فصل 1
ویژگیهای جغرافیایی و اقلیمی منطقه
محل مورد نظر برای طراحی، در منطقه 15، شهرداری تهران واقع میباشد. مطالعه ویژگیهای اقلیمی پروژه حاضر، بر اساس آمار 15 ساله (1344-1359 هـ .ش) ثبت شده در ایستگاه کلیماتیک مستقر در نمایشگاه بینالمللی تهران انجام مییابد. ایستگاه نمایشگاه بینالمللی در ارتفاع 1541 متری با عرض جغرافیایی 57 35 شمالی و طول جغرافیایی 25 51 قرار گرفته است.
در ابتدا توضیحاتی کلی در مورد موقعیت جغرافیایی شهر تهران آورده شده و سپس به تفصیل ویژگیهای اقلیمی منطقه مورد نظر بررسی شده است.
هدف از این مطالعات دستیابی به اطلاعاتی است که از طریق آن، میتوان معماری بناهای مورد نظر را تا حد امکان با شرایط و مقتضیات اقلیمی انطباق داد و شرایط زندگی و یا بهرهگیری از فضاهای مجموعه را با وضعیت آب و هوایی محیط تنظیم نمود.
1-1- خلاصه روند دویست ساله توسعه و گسترش شهر تهران
شهر تهران از حدود دویست سال پیش که پایتخت اعلام شد تا به امروز تحولات بسیاری را از سر گذرانیده است و طی ادوار مختلف توسعه، به کلان شهر کنونی تبدیل شده است. شهر تهران عمدتاً در سه مقطع گسترش یافته است؛ اول در زمان صفویه و قاجاریه، دوم در زمان پهلوی اول و سوم در زمان پهلوی دوم. حرکت طبیعی گسترش شهر تهران طی دوران صفویه و قاجاریه و به حکومت رسیدن رضاشاه، دچار تحولات جدیدی شد. وسعت شهر تهران طی دوران کوتاه حکومت وی به سرعت افزایش یافت و از حدود 24 کیلومتر مربع در سال 1301 هـ . ش به حدود 45 کیلومتر مربع در سال 1320 هـ .ش رسید. یعنی مساحت شهر در ظرف کمتر از 20 سال، تقریباً دو برابر شد. هسته مرکزی شهر نیز با توجه به جاذبه شمال شهر و شمیرانات به طرف آن کشیده میشود، به طوریکه امروزه مرکز تهران از بازار به خیابان انقلاب تغییر مکان داده است، یعنی 4 کیلومتر حرکت کرده است. در نقشههای گسترش شهر تهران در دورههای مختلف، این تغییرات به وضوح دیده میشود. جمعیت شهر تهران در طی سالهای 1166 هـ . ش تا 1365 هـ . ش از بیست هزار نفر به 6 میلیون نفر رسید. یعنی 300 برابر و وسعت شهر از 2/7 کیلومتر مربع به 620 کیلومتر مربع رسید یعنی وسعت شهر 76 برابر شد. (1)
1-1-1- تاریخچه هسته تاریخی شهر تهران و مراحل توسعه فیزیکی شهر تهران
نام تهران برای نخستین بار در یکی از نوشتههای تئودوسیوس یونانی در حدود اواخر سده پیش از میلاد به عنوان یکی از اراضی ذکر گردیده و قدیمیترین سند فارسی رد مورد تهران حاکی از آن است که روستای تهران قبل از سده سوم هجری قمری وجود داشته است پس از حمله مغول و جنگهای داخل شهر ری رو به ویرانی گذاشت (599 هجری قمری) و تهران رو به گسترش نهاد و سیمای شهر را به خود گرفت. ترقی و رشد شهر نشینی در تهران از دوره صفویه آغاز شد و در زمان شاه طهماسب صفوی در تهران بناهای تازه و کاروانسراها و برجها و باروهای مستحکم بنا گردید.
