داکز دی ال

دانلود مقالات و جزوات آموزشی - دانشگاهی

داکز دی ال

دانلود مقالات و جزوات آموزشی - دانشگاهی

پیشنهاد معماری برای شهر سنندج

 پیشنهاد معماری برای شهر سنندج


پیشنهاد معماری برای شهر سنندج

در شهر سنندج طبق نتایج همدمای مؤثر 77 درصد اوقات سال احساس سرما وجود دارد و حدود 3 درصد شرایط گرم وجود دارد و حدود 20 درصد آسایش حرارتی برقرار است . بنابراین اولویت  معماری در شهر سنندج مقابله با سرمای هوا در طول سال مخصوصاً فصل پاییز و زمستان می باشد . در مرحله دوم باید تا حد امکان با گرمای طاقت فرسایی تابستان مقابله نمود. بجز پیشنهادات که در معیار ماهانی برای شهر سنندج شده است می توان پیشنهادات زیر را برای بیشتر کردن محدوده آسایش حرارتی بکار برد .

الف )‌در خصوص مقابله با سرما پیشنهادات زیر  را می‌توان بکار برد :

پیشنهاد اول :

 فضاهای داخلی ساختمان از همدیگر تفکیک شود و هر کدام به اندازه‌ مورد نیاز گرم شوند مثلاً لزومی ندارد که به طور دائم اتاق خواب یا حمام و بعضی فضاهای غیر ضروری را گرم نگه داریم . همچنین می توانیم به وسیله نصب در ، در بین فضای داخلی منزل و راه پله‌ای که به بالا می رود از اتلاف گرما جلوگیری نمود.

 پیشنهاد دوم :

استفاده از پنجره های که در سقف منازل تعبیه می شوند برای ورود به نور خورشید در فصل زمستان مفید هستند ولی شکل استفاده از این پنجره ها در فصل تابستان با عبور نور و انرژی خورشید به داخل منازل باعث گرم شدن فضای داخلی ساختمان می شوند. برای ا مقابله با گرمای ورودی از این پنجره ها در فصل تابستان باید از سایه بانها استفاده شود . البته تعبیه یک دریچه قابل باز و بسته شدن در این پنجره ها می تواند جهت ایجاد کوران در فضای ساختمان برای فصل گرم مؤثر باشد .

 پیشنهاد سوم :

 استفاده بهینه از وسایل گرمای زای داخل ساختمان می تواند اتلاف انرژی را به حداقل برساند برای نمونه می توان امتداد لوله را در فضای منزل طولانی تر کرد تا هوای گرم تر دیرتر به خارج منزل هدایت شود یا میتوان با گذاشتن یک مخزن آب کنار بخاری از گرمای مخزن آب استفاده کرد . در نهایت با درزگیری روزنها و استفاده از پنجره های دوجداره می توان اتلاف حرارت را به حداقل رساند .

 ب) درباره مقابله با گرما در ماههای تابستان نیز می توان روشهای زیر را به کار برد :

اول : می توان با کاشت درختان خزان دار در فصل تابستان از سایه مناسب آنها استفاده نمود و نیز با تعیین محل مناسب غرس درخت از قدرت خنک کنندگی آن  در فصل تابستان بهره مند شده و از چشم اندازی زیبا آن استفاده کرد . در غرس درختان باید فضای بین آنها در نظر گرفته شود تا در طول شب اشعه موج بلند زمین بدون برخورد با مانعی حرارت را دفع کند . برای جریان بهتر هوا در فصل تابستان بهتر است زیردرختان خلوت نگه داشته شوند.

دوم: ساخت منازل دو یا چند طبقه برای کمتر شدن مساحت سطوحی که در معرض نور خورشید قرار می گیرند مفید است همچنین ایجاد بافت بهم چسبیده و متراکم جهت دریافت هر چه کمتر انرژی خورشیدی مؤثر است ضمناً با ایجاد برآمدگی روی لبه بام و پنجره ها می توان از نفوذ بیش از حد نور و حرارت خورشید به منازل جلوگیری کرد .

نتیجه گیری نهایی درباره میزان آسایش اقلیمی

 برای بدست آوردن میزان آسایش اقلیمی در شهر مورد مطالعه از 3 معیار آسایش روش اولگی ، گیونی و ماهانی استفاده گردیده در شاخص آسایش  اولگی مواقع نسبتاً‌ناراحت تا کاملاً ناراحت به عنوان ناراحتی حرارتی تلقی می گردد.

و  مواقع نسبتاً سرد تا کاملاً‌سرد به عنوان منطقه سرد سال و بقیه مواقع سال نیز منطقه آسایش شناخته می شود در معیار ماهانی و میزان طول سال با 3 قسمت آسایش ، گرم ، و سرد ارزیابی می شود.

 نتیجه گیری نهایی با استفاده از روش اولگی  

برای اینکه نتایج به دست آمده شاخص آسایش دما نم در شهر مورد مطالعه تمام اوقات سال را به 3 منطقه گرم و سرد و آسایش تقسیم شده است و نتایج نهایی در جدول (    ) (   ) ارائه شده است .

نتیجه گیری کلی درباره میزان سازگاری عناصر معماری قدیم و جدید با اقلیم شهر سنندج

 یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه معماری از زمانهای گذشته تا زمان حاضر ایجاد بیشترین سازگاری بین عناصر معماری و شرایط آب و هوایی بوده است . اگر به معماری سنتی در ایران دقت کنیم متوجه می شویم که تمام عناصر معماری با توجه به اقلیم طراحی شده اند. اما در سالهای اخیر دسترسی به منابع فراوان و ارزان انرژی سبب شده است که معماران کمتر به مسائل اقلیمی توجه کنند و با توجه به تقاضای روز افزون مسکن ، معماران سعی می کنند با کمترین هزینه و زمان احداث بناها را به اتمام برسانند.

در شهر سنندج نیز دو شیوه معماری سنتی و جدید در کنار هم وجود دارند در این پژوهش بررسی میزان تطابق معماری قدیم و جدید با اقلیم شهر سنندج با استفاده از معیار ماهانی مورد مطالعه قرار گرفتند . بعد ازتکمیل جدول ماهانی برای شهر مورد مطالعه هشت پیشنهاد از توصیه های معماری ماهانی برای اقلیم این شهر ارائه گردیده که به ترتیب عبارتند از:

1-طول امتداد شرقی غربی داشته باشد .

2-مجموعه ساختمان باید به شکل فشرده باشد .

3-جریان محسوس هوا در ساختمان لازم نیست .

4- اندازه پنجره ها متوسط و حداقل 20 تا حداکثر 40 ردصد مساحت دیوار باشد

5- دیوارهای داخلی و خارجی سنگین بیش از 8 ساعت زمان تأخیر داشته باشد

6- سقف ساختمان سنگین بیش از 8 ساعت زمان تأخیر داشته باشند

7-فضای برای خوابیدن در فضای آزاد پیش بینی شود

8- کف ساختمان سنگین و بیش از 8 ساعت زمان تأخیر داشته باشد .

