرسیعلاوه بر بازرسیهای بصری، بازرسی های به کمک تجهیزات نیز در بیشتر کشورها، انجام می گیرد که طی آن، بازرسان ابزار و وسایل را حمل می نمایند (مانند دوربین دوچشمی، اندازهگیریهای ترک خوردگی و دوربین).
در زمان بازرسی، ممکن است، عکس نیزگرفته شود و شرایط بازرسی در قالب نقشه، ثبت شوند. برخی از کشورها، علاوه بر اینها، از آزمایش چکش، حرارت سنج سطح، نوار ضبط صوتها، اندازهگیر درز یا شکاف ترازیاب، آشکارساز کلرید و غیره، استفاده نمایند. در سوئد، اندازه گیری از طریق کامپیوترها نیز، گسترش پیدا کرده است.