تهران 4 دروازه به نامهای دروازه شمیران دولاب شاه عبدالعظیم و قزوین فضای کالبدی به وسعت 4 کیلومتر مربع را حدوداً تحت حصار طهماسبی قرار داشت.
محلات عودلاجان، بازار، سنگلچ، چال میدان و ارگ سلطنتی از بخشهای قدیمی شهر به شمار میآیند در آن زمان تمام اراضی تهران تا شهر روی و نواحی غربی و شرقی از مزارع پوشیده بود.
در اوایل دوره قاجاریه دو دروازه دیگر به نامهای دروازه دولت و عمدیه در این محدوده حصار ایجاد شد در سال 1200 هـ . ق آقا محمدخان قاجار در تهران به تخت نشست و تهران رسماً پایتخت کشور شد. و تحولات زیادی را موجب گردید. تشکیل سلطنت پهلوی سیمای شهر تهران را بار دیگر دچار تحولات زیادی کرد و افزایش جمعیت و به تبع آن ازدیاد وسائط نقلیه شهری باعث گسترش بی وقفه ساخت و ساز در اطراف تهران شد تا جائیکه تمامی 77 آبادی واقع در پهنه اطراف تهران زیر پوشش شهر تهران قرار گرفت.
به علت گران شدن زمین در داخل شهر گرایش ایجاد شهرکهای اقماری در اطراف تهران را گسترش داد سیر صعودی جمعیت و توسعه فیزیکی وسعت شهر 4 کیلومتر مربعی را در بدو سلطنت فتحعلی شاه قاجار را به 18 کیلومتر مربع در زمان ناصرالدین شاه و 46 کیلومتر مربع در زمان رضاشاه و 9/716 کیلومتر مربع در حال حاضر را بوجود آورده است.
2-1-1- ساختار جمعیتی شهر تهران
قریب به دو قرن از گسترش شهر تهران و افزایش سریع جمعیت آن میگذرد.
در حدود سال 1210 هـ . ق (بلدیه تهران که از چهار محله تشکیل شده بود) آمار حدود 50 هزار نفر را تخمین زده شده است و اولین سرشماری در سال 1262 شمسی جمعیت شهر 482/106 نفر و در سال 1365 تعداد 6042584 نفر که محدوده مناطق بیستگانه شهرداری را شامل میشده است.
جمعیت ایران بر اساس آمارگیری سال 1370 بالغ بر 55837163 نفر در هر کیلومتر دارای بیشترین میزان تراکم جمعیتی را در کشور شامل میشود.
با توجه به اینکه در هر کشور افراد 15 تا 64 ساله که در تولید ملی شرکت دارند، جمعیت فعال آن کشور میباشند و گروههای زیر 15 سال و بالای 64 سال معمولاً مصرف کننده محسوب میشوند. در این سرشماری جمعیت گروههای زیر 15 سال به کل جمعیت تقریباً در تمام استانهای کشور در صد بالایی را نشان میدهد.
2-1- موقعیت جغرافیایی
شهر تهران در دامنه جنوبی کوههای البرز و حاشیه شمالی کویر مرکزی ایران، در دشتی نسبتاً هموار واقع شده که شیب آن از شمال به جنوب است و به وسیله دو رود اصلی کرج در باختر و جاجرود در خاور همراه با رودهای فصلی جعفرآباد یا دربند، دارآباد، درکه و کن که همگی از شمال به جنوب جریان دارند، مشروب میگردد. شهر تهران از نظر جغرافیایی در عرض شمالی 35 و 35 تا 50 و 35 و طول خاوری 4 و 51 تا 33 و 51 قرار دارد و ارتفاعش در جنوب (پالایشگاه تهران) 1160 متر و در نواحی مرکزی (پارک شهر) 1210 متر و در شمال (سعدآباد) 1700 متر است. دشت تهران به طور کلی دارای آب و هوایی گرم و خشک است و فقط نواحی شمالیاش که در دامنههای کوهستان البرز واقع است، اندکی متعادل و مرطوب میباشد.