اولین توصیه معماری اقلیمی برای شهر سنندج در مورد طول ساختمان است که باید در امتداد شرق و غرب باشد به علت ازدیاد جمعیت در سالهای اخیر و تقاضای روز افزون برای مسکن و بی توجهی مسئولان و معماران به مسائل اقلیمی معماران بیشتر ترجیح می دهند ساختمانهاو منازل به صورت صندوقی و کنار هم به صورت مستطیل و در امتداد شمال و جنوب طراحی کنند با توجه به برونگرا بودن ساختمانها در معماری جدید و دوطرفه بودن اغلب ساختمانها شمالی و جنوبی و همچنین باد غالب زمستان در شهر سنندج که جنوبی یا غربی هستند هوای سرد می تواند در اینگونه ساختمانها جریان یابد نکته دیگر منفی اینگونه منازل استفاده نامطلوب از انرژی خورشید است با توجه به حرکت شرق به غرب خورشید در آسمان و عرض کم ساختمانها جدید الاحداث در امتداد شرق و غرب در طول زمستان نور خورشید کمتر میتواند به داخل منزل نفوذ کند ولی در ساختمانهای قدیمی که در امتداد شرق و غرب طراحی شده اند  نور خورشید بدون مانع به داخل منازل نفوذ می کند و اینگونه منازل مدت بیشتری می تواند از گرمای نور خورشید در زمستان استفاده کند و در طول تابستان نیز با توجه به عمود بودن اشعه های خورشید نور و حرارت کمی به داخل منزل شرقی غربی نفوذ می کند.

 بر اساس دومین توصیه معماری اقلیمی ساختمانها در سنندج که باید به صورت فشرده باشد.

 طراحی ساختمانها به شکل فشرده سبب می شود تا کوران هوا در داخل ساختمان به حداقل برسد همچنین سطوح کمتری از ساختمان  در مقابل هوای سرد یا گرم خارجی قرار می گیرد .همانگونه که ساختماهای قدیمی در سنندج معمولاً حالت فشرده و درونگرا دارند ولی در احداث ساختماهای جدید کمتر به درونگرایی ساختمان اهمیت می دهند و بیشتر سعی بر ارتباط بصری ساکنان با بیرون از منزل است .

بنابراین در اینگونه ساختمان ها سطح بیشتری از ساختمان در معرض دید کوچه و خیابان و هوای خارج قرار می گیرد بنابراین از فشردگی کمتری برخورداخواهد بود و تأثیر پذیری منازل جدید از هوای گرم و سرد بیرون بیشتر ازمنازل قدیمی می باشد

 در سومین توصیه معماری که جریان محسوس هوا داخل ساختمان سنندج لازم نیست، همانگونه که دربارة فشردگی ، ساختمانهای قدیم و جدید توضیح داده شد در ساختمان های قدیمی سعی می شد منازل به صورت درونگرا طراحی شود تا کمترین ارتباط بصری بین داخل منازل و خارج منازل برقرار باشد . بنابراین جریان هوای خارج نیز به سختی وارد منزل می شود ولی در معماری ساختمانهای جدید به علت تأکید به ارتباط بصری هرچه بیشتر با فضای بیرون و وجود پنجره ها و درها و بالکنهای متعدد همچنین داشتن نماهای متعدد موجب می شود جریان هوا با موانع کمتری در نفوذ به ساختمان روبرو شود . بنابراین جریان انتقال هوا در ساختمان های قدیمی نسبت به ساختمان های جدید کمتر می باشد.

در چهارمین توصیه معماری اقلیمی اندازه پنجره ها در سنندج 20 تا 40 درصد مساحت دیوار باشد . وجود پنجره ها در ساختمان ها از چند جهت حائز اهمیت است وجود پنجره های مناسب در منازل می تواند باعث ورود هوا و نور کافی به داخل منزل شوند. همچنین در تهویه هوای منزل نقش اساسی ایفا می‌کند ولی اگر اندازه پنجره ها بیشتر از حد مورد نیاز باشند می توان باعث ورود گرما یا سرمای زیاد به منزل شوند.

 اندازه مناسب پنجره ها در معیار پیشنهاد شده 20 تا 40 درصد مساحت دیوار تعیین شده است. حال آنکه در ساختمانهای جدید ابعاد پنجره ها بسیار بیشتر از 40 درصد مساحت دیوار می باشد و حتی گاهی سراسر دیوار به پنجره اختصاص می یابد . ولی در ساختمانهای قدیمی  برای جلوگیری از دید اغیار و نفوذ کمتر هوای گرم و سرد به داخل منازل اندازه پنجره ها را متوسط و معمولاً‌کمتر از نصف مساحت دیوار طراحی‌شده اند. نکته قابل توجهی در احداث پنجره ها عمق پنجره ها  قدیمی ، عمق پنجره ها در داخل دیوار  موجب تأثیر در نفوذ گرما و سرما بیرون به داخل منازل می شد ولی در معماری جدید پنجره ها را در لبه خارجی دیوار می سازند بنابراین گرما و سرما با تأخیر کمی به داخل منزل می رسد.

در پنجمین توصیه معماری اقلیمی که دیوارهای داخلی و خارجی سنندج  سنگین و بیش از 8 ساعت زمان تأخیر داشته باشد.

 در هر زمان و مکانی که حرارت هوای خارج از محدوده آسایش حرارتی لازم می‌گردد. با توجه به جنس دیوارهای جدید و ضخامت  معمولاً‌ از زمان تأخیر حرارتی در دیوارهای جدید در ساختمان شهر سنندج 8 ساعت نمی باشد بایدبه طریق مختلف زمان تأخیر آنها را به اندازه لازم رسانید . برای این منظور می توان در پوسته یا دیوارهای ساختمانی از عایق حرارتی استفاه شود تا اینکه ضخامت دیوارها را آنقدر زیاد کنیم تا تأخیر حرارتی آنها به بیش از 8 ساعت برسد . در ساختمانهای قدیمی شهر سنندج ضخامت دیوارها را بسیار پر ضخامت طراحی می کردند ضخامت بعضی از دیوارها حتی به یک متر هم می رسد . در ساختمانهای جدید دیوارها را سبک و به صورت تیغه‌می ‌‌سازند ضخامت دیوارها که عایق گذاری نیز شده اند کمتر از 15 سانتی متر است . زمان تأخیر حرارتی در دیوارهای 15 سانتی متر حدود 5 ساعت می باشد در منازل قدیمی به علت ضخامت و جنس دیوارها  از 8 ساعت بیشتر می باشد .

 مسئله‌ای که باعث زمان تأخیر بیشتر در دیوارهای قدیمی نسبت به دیوارهای جدید گشته است . اولاً ضخامت مناسب دیوارهای قدیمی ، ثانیاًٌ مصالح به کار رفته در دیوارهای قدیمی است که شامل : خشت ، گل ، کاه و یا چوب بوده و زمان تأخیر زیادی دارند در حالیکه دیوارها در ساختمانهای جدید و نازک با مصالحی از قبیل سیمان ، آهن و آجر که زمان تأخیر کمی دارند ساخته شده اند .

 در ششمین توصیه معماری  اقلیمی که سقف ساختمانهای سنندج سنگین و بیش از 8 ساعت زمان تأخیر داشته باشد . در ساختمانهای جدید برای ساخت سقفها از چند روش استفاده می شود که معمولاً با اقلیم شهر سنندج سازگاری ندارد .