هوای شهر تهران در تابستان گرم و خشک و در زمستان معتدل و سرد است. حداکثر دمای ثبت شده حدود 44 درجه و حداقل 8/14- درجه و متوسط سالانه آن حدود 7/16 درجه سانتیگراد است. متوسط بارندگی حدود 320 میلیمتر و دامنه تغییرات آن از 200 تا 400 میلیمتر، از سالی به سال دیگر نوسان دارد. از نظر زمین لرزه، تهران جزء مناطق پرزیان (8 تا 10 درجه مرکالی) محسوب میگردد.
3-1- موقعیت طبیعی
شهر تهران در بخشی واقع شده، که از نظر طبیعی بزرگترین تغییرات را در کنار خود دارد. دریای مازندران در فاصله جغرافیایی 120 کیلومتری محدوده تهران قرار دارد. رطوبت و بارندگی زیاد در سواحل آن، نواحی سرسبز شمالی را ایجاد نموده و هوای معتدل را به طرف جنوب هدایت میکند. سلسله جبال البرز، تهران را از سواحل دریای مازندران جدا نموده و مناظر کوهستانی شمال شهر را به وجود میآورد. منطقه تهران در دامنه بلندترین ارتفاعات البرز قرار گرفته، که از شمال به جنوب دارای شیبتندی میباشد. برودت هوای کوهستان و اختلاف درجه آن با دشتهای گرم منطقه جنوب تهران، وزش باد خنکی را از جانب شمال به جنوب باعث میشود. در جنوب شهر تهران ناحیه بیابانی قرار گرفته و هوای آن گرم و خشک است. در قسمت غربی دشت قزوین قرار گرفته که یکی از مناطق حاصلخیز جنوب کوههای البرز را تشکیل میدهد.
4-1- پهنهبندی خطر زمین لرزه در تهران
مطالعات زمینشناسی نشان میدهد که اصولاً شهر تهران در منطقه زلزله خیز قرار دارد و با توجه به این نکته، لازم است که در ساخت و سازهای تهران به این نکته توجه کامل شود. اما در همین رابطه بخشهایی از گستره تهران در مناطقی از پهنه زمین لرزه قرار دارند که لازم است از ساخت و ساز در این نقاط اجتناب شود. این مناطق عموماً در شمال تهران متمرکز شده و مجموعهای از این نقاط نیز در جنوب شهر تهران به سمت غرب تمرکز یافتهاند. لذا در تمامی طراحیها، مسئله زلزله خیزی باید مد نظر قرار گیرد. در ایران فعالیتهای مختلفی جهت شناسایی این پدیده مخرب صورت گرفته، که در نهایت منجر به تدوین آئیننامه طرح و محاسبه ساختمانها در برابر زلزله (نشریه شماره 82 مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن) شده است. با توجه به این آئیننامه، سازه باید حتیالامکان با پلانی ساده و متقارن طراحی گردد. همچنین باید دارای سیستم فلزی یا بتنی باشد و قدرت انتقال نیروهای زلزله را داشته باشد.
5-1- ویژگیهای اقلیمی
شهر تهران با توجه به موقعیت خاص جغرافیائی از آب و هوای کاملاً متفاوتی در طول سال برخوردار است و با توجه به این موضوع بررسی اقلیمی تهران را در یک مجموعه آماری نمیتوان نشان داد، تهران به 5 حوزه اقلیمی تقسیم شده است لذا با در نظر گرفتن این مطلب تنها آمار مربوط به حوزه مورد نظر بررسی شده است.
1-5-1- دما
بر اساس امار تحلیل شده 15 ساله ایستگاه نمایشگاه بینالمللی تهران، سردترین ماه سال، دی با حداقل 4/3- درجه و گرمترین ماه تیر با حداکثر 4/33 درجه است. برای گرمایش با توجه به حرارت پایین میتوان از وسایل مکانیکی خصوصاً نوع غیر مرطوب آن در ساختمانها استفاده کرد. به طور کلی آب و هوای حوزه شمالی تهران در تابستان نسبتاً مناسب و در زمستان سرد است. مطلق درجه حرارت ثبت شده در طی 15 سال در حوزه شمالی حداقل 5/13- درجه و حداکثر مطلق 39 درجه است. میانگین مطلق درجه حرارت در فصول مختلف سال در این حوزه از 5/7- تا 7/35 تغییر میکند.
2-5-1- میزان بارش
بر اساس آمار بارندگی دوره 15 ساله (1344 تا 1359) در حوزه شمالی شهر تهران، میزان بارندگی در این منطقه از 300 تا 500 میلیمتر در فصول مختلف سال متغیر بوده است و حداکثر میزان بارندگی در ماه اسفند به میزان 82 میلیمتر است. در ماههای آذر، دی و بهمن، بارندگی در این حوزه متداول است. ماههای خرداد، تیر، مرداد و شهریور با بارندگی محدود از کم بارانترین ایام در این حوزه میباشد. با توجه به نمودار میانگین دمای روزانه و بارش ماهانه، فصل خشک حوزه شمالی، از ماه تیر شروع شده و تا شهریور ادامه مییابد. حداکثر مطلق ثبت شده بارندگی طی یک ماه در این حوزه 185 میلیمتر است و میانگین مجموع بارندگی سالیانه در طی این 15 ساله 409 میلیمتر گزارش شده است.
3-5-1- رطوبت نسبی
متوسط حداکثر میزان رطوبت نسبی در حوزه شمالی مربوط به ماههای آذر و دی است که میزان رطوبت به 76 تا 79 درصد میرسد و حداقل آن مربوط به ماههای تیر، مرداد، شهریور میباشد که این میزان بین 40 تا 43 درصد است. از رابطه بین میزان رطوبت و دما استنباط میگردد که ماههای سرد این حوزه دارای رطوبت کافی و در فصول گرم از میزان رطوبت کاسته شده و در حدود نامناسبی قرار دارد.
4-5-1- روزهای یخبندان
آمار میانگین دوره 15 ساله حوزه شمالی نشان میدهد که در این حوزه در طول سال به طور متوسط 73 روز یخبندان طی ماههای آبان الی اسفند به وقوع میپیوندد که حداکثر آن در ماه دی و حداقل آن در ماه آبان گزارش شده است.
5-5-1- روزهای بارانی
تعداد روزهای بارانی که در آن بیش از 1 میلیمتر در حوزه شمال تهران باران باریده است، بر اساس آمار 15 ساله مورد مطالعه، به صورت میانگین 57 روز میباشد. حداکثر باران که در طی یک ماه باریده، در طی این دوره آماری 185 میلیمتر و طی یک روز 5/24 میلیمتر گزارش شده است. در طی آمار ثبت شده 15 ساله در ماه شهریور در این حوزه بارش نبوده و بیشترین بارش متداول در ماه اسفند با میانگین 9 روز میباشد...
قبل از اینکه به مصرفی و بررسی بناهای مورد بحث بپردازیم، لازم است که تعدادی از کلمات به کار رفته در متن را مصرفی و معانی و مفاهیم و مورد امتهایی که از نظر ما به یا کلمات تعلق می گیرد را بیان کنیم.
سرا: به بنایی گفته می شود که حیاط در میانه دارد و دور تا دور حیاط را حجره هایی در یک یا دو طبقه فرا گرفته اند.
تیمچه: این فضا به عوض حیاط، فضایی مسقف دارد که دور تا دور آن حجره ها در یک یا دو طبقه قرار دارند. سقف اغلب تیچه ها پر کار است و نورگیرهایی دارد.
بازانداز: محلی که در آن اجناس تخلیه و بارگیری می شوند.
دالان: فضای ممتد مسقف که ارتباط بین بناهایی مثل سرا و تیمچه را با راستة بازار یا بقیه قسمتها فراهم می سازد.