یکی از رایجترین شیوه های ساخت سقف منازل در سنندج استفاده از قیرگونی و آسفالت است در این روش ابتدا ستونهایی از آهن روی  دیوارها نصب می شود سپس فضای بین این ستونهای آهن به وسیله یک لایه آجر طاق زده می شود و در آخرین مرحله روی این لایه آجر و آهن به وسیله قیر گونی و آسفالت است . در این روش ابتدا ستونهایی از آهن روی دیوارها نصب می شود سپس فضای بین این ستونهای آهن به وسیله یک لایه آجر طاق زده می شود و در آخرین مرحله روی این لایه آجر و آهن به وسیله قیر گونی و آسفالت پوشانده می شود با توجه به اینکه رنگ سیاه آسفالت انرژی خورشید را به خوبی جذب می کند سطح سقفها در تابستان به شدت گرم می شود و همانگونه که میدانیم  فلزات از جمله آهن دارای ضریب انتقال حرارت بالایی می باشد و با حداقل زمان تأخیر حرارت را منتقل می کند.

بنابراین گرمای حاصله از تابش نور خورشید به سقفها در طول روزهای تابستان به داخل منازل و ساختمانها نفوذ می کند. اگر در سقفهای ذخیره حرارتی در طول روز صورت گیرد . در طول شب این گرمای اضافی به محیط اطراف پس داده می شود و داخل منزل را گرم می کند و هوای داخل منزل خارج از محدوده آسایش قرار می‌گیرد.

 نوع دیگری از سقفها که در سنندج کاربرد دارد سقفهای پیش ساخته شده یا ایرانیت هستند. اینگونه سقفها به علت ضخامت کم زمان تأخیر بسیار کمی دارند و گرما یا سرمای فضای خارجی را به داخل ساختمان انتقال می دهند در ساختمانهای قدیمی سنندج بیشتر دو نوع سقف در ساختمانها استفاده شده است . شیوه اول سقف شیروانی است در این شیوه سقف از دو لایه تشکیل شده است که لایه شیروانی در بالای سقف قرار می گیرد و با توجه به انعکاس بالایی که دارد قسمت زیادی از اشعه خورشید را منعکس می کند در زیر شیروانی یک فضای خالی قرار می گیرد و در زیر فضای خالی یک سقف اصلی قرار می گیرد که معمولاً از تیر چوبی و تخته و خاک و گل تشکیل شده است بنابراین در این سقفها 3 مانع در مقابل نفوذ هوای خارج می گیرد . اول مانع شیروانی است که انعکاس دهنده مناسبی برای انرژی خورشید است . بعد از لایه شیروانی  محفظه هوا قرار می‌گیرد . همانگونه که می دانید چگالی هوا بسیار کمتر از مایعات و جامدات است بنابراین هوای محبوس بین دو لایه سقف اصلی می باشد که مصالح تیر چوبی تخته و خاک و گل ساخته شده است که تأخیر حرارتی زیادی دارند و فاقده مهم دیگری که استفاده از سقفهای شیروانی دارد این است که در طول روزهای تابستان همواره یک طرف سقف به علت شیب دار بودن در سایه قرار دارد. ‌شکل (    ) ولی در منازل جدید بیشتر سقفها به صورت مسطح و با قیرگونی و آسفالت درست شده است . بنابراین از ابتدای طلوع آفتاب تا غروب آفتاب تمام سطح سقف در معرض تابش نور خورشید قرار دارد و حرارت جذب می کند...


خرید و دانلود  پیشنهاد معماری برای شهر سنندج


گنبد سلطانیه

 گنبد سلطانیه


ایجاد گنبد:  گنبد عظیم‌ و باشکوه‌ سلطانیه‌ در زمان‌ سلطان‌ محمد خدابنده‌ بین‌ سالهای‌ 713-703 هجری‌ قمری‌ بنیان‌ نهاده‌ شد .   ظاهراً هنگامی‌ که‌ اولجایتو (سلطان‌ محمد خدابنده‌) ،امر به‌ احداث‌ آرامگاه‌ کرد هنوز یکی‌ از مذاهب‌ اسلام‌ را به‌ عنوان‌ مذهب‌ رسمی‌ انتخاب‌ ننموده‌ بود. در حدود سال‌ 709 هجری‌ زمانی‌ که‌ کارِ ساختمان‌ گنبد رو به‌ اتمام‌ بود سفری‌ به‌ عراق‌ نمود و تربت‌ پاک‌ حضرت‌ علی‌ (ع‌) و امام‌ حسین‌ (ع‌) را در نجف‌ و کربلا زیارت‌ کرد .   بنا به‌ قولی‌ بر اثر تشویق‌ و ترغیب‌ علما و روحانیان‌ بزرگ‌ شیعه‌ که‌ در آن‌ زمان‌ در دستگاه‌ حکومتی‌ صاحب‌ منزلتی‌ بودند، اولجایتو مذهب‌ شیعه‌ را به‌ عنوان‌ مذهب‌ رسمی‌ پذیرفت‌. به‌ دنبال‌ قبول‌ مذهب‌ تشیع‌، اولجایتو تصمیم‌ گرفت‌ که‌ آرامگاه‌ خود را به‌ ائمة‌ اطهار اختصاص‌ دهد. به‌ این‌ منظور قصد انتقال‌ اجساد مطهر آنان‌ را به‌ سلطانیه‌ داشت‌ تا به‌ رونق‌ تجاری‌ و اهمیت‌ مذهب‌ و پایتخت‌ جدید التأسیس‌ خود بیافزاید. لذا دستور داد تا تزیینات‌ داخلی‌ بنا را که‌ تا آن‌ روز انجام‌ نگرفته‌ بود، طوری‌ بپردازند که‌ در آن‌ شعایر مذهب‌ تشیع‌ به‌ خوبی‌ مورد استفاده‌ قرار گیرد .به‌ همین‌ جهت‌ بود که‌ کلمة‌ «علی‌» به‌ طور مکرر با کاشی‌ در متن‌ آجر نوشته‌ شد ،اما انتقال‌ اجساد ائمه‌ با مخالفت‌ شدید روحانیان‌ شیعه‌ در نجف‌ و کربلا مواجه‌ شد .

 گویند، وقتی‌ مردم‌ نجف‌ و کربلا از تسلیم‌ جسد امامان‌ خودداری‌ کردند، ساختمان‌ سلطانیه‌ دوباره‌ به‌ هدف‌ پیشین‌ خود یعنی‌ آرامگاه‌ اولجایتو اختصاص‌ یافت‌ .  بدین‌ منظور تزیین‌ کلیة‌ قسمت‌های‌ داخلی‌ بنا تجدید و تغییر داده‌ شد .

طرح بنای این گنبد که از بناهایی مانند مقبره اسماعیل سامانی و مقبره سلطان سنجر در مرو الهام گرفته، به عنوان سرمشق و مدل در بناهای دیگر،‌ در ایران یا خارج ایران مورد استفاده قرار گرفته است، مانند و تاج محل در هند،

معمار گنبد سلطانیه شخصی به نام سیدعلی شاه بود.درمیان ابنیه آنکه از همه مهمتر و در عصر ایلخانی در عالم شهرتی به سزا داشته و هنوز نیز قسمت مهمی از آن به ریاست گنبد سلطانیه یعنی مقبره سلطان محمد اولجایتوست وآن ایلخان به شرحی که سابقا گفتیم آنراخود در حیات خویش در صحن بنای شهر سلطانیه که از 705-713 طول کشید ساخته است. این گنبد که در داخل باروی سلطانیه بنائی است مثمن یعنی هشت گوش که طول هر ضلع آن به هشتاد گز بالغ می شده وگنبدی که بر روی ان بوده 120گز ارتفاع داشته است در اطراف بنای مزبور پنجره های آهنینی ساخته بودند که یکی از انها دارای 30  ارش ارتفاع داشته است و 115 ارش عرض بوده مقبره اولجایتو, سه در بسیار عالی منقور داشته که آنها را با ظرافت تمام بخطوط ونقوش زیبا مزین کرده بوده اند. داخل وخارج گنبد اولجایتو از کاشیهای کبود بسیار شفاف کار شده بودند . بلندی این بنای هشت ضلعی منتظم قریب 50 متر و بدنه اصلی گنبد و تمامی ساختمان با آجر ساخته شده که روی آن با کاشی فیروزه‌ای، لاجوردی و آبی تزیین شده است. گنبد از بیرون، یکپارچه ازکاشی فیروزه‌ای پوشیده شده و در قاعده آن یک نوار پهن مزین به خط کوفی، تماس رنگ روشن فیروزه‌ای را با آبی پررنگ لاجوردی، مقرنس‌ها متعادل می‌کند. این گنبد را طوری ساخته‌اند که بدون ساختن ابنیه متصل و مجاور به آن با ابتکارات هوشمندانه فشارهای جنبی گنبد را به جانب زمین منحرف کرده‌اند. در هشت گوشه یعنی محل تقاطع اضلاع بدنه ساختمان مناره ‌هایی به ارتفاع 5/3 متر تعبیه شده که فشار وارده گنبد را عموداً خنثی نماید.

 گنبد سلطانیه یکی از بزرگترین گنبدهای آجری تاریخی جهان است که از آن به عنوان شگفتی معماری دوره ایلخانی یاد می‌کنند. این بنای تاریخی که بیش از 700 سال قدمت دارد به لحاظ تزیینات آجرکاری و کاشیکاری جزء منحصر به فردترین آثار دوره اسلامی است.

داخل گنبد را با کاشیهای کوچک ، موزائیک کاری کرده وبا گچ کاری آراسته اند.

از ویژگیهای دیگر گنبد این است که زیر سازی گنبد بنام «یزدی بندی » معروف است واز نامش پیداست که از کجا آمده است. شلنج که مربع زیر گنبد را تبدیل به دایره می کند یا نوع گنبدی که روی سلطانیه زده شده « چیله » خاص یزد است . خود گنبد چیله وفن گنبد سازی دو پوسته ی پیوسته است. ( گنبد هائی که به شکل سبد ساخته میشود بسیار مقاوم است ومثل کاسه ای وارونه میتواند روی پای خودش بایستد )

در چهار طرف گنبد چند بنای معروف بود که مهمتر از همه «دارالسیاده دارالضیافه و دارالشفاء ودارالادویه» بود.

تزئین روی گنبد از کاشی « زه » فیروزه ای است در پائین گنبد نقش 5 هاله شروع میشود. اجر کاری با بندهای تزئین شده دیگری است. از این گذشته خطهای هندسی ونقاشیهای بسیار زیبائی داخل گنبد براستی خیره کننده است.

یکی از خصوصیات اصلی ومنحصربه فرد درگنبد سلطانیه درجداره بودن آن است که از دو قشر موازی و مجزا که صرفا با پشت بندهای اجری بین خود بهم مربوط بوده و همچنین فرم واحدی راشامل میشوند.

از جمله مهمترین اثاری که به تقلید ازگنبد سلطانیه احداث شده گنبدهای کلیسای سانتاماریا دلقیوره میباشد که بیش از صد سال بعد ازآن ساخته شده است.

این بنا با حدود ۱۰ هزارمترمربع تزیینات در مدت ۹ سال ساخته شد.شایان ذکر است که گنبد سلطانیه به عنوان بزرگترین بنای آجری جهان پس از گنبد سانتاماریا در ایتالیا و ایاصوفیه در استانبول، سومین گنبد تاریخی دنیاست. این بنا در دوره ایلخانان مغول و پس از انتخاب سلطانیه به عنوان پایتخت ایلخانان به دستور سلطان محمدخدابنده ساخته شد. به تصریح منابع تاریخی و پژوهش های باستان شناختی، هدف از ساخت گنبد سلطانیه، بنای مقبره ای برای سلاطین ایلخانی ( و به احتمال زیاد سلطان محمد خدابنده) بوده اما تاکنون به درستی مشخص نشده که چه کسی در این بنای رفیع به خاک سپرده شده است.

باستان شناسان در سرداب بنا چند گور قدیمی را به دست آورده اند که هنوز روشن نیست به چه کسانی تعلق دارد.
 در اطراف آن نیز مجموعه ای از بناهای حکومتی در داخل برج و بارو ساخته شد که مساحتی حدود ۱۴ هکتار را در برمی گرفت. متأسفانه تمامی این آثار به جز گنبد سلطانیه از میان رفته اند و باستان شناسان تنها پایه های آنها را از زیر خاک بیرون آورده اند.

گنبد سلطانیه ۴۹ متر ارتفاع دارد، اما برخلاف بسیاری دیگر از بناهای مشابه فاقد پی عمیق است. با این وجود چنان محکم است که در ۷۰۰ سال گذشته بیش از ۳۰ زلزله ویرانگر را از سر گذرانده و پا برجا باقی مانده است .  

 آندره‌ گدار فرانسوی‌ بنای‌ مزبور را این‌ گونه‌ شرح‌ می‌دهد:«به‌ طور قطع‌ عالی‌ترین‌ نمونة‌ معماری‌ مغول‌ و یکی‌ از بهترین‌ دست‌ آوردهای‌ معماری‌ اسلامی‌ ایران‌ و از نظر فنی‌ شاید جالب‌ترین‌ آنان‌ است‌ ».

پروفسور سن پائولوژی رئیس وقت دانشکده معماری فلورانس درباره سلطانیه می گوید: ابتکار ساخت گنبد دو پوش با قشرهای تقریبا موازی و نزدیک به هم با فرم ساختمانهای دنده ای و بافت آجری که درساختمان آن به هیچ وجه از اسکلت و مهار استفاده نشده بلکه به طور خود یار بنای گنبد گرفته و ساخته شده از شهر سلطانیه به گنبد سانتا ماریا دلفیوره در فلورانس ایتالیا می رود و خصیصه فنی خود را ارزانی می بخشد و واقعه بزرگی را در امر نقل و انتقال فرمهای هنری و پدیده های فنی پدید آورده است.