بازشوی چوبی : در و پنجره ای که با چوب ساخته و تزئین شده است و می تواند با لولا جابه جا شود یا به کل برداشته شده، کنار گذاشته شود.
v در بررسی موارد خاص هر جا معانی و مفاهیم جدا از بحثهای معمارانه دریافت کردیم از علامت (*) در مصرفی آن استفاده کردیم، اغلب این دریافتها درونی بوده و بحثی دربارة آن صورت نگرفته و فقط در جهت بیان تأثیرات فضایی بر روح و روانمان بازگو شده است.
ترکیب بندی کلی فضاها:
به طور کلی می توان گفت سرا، با مطرح ترین واحد تشکیل دهنده و خود یعنی حیاط، هیت گرفته و در اطراف حیاط، واحدهای تجاری شروع به شکل گیری و فعالیت کرده اند. این واحدها از کوچکترین خود، یعنی حجره گرفته تا حیاطهای کوچکی که مصرفی شدند همه رو به مرکز مجموعه یعنی حیاط دارند.
این ارتباطیا کاملاً مستقیم است با مثل حجره های داخل حیا.
و یا غیر مستقیم؛ مثل حجره های دالانها و حیاط های کوچک که توسط دالانها به سم حیاط کشیده شده اند.
در هر صورت ترکیب بندی کل فضا به وحدت و یکپارچگی و از همه مهمتر ارتباط در مرکز سرا یعنی حیاط می انجامد.
با وجود این همه در ارتباط تیمچة پوستی گلشن استقلال هر کدام از واحدها، خصوصاً تیمچه به خوبی حفظ شده است. این ارتباط شدید در بطن هنجارهای بازار و تعاریف تیمچه و سرا نهفته باشد. اما آنچه از ظاهر پیداست دو واحد تجاری مستقل است که حتی در نگاه اول نمی توان فهمید تا چه حد از حیث معماری درهم فرو رفته اند.
در ترکیب کلی تر، یعنی اتصال و ارتباط تیمچه و سرا با راستة اصلی بازار هم این دو واحد مانند شاخ و برگ درخت به تنه اصلی متصل هستند و از سژیان و جنبش راسته بازار تغذیه می کنند.
بنابراین سراها و تیمچه ها در کنار رشد ارگانیک راسته بازار، در هر فضا و مساحت مناسبی به این شاهرگ چسبیده اند، اما پس از این تولد با نظم و ترتیب خاص معماری خویش بزرگ شود شخصیت یافته اند.
آنچه که مسلم است با واحدهای نزدیکتر به تنه اصلی در این جنبش و تغذیه سهیم تر هستند. دالانهای قسمت غربی حجره های فعالتری نسبت به دو دالان دیگر سرا دارند. در خود این دالانها هم حجره های نزدیک به در ورودی فعالتر هستند. البته تغییر کاربری اغلب حجره های سرا از عمده فروشی به خرده فروشی مانند حجره های راسته بازار در این ارتباط موثر است.
با وجود اینکه از گذشته کارکرد این فضاها تصویر دقیقی نداریم، ولی به خوبی حس می شود که حجره های قسمت شرقی که از راسته بازار دورتر هستند، استعداد بیشتری برای تبدیل شدن به انبار را دارا می باشند. به طور کلی قسمت شرقی از سکون و یکنواختی بیشتری برخوردار است.
در بحث دالانها به این نکته اشاره می شود که دالانهای غربی به علت دارا بودن امتیاز ذکر شود از تزئینات بیشتری برخوردار هستند و کلاً با دو دالان شرقی متفاوت هستند. خوب بود این مطالب با تصویر همراه می شد.