 بلندای‌ این‌ گنبد به‌ نحوی‌ انتخاب‌ شده‌ تا در گسترش‌ شهر گم‌ نشود. در حقیقت‌ این‌ بنا، گذشته‌ از عملکردهای‌ واقعی‌ که‌ مورد توجه‌ و مقصود سازنده‌ آن‌ بوده‌ است‌ ، به‌ صورت‌ یک‌ برج‌ نیز عمل‌ می‌کرده‌ است‌ . زیرا که‌ بنای‌ رفیع‌ گنبد سلطانیه‌ تقریباً در وسط‌ دشت‌ بنا شده‌، از هر سو قابل‌ رؤیت‌ است‌ .

 گنبد عظیم‌ سلطانیه‌ بر فراز بنای‌ هشت‌ گوشه‌ای‌ تعبیه‌ شده‌ است‌. بر روی‌ هر کدام‌ از جرزهای‌ هشت‌ گانه‌ در بالا، آثار مناره‌هایی‌ به‌ قطر یک‌ متر و به‌ بلندای‌ 5/3 متر که‌ با زیباترین‌ معرق‌ کاری‌ مزین‌ شده‌اند، باقی‌ است‌.   داخل‌ این‌ مناره‌ها پلکان‌ مارپیچی‌ به‌ عرض‌ 70 سانتی‌ متر که‌ به‌ حول‌ قطر 20 سانتی‌ متر می‌پیچند طراحی‌ شده‌ است‌ . این‌ مناره‌ها فشار گنبد را عموداً خنثی‌ می‌نمایند. عقاید مختلفی‌ در مورد انتخاب‌ هشت‌ ضلعی‌ بنا، عنوان‌ می‌شود. عده‌ای‌ این‌ انتخاب‌ را به‌ دلیل‌ ایستایی‌ و استحکام‌ بنا دانسته‌اند، برخی‌ به‌ آن‌ نشانه‌های‌ مذهبی‌ و مقدس‌ داده‌اند. آنچه‌ مسلم‌ است‌ عدد هشت‌، نه‌ مقدس‌ است‌ و نه‌ دلیل‌ مذهبی‌ دارد. صرفاً انتخاب‌ این‌ طرح‌ از روی‌ محاسبات‌ تجربی‌ معماری‌ و به‌ خاطر مرکزیت‌ و ایستایی‌ و احتمالاً ایجاد ساعت‌ آفتابی‌ در نظر گرفته‌ شده‌ است‌ و یا بیشتر جهت‌ نشان‌ دادن‌ تزیینات‌ و زیبایی‌ بدنه‌ گنبد در تمام‌ طول‌ روز است‌ .

بنا دارای‌ هشت‌ پلکان‌ مارپیچی‌ و یا حلزونی‌ است‌ که‌ در بین‌ جرزها جای‌ گرفته‌ و به‌ طبقات‌ بالا و ایوان‌ها راه‌  دارند. بر فراز چهار ایوان‌ اصلی‌ و بزرگ‌، چهار پنجرة‌ بزرگ‌ قرار دارد که‌ روشنایی‌ داخل‌ بنا را تأمین‌ می‌کنند و همچنین‌ از این‌ پنجره‌ها جهت‌ تشخیص‌ زمان‌ نیز استفاده‌ می‌شده‌ است‌ .

معماری گنبد سلطانیه

گنبد سلطانیه در دوره برپایی مرتفعترین بنای جهان بوده و هم اکنون نیز یکی از عظیم ترین بناهای تاریخی جهان به شمار می رود . این بنا قسمتی از مجموعه عظیمی است که به ابواب البر مشهور بوده و شامل دارالشفاء ، بیت القانون ، بیت الحکمه ، دارالیاده و ... این بنا در قوم هم کف با فضاهایجانبی آرامگاه دارای پلان مربع مستطیل بوده و ادامه مجموعه در طبقات هشت ضلعی متمایل به منتظم است .

  این گنبد از سه فضای گنبد خانه ، تربت خانه ،سردابه تشکیل شده و از نظر حجمی و ترکیب فضا این بنا با معماری هیچکدام از مقابر اسلامی ایران مطابقت ندارد در حالیکه این وضعیت را می توان با آئین تدفین مغول که در دو مرحله انجام می گرفت ، مطابقت داده و آن را با معماری ترکیبی از مراسم تدفین مغول تبیین نمود.باتوجه به این طرز تفکر گنبد خانه محل عزاداری به جسد ، سردابه محل نگهداری و تدفین جسد وتربت خانه فضای مسقف بالای سردابه می باشد .ورودی اصلی آرامگاه اولجایتو در ایوان های شمال شرقی و شمال غربی تعبیه شده و کاربرد ایوانهای شمالی ، شرقی وغربی پنجره می باشند .پلان فضای گنبد خانه متمایل به هشت ضلعی منتظم و طول هر یک از اضلاع از 06/10 متر تا 16/10 متر متغیر است .

      

قطر گنبد خانه 40/24 متر می باشد در این فضا 8 جرز سنگین با عرض 32/6 تا 25/7 متر با سطح مقطع 50 متر مربع قرار گرفته و مهمترین وجه مشخصه تحول معماری از درون سلجوقی به دوران ایلخانی را نمایش می دهد . در حد فاصل این جرزها ایوانها و بنائی در دو طبقه اجرا گردیده و ارتفاع طبقه همکف از رقوم فعلی 7/9 متر و ارتفاع طبقه اول از رقوم هم کف 70 /19 متر قابل اندازه گیری می باشد . کف این فضا با استفاده از سنگ رخام سفید مفروشی بوده است.

قوس ایوانها در این فضا پنج و هفت تند است . در منتهی الیه این قوسها کتیبه هایی با متن احادیث نبوی در آن نوشته شده و پس مقرنس کاری زیبایی که وظیفه ترمپه ها بر آن محول شده پلان هشت ضلعی را به پلان دایره تبدیل نموده و زمینه اجرا گنبد را فراهم آورده ا

 ومین فضای مورد بحث آرامگاه اولجایتو ، فضای موسوم به تربت خانه می باشد ،‌این فضا به شکل مستطیل با طول ضلع 60/17 متر و عرض 8/7 متر و با ارتفاع 16 متر ، محراب مجموعه را در جرز جنوبی در خود جای داده است . پوشش سقف تربت خانه از سه واحد طاق و تویزه ساخته شده قطر طاق وسطی که بزرگتر است 9 متر و طاقهای طرفین 3 متر قابل اندازه گیری می باشد در ارتفاع 0/3 متری از کف ، درگرداگرد آن
کتیبه ای در دو قلم ریز به خط کوفی مشجر و قلم درشت به خط ثلث نوشته شده و اطراف کلمات را تزئینات اسلیمی پر نموده است . بین تریت خانه و محوطه زیر گنبد پنچره بزرگی از مس طلا قرار داشت که به مرور زمان از بین رفته و یا به غارت برده شده است.

سردابه سومین فضایی است که با ترکیب فضاهای مذکور افاده معنی می نماید . این فضا محل قبر اصلی می باشد . ورودی سردابه در ایوان جنوبی تربت خانه قرار دارد و با تعبیر 9 پله به پهنای 250 سانتیمتر می رسد در وسط این فضا محل قبر و در طرفین آن دو فضای کوچک جهت استقرار نگهبانان جلوگیری از ورود ارواح خبیثه تعبیه شده . بررسی ترکیب فضایی این سردابه و ارتباط آن با کل مجموعه و قابل مقایسه نبودن آن با سایر بناهای آرامگاهی می توان چنین استنتاج نمود که این آرامگاه بر اساس بینش مغول بویژه آئین شمنیت ساخته شده باشد . گنبد آرامگاه اولجایتو بزرگترین نوع خود در بناهای تاریخی ایران با ارتفاع 50/48 متر و قطر دهانه 40/24 متر و با ضخامت 160 سانتیمتر با روش دو پوششی ساخته شده و فضای خالی بین دو پوسته 60 سانتیمتر می باشد .

         

   

پلکانها

در بین جرزهای هشت گانه پلکانهای مارپیچی وجود دارد که طبقه زیرین را به طبقات دوم و غرفه های خارجی و مناره های هشتگانه متصل می کند . لازم به تذکر است که این پلکانها همه از پایین شروع نمی شود بلکه فقط دو پلکان زوایای شمالی و پلکان دیگر در نمای خارجی واقع شده است .

پلکانهای زوایای شمالی به طبقه دوم راه می یابد و پلکان سومی بدون اتصال به طبقه دوم بسوی بالا ادامه پیدا می کند . پلکانهای هشتگانه از طبقه سوم ( غرفه های خارجی ) ظاهر شده و تا امتداد مناره های هشتگانه صعود می نماید .

ایوانها

همانطور که در فوق اشاره شد بر اضلاع هشتگانه پلان داخلی 8 ایوان رفیع و وسیع به ارتفاع 80/18 و به عرض 70/7 متر واقع شده اند .این ایوانها یکنواختی حاصل از وجود جرزهای قطور ، را از بین برده و باعث شده که بنا زمخت جلوه ننماید . این ایوانها در عمق 60/2 و ارتفاع 9 متری به دو طبقه تقسیم شده است . در طبقه اول یا همکف ورودی های اصلی و ورودی های کوچک فرعی به محوطه های عبادتی قرار دارند
ایوان جنوبی متصل به محوطه ای بنام تربت خانه است که در صفحات آینده شرح آن داده خواهد شد . ایوانهای شرقی و غربی در انتها دارای درهای بزرگ می باشد . در حالیکه در انتهای طبقه اول ایوانهای فرعی یک در کوچک وجود دارد. سقف طبقه اول دارای قندیل بندی و مقرنسکاری بسیار جالب و زیبا می باشد .

طبقه دوم این بخش بوسیله راهروی پوشیده ای با هم در ارتباطند . بطوری که می توان در این طبقه تمامی بنا را دور زد در غرفه های طبقه دوم انواع تزئینات و مقرنسکاریهای ارزنده ای دیده می شود که نشانگرذوق و سلیقه و دقت هنرمندان دوره ایلخانیان است .

یکی از خصوصیات اصلی و منحصر بفرد در گنبد سلطانیه دو جداره بودن آن است که از دو قشر موازی و مجزا که صرفا" با پشت بندهای آجری بین خود بهم مربوط بوده و همچنین فرم واحدی را شامل می شوند تشکیل شده است . و این تنها نمونه در مورد گنبدهائی با وضع ساختمانی فوق الذکر محسوب می شود و به نظر اینجانب نمی توان نمونه ای با وضع ساختمانی فوق الذکر در دنیا یافت که متعلق به قبل از بنای مزبور باشد . و از این رو گنبد فوق اهمیت شایانی را در تاریخ معماری دنیا داراست بطوریکه مدتها بعد از ساختمان گنبد سلطانیه چه در غرب و چه در شرق رفته رفته آثاری با خصوصیات تکنیکی فوق بوجود می آید . از جمله مهمترین آثاری که به تقلید از گنبد سلطانیه احداث شده گنبد کلیسای سانتاماریا دلفیوره می باشد که بیش از صد سال بعد از آن ساخته شده است .


خرید و دانلود  گنبد سلطانیه


معماری ایران به قلم 33 پژوهشگرایرانی

 معماری ایران به قلم 33 پژوهشگرایرانی


( نظری اجمالی به معماری ایران درعهد اسلام) « معماری ایران در  طی تاریخ طولانی خود دارای ویژگی، اصالت، طرح و سادگی، توأم با آرایش بر مایه بوه است» با این برداشت آرتورپوپ- مستشرق و ایران شناس نامی آمریکا به فرهنگ معماری ایران ردی می آورد. او می گوید: (اصالت اشکال زندگی ایران بدین گونه نمایان می شود که در ابنیه مسکونی از خودنمای و برون آرایی به در بوده است) با این یقین معماری را به عنوان یکی از پربارترین شاخه های تنرمند فرهنگ و هنر ایرانی معرفی می کمند. هنر در ایران به قدمت تارخیا تس و معماری از کهن تریهنرهاست. رونق اعتلای معماری در ایران باستانی گواه آن است که این سرزمین از کانون های نخستین شهرسازی  ونیز سد سازی و مهندسی بوده است. و این گواهی بناهایی که از میان ازمنه وا عصار با سیمای غبار آلود سر بیرون کشیده اند و سرهای باستانی و شهرها و دهکده های شاهی تأیید میکند. آثاری که جسته و گریخته ازخلال نوشته های باستان شناسان بدست میآید روشنگر آن است که هنر و صنعت 5000 سال قبل ازمیلاد در این مرز و بوم ریشه و نشان دارد.

معماری ایران شناسنامه معتبر مردم این سرزمین از دوترین ازمنه قدمی است طبیعت اقلیمی ایران در این زمینه تأثیر گذار فرهنگ هایی که با ؟؟ و مغلومین به این خطه را گشودند. در این معماری کهم بارزترین اشکال خود جلوه کردن است. آداب و رسوم، مراسم مذهبی، روحیات، اخلاقیات، اندیشه و عقیده نسلها در معاری ایران انعکاس واضحی دارد. نه تنها در بناهای عظیم، در ابنیه اثار کوچک هم می توانیم این انعکاس را دریابیم. آتشکده و دهکده های شاهی که درگذشته که در سراسر این خطه جابه جا روییده بود و اینک به جا مانده است باری از فرهنگ معمای ایران باستان را در خویش نهاده است آتشکده دهکده های شاهی را در ایران باستان بر روی تپه ها بنا می کرده اند. در دهکده های شاهی معابد ویژه پرستش مهر و ناهید ( فرشته آب) وجود داشت. نقاطی که هم اکنون به پل دختر یا قلعه دختر نسبت می دهند، همان پرستشگاهها باستانی ناهید یا فرشته آب است از معابد مهر (میترا) که قبل از زردتشت در ایران رواج داشته است. نمونه های چندی باقی است. معبد (مصیصر) در شمال غربی ایران که در کوه تراشیده شده است و همچنین صخره (پی فخیریکار) در جنوب دریاچه رضاییه ازجمله این نمونه ها هستند. مهر پرستان باستانی قبل از ورود به معبد در جایی دست خود رابه آب می زدند و آن را (مهرآب) می نامیدند. که شاید نعت محراب دوره اسلامی از آن سرچشمه گرفته باشد. معماری ایران حاصل قرن ها تفکر و ثمرة اندیشه و قریحه هنری نیاکان ما و الهاماتشان از سنت ها و دست اؤردهای ملل دیگر است با آنکه در هر سیمای معماری ایرانی تغییر وتبدیل هایی را پذیرفته است، روح یگانه و ذات نیرومند آن همواره زنده و بلانده باقی مانده و همپایه زمان ظرفیت های خویش را عوض کرده است. مروری در خطوط اصلی معماری ایران از آغاز تاریخ مدرن ما، در واقع گشایندهشاهرایی به قلب تمدن دیرینه سال این سرزمین است نخستین سلسله حکومت ایران سلسله ماد بود که بخشی از هسته خود را در بنا و آثاری ه آفریده به وام  نهاد. سنگ شیر همدان، کان داوود در سریل ذهاب، دخمه صحنه در کرمانشاه، دخمه مرسوم با طاق فرهاد در لرستان، دخمه ده نوه اسحاق وند در نزدیک کرمانشاه ازبرگزیدهژ ترین آثار این دوره است. ( پلی بیوس) در توصیفی که از کاخ باستانی همدان کرده یادآور شده است که ستون های این کاخ از چوب سدر و سرو ساخته شده و روی این ستون ها از لوحه های سیمین و زرین پوشانده شده بود ( دمرگان پرود) ( شی پیه) معتقدند که این نشانه ها و آثار تخت جمشید کم و بیش شباهت دارند. در عرصه وسیع سرزمین خود از مهارت و استادی هنرمندان ممالک، زیر فرمان خویش به نحو احسن بهره می گرفتند و از این جهت در آثار معماری و صنعت ایران در دورة هخامنشی تأثیر سایر ملل نیز دیده می شود چنانکه داریوش گوید در بنای قصر او صنعتگران بابلی، مادی، لیه ی. و مصری خدمت می کرده اند و مصالح ساخمان ها از فواصل دور دست می آمده است . استفاده از تجربیات و سنن ملل تابع، نه به صورت تقلیدی و پیروی بلکه به گونه ای باز افرینی و الهام پذیری خلاقه مختص به دورة هخامنشی نسبت مادها پیش ازآنکه تجربه و مهارت (اورانویی) ها استفاده بسیار بردند. معماری دورة هخامنشیان ادامه یک هنر ملی بود. اصالت این هنر در قصر کیاکسار پادشاه ماد ( در همدان) جلوه کرد و کوروش در ادامه آن پس از شکست مادها قصری در پازارگاه یا ( مادر سلیمان) در 80 کیلومتری شمال تخت جمشید بنا کرد. که گرچه مانند تخت جمشید که به جرأت می توان گفت یکی بزرگترین و وسیع ترین بناهای است که قبل از معمول شدن آهن ساخته شده است دارای سقف، ستون های چوبی بسیار بوده است سقف ، ستون های چوبی بسیار بوده است. سقف ساختمان از چوب سور لبنان و بلوط ساخته شده و بر ستون های حاشیه دار ه سر ستون های آراسته آنها را تزیین می کرد تکیه داشته است. ستون های چوبی و تزیینات چوبی سقف که نمونه ای از زیباتری مظاهر و رنگ های تیره چوب های سدر، گردو، بلوط و سرو و رنگهای روشن تر آج بوده است. ( گوردن چایلد) می گوید: ( آثار معماری دورة هخامنشی به طوری مناسب و شبیه است که پس از دوره سومری ها در این منطقه از آسیا نظیر ندارد) بر خلاف نقشه هایی بی جان و نا زیبای بابلی و آشوری، هجاری های ایران همه زنده و جالبند. تخت جمشید از مهمترین آثار هخامنشیان است در ساختن این بنای عظیم، اکثر پادشاهان هخامنشی هر یک به گونه ای دخالت داشته اند. در این، مشهورترین یادگار ایران باسان چوب به عنوان یکی از مصالح اساسی به کرا رفته است چوب به ساختمان از لبنان، آج از هندوستان و سنگ ستون ها از یونان و زینت دیوارها از اتیوپی ( حبشه) تحصیل شده است از وره اشکانیان آثار پراکنده ای در این و خارج  وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از رابة قصر (هاقره) (الحضر) در ساحل دردجله این بنا اساساً اثر ذوق ایرانی است وی تأثیرمعماری روسی در طرز ساختن سقف و گچ بری آن  مشهود است خرابه معبد ناهید در (کنگاوه) نیز از آن آثار به جا مانده این دوره است. از دورة اشکانیان در معماری رسمی ایران ساختن گندب متداولی گشت از همان روزگار گنبدهای روی چهار طاق گوشه بنای شد و تفاوت آن با کنبدهای روی این بود که گندبهای روی. روی گشوراه بنا می گشت. معماری دوره ساسانیان سرشت اصیل تری دارد . قصر شیرین که خسروپرویز بنا کرد کم و بیش به پیروی از ساختمان ها هخامنشیان ساخته شده است. طاق کسری ( ایران مدین) در نزدیک دجله در شهر تیسفون از آثار شناخته شده این دوره است. این بنا از آجرهای نظامی سپید و بزرگ ساخته شده است. بر روی تالار بزرگی که موسوم به ایران است 8 تالار کوچک گشوده می شد. طاق ها بهطور کلی شکلی نیمدایره داشت و طاق بارگاه به  شکل هلالی ساخته شده و به وسعت شگرف آن دیدة هر بیننده ای را خیره می سازد. در حلی که عناصر و خطوط اصلی بنا از قریحة ایرانی مایع می گیرد. دور نسبت کدامهای از معماری رومی در پاره ای از قسمتهای آن انعکاس یافته باشد. پس از آنکه اسلام ایران را  فرا گرفت، معماری ملت خود را با آیین جدید سازگارساخت. چنین است که پاره ای از باستان شناسان و مورخان را عقیده برآن است که برج های آتش ساسانی، ساختن مناره را برای دعوت مسلمانان به نماز به کاری رفت الهام داده است عوامل معماری ساسانی با اختلافات کم و بیش اما به وضوح- در دوره های اسلامی خود را تحمیل کرد. تزئینات رایج در معماری کهن ایرانی با همه ویژگی ها خود از گچ بری و آرایش با کاشی لعابدار و غیره به معماری اسلامی ایران انتقال یافته است نقش اسلیمی های مساجد ایرانی همان پیچک های ساسانی است که نمونه آن را درطاق بستان می یابیم، ولی در هر حال این نقوش و عوامل در اثر بیدار شدن یک امپراطوری اسلامی و ورود تمدنهای گوناگون در لوی یک آئین واحد، بهره گیری مقابلی را سبب شده و تغییر شکل یافته که در خور مطالعه است از آغازگرویدن ایران به اسلام بسیاری از سنت های ایرانی و از جمله سنت معماری آن هنگام با تأثیرات «بیزانس» میان حکمرانان اسلامی متداول گشت چنانکه بسیاری از تصور خلفای اموی از جمله قصرالحیر و فخاجا و مشاطه خیلی بیش از آن چه از هنر «بیزانس» متأثر باشد از  اسلوب ایرانی الهام گرفته است و زینت های آن از شیوه ایرانی بیرونی کرده است )

آثار معماری دوران ساسانی درسرزمین ماوراء النهر

بنظر می رسد جا داشته باشد پیش از آنکه به معرفی شهرها و آثار معماری دوران ساسانی در ماوراءالنهر بپردازیم به اختصار مطالبی درباره اهمیت و ارزش آثار این منطقه در زمینه شناسائی هر چه وسیعتر فرهنگ و تمدن ایراین بیان داریم و ویژگیهای محلهای باستانی این ناحیه را بر شماریم.

ناحیه وسیعی را که از دیرباز در نوشته های مورخان و جغرافی نویسان همیشه ازآن بنام خراسانبزرگ ورارود و یا ماراءالنهر یاد شده است ازمدتها پیش دانشمندان شوروی بدلایل خاص بنام ( آسیای مرکزی) از آن یاد می کنند این ناحیه هم اکنون شامل سرزمین هائی است که جمهوری ازبکستان- جمهوری فارسی زبان تاجیکستان- ترکمنستان- ناحیه قزاقستان وقرقیزستان را در بر می گیرد.

درحالیکه دانشمندان مغرب زمین نواحی را که شامل : ترکستان شرقی مغولستان و تبت می باشد بنام آسیای مرکزی نامگذاری کرده اند. بحث درباره علت این اختلاف و انگیزه های سیاسی که منجر به نامگذاری اخیر توسط دانشمندان روس گردیده مطلبی است که از حوصله این گفتار بیرون است و جا دارد که در فرصت دیگر بآن بپزدازیم.

سرزمین وسیع ماراءالنهر و یا منطقه ایکه امروز از آن بنام آسیای مرکزی یاد می شوداز نظر جغرافیائی سرزمینی است با اختلاف منظر بسیار چنانکه  قسمت وسیعی از ان را سلسله کوههای عظیم و صحراهای وسیعی که برای زندگی انسان مناسب نیست فرا گرفته است از سوی دیگر در این ناحیه با حوضه های پرآب و بستر رودخانه های بزرگ با خکی رسوبی و حاصلخیز برخود میکنیم که از کهنترین روزگاران مسکون بوده چنانکه نشانه های آنرا بصورت تمدنهای پرارزش در این نواحی شاهد هستیم. بالاخره اینکه دامنه های ارتفاعات و استپ های این سرزمین وسیع، چراگاههای پربار و پر نعمتی را برای پرورش، گونه های مختلف دامها عرضه می دارند.

چراگاههائی که با جاذبه بسیار دامپروران بومی و گله های بزرگ آنها را بسوی خویش فرا میخواند و امکان بوجود آمدن نوعی خاص از تمدن شبانی را در این بخش فرام می ساخت.

از تمدن های معروف و شناخته شده پیش از تاریخ این سرزمین می توان آثار و تمدنهای زیر را یاد کرد: از آثار ارزنده دوره پارینه سنگی و تمدن (موسترین) میتوان کشفیات غار (تشیک تاش) در جنوب شرقی ترمز را یاد کرد با یافتن اسکلت یک انسان ( تئاندرتان) که آنرا گونه ای میان ( انسان پکن) و انسان « نئاندرتال» شناخته شده در مغرب زمین دانسته اند، باستانشناسان برای این محل اهمیت خاصی قائل هستند.

آثار مربطو به دروه نوسنگی (نئولیتیک) در سرزمین خراسان بزرگ یا ماراءالنهر دارای اهمیت و اعتباری خاص هستند. زیرا که به گونه ای روشن اوضاع و احوال و ویژگیهای مربوط به زندگی اجتماعات ساکن منطقه را در این دوران بازگو می کمند و رابطه آنرا با تمدنهای مستقر در دیگر ناحیه های سرزمین ایران مشخص میسازد.

از جمله تمدنهای معروف و شناخته شده دوران نئولیتیک ناحیه تا آغاز دوران تاریخی می توان تمدنهای زیر را یاد کرد:

تمدن شناخته شده در (آنو) واقع در دوازده کیلومتری عشق آباد ( اشک آباد) در ترکمنستان جنوبی تمدن مکشوف در ( قره تپه) در نزدیکی عشق آباد گذشته از آثار جالب دوران نوسنگی و برنز در ترکمنستان جنوبی، در ناحیه ( خوارزم) نیز با تمدنی ارزشمند بهمین نام برخودر می شود. در نواحی کوهستانی تاجیکستان جنوبی نیز با آثار فراوانی از تمدن دوران نوسنگی بر خورد می کنیم که بنام تمدن (حصار) نامگذاری شده است.

همچنین درساحل چپ (سیر دریا) نیز با محلهای باستانی زیادی از دوران برتر برخورد می کنیم که مجموع آنرا بنام تمدن (قراقوم) نامیده اند.

و بالاخره در دهر ( فرغانه) و در قسمت پائین دره ( زرافشان) نیز با آثار تمدنهای ارزنده ای از دوران برنز بر خورد شده که تمدن دره زرافشان را بنام ( زمان بابا) نامیده اند.

بحث درباره آثار تاریخی سرزمین خراسان بزرگ و ماراءالنهر با توجه به فراوانی و اهمیت این آثار مطالبی است که جا دارد درباره آن بطرو جداگانه درطی گفتارهائی چند صحبت شود. از جمله باید دانست که در دوران هخامنشی شاهد ایجاد و گسترش تعداد قابل توجهی از شهرها در این سرزمین هستیم که بعنوان مثال می توان شهرهائی چون : مرو- قلعه گبر در خوارزم قلعه میر در تاجیکستان جنوبی- ویرانه های بالا حصار در بلخ- آثار مکشوف در فرغانه و را یاد کرد.

آثار دوران باستانی

با توجه به اهمیت و موقع خاص سیاسی و اقتصادی و بازرگانی سرزمین ماراءالنهر در دوران ساسانی و گذشتن جاده معروف ( راه ابریشم) از این ناحیه و رشد روز افزون شهرنشینی در سراسر ایران ساسانی، در بسیاری از نواحی ماراءالنهر یا شهرها و محلهای مسکونی عظیم و گسترده ی برخورد می شود که نمونه های کاوش شده آنها را در محلهائی چون : (بالالیک تپه) در پانزده کیلومتری ترمذ منطقه وسیع و کم نظیر و رخشا در 20 کیلومتری شمال غربی بخارا- ویرانه های افراسیاب یا سمرقند کهن و بالاخره منطقه باستانی پرارز و گسترده (پنج کنت) یا پنجیکنت در شصت کیلومتری شهرسمرقند را می توان نام برد.

نکته قابل اشاره اینکه آثار مربو به تمدن شکوفا و ارزنده دوره ساسانی در ماراءالنهر را باستانشناسان روس و از جمله ( بانیتسکی) بنا به دلایل خاص زیر به فرصت کمی که در اختیار داریم بحث خود را تنها بمعرفی اجمالی آثار باستانی ناحیه و رخشا و پنج کنت اختصا می دهیم...



خرید و دانلود  معماری ایران به قلم 33 پژوهشگرایرانی