مصرفی کلی مجموعه سرای گلشن و تیمچه پوستی:مجموعه سرای گلشن از بناهای بزرگ و به گفته بازاریها، مهم بازار اصفهان است که توسط ط حاجی آقا محمد زمانی » در زمان کریم خان زند نمایندة والی محلی اصفهان تأسیس شده است. سرای گلشن طبق وقفنامه، وقف روشنایی حرم مطهر امام علی (ع) می باشد. تاریخ تأسیس حدوداً 1782م. می باشد.([1])
تیمچه پوستی یا همزمان با سرا ساخته شده، چون به حد برای سرا چسبیده است و یا یک بنای قاجاری است.(2)
این مجموعه تقریباً وسط بازار اصفهان قرار دارد. دو ورودی غربی سرا و تنها ورودی تیمچة پوستی در راسته معروف به گلشن قرار دارند. فعالیت عمده این راسته، سرای گلشن و تیمچه پوستی پارچه فروشی می باشد.
جنوب سرای گلشن محوطه بازی وجود دارد که محلیان به آن بارانداز می گویند. اجناس تجار و حجره در آن تخلیه می شود. ورودی سوم سرا به این بارانداز گشوده میشود. بارانداز گلشن در قدیم بنایی فعال بوده که از قسمتهای مختلفی تشکیل می شده است. ولی متأسفانه این بنا حدود 30 سال پیش تخریب شده است.
در پلانی که از کتاب Der Bazar von Istahan در باده سرای گلشن اخذ شده است، پلان وضعیت قبلی بارانداز مشخص است.
بنای سرای گلشن تشکیل شده از یک حیاط در میانه با حوض و باغچه و یک طبقه حجره در اطراف. در امتداد ورودیهای سرا دالانهایی قرار دارند که به چهار گوشه حیط منتهی می شود. دالان سمت شمال شرقی به حیاط بسته کوچکی می رسد که تعدادی حجره دارد و هم اکنون انبار می باشند. این حیاط بازسازی شده است.
در قسمت شمال شرقی سرا حیاط کوچک کشکولی وجود دارد که از تزئینات دیوار ها و حجره هایش پیداست که زمانی فعال و با اهمیت بوده است.
ولی اکنون حجره ها به انبار تبدیل شده است.
در کتاب Der Bazar von Istahan آمده است که ماشینهای دستی اتوماتیک در حجرههای اطراف این حیاط مشغول به کار بوده اند.
در قسمتهای شمال غربی و جنوب غربی سرا هم حیاطهای کوچکی هستند که البته حجره های آنها بازسازی شود و فعال هستند.
در قسمت جنوب شرقی سرا کنار، مسجد، فضایی سر پوشیده با سقف صاف قرار دارد که حجره دالان به آن تیمچه می گویند.
شاید این مکان قبلاً تیمچه ای بوده که سقفش فرو ریخته و این سقف صاف را برای آن زده اند که البته با توجه به شکل دیوارها احتمال آن کم است و یا حیاط کوچکی بوده است.
نکته قابل توجه این که تمام بازشوهای حجره های این به اصطلاح تیمچه هنوز چوبی هستند و بازسازی شده اند. خود تیمچه هم به نظر می رسد که مرمت شده است.
با این امتیازات محیط زیبا و دلنشینی است، هر چند که تاکنون به صورت انباری درآمده است و فضا تعریف خود را از دست داده است.
اما به عنوان مثالی که تا حد زیادی به گشذته خویش نزدیک است. قابل بررسی میباشد.
سرا و تیمچه هندسه تقریباً منظمی دارند، به جز دالان شمال غربی که از اثر جلوآمدگی حجره های راسته بازار با محورهای اصلی حیاط زاویه دارد، بقیه دالان ها به موازات یکی از محورها و برای ورود به حیاط کشکولی، شکست یافته اند.
این نظم تا حد زیادی در مادهای حیاط مشهود است.
باغچه ها و حوض قرینه کامل نیستند اما با تکیه بر این مطلب که در طول زمان دست خوش تغییر بوده اند، می توان حدس زد که با نظم حیاط همخوانی داشته اند.
تیمچه پوستی که درون حجره های قسمت غربی سرا و حجره های راسته گلشن قرار دارد، جزء مجموعه محسوب می شود اما با نظم خاص خود ورودی مجزا از راسته بازار، می تواند مبنایی مستقل به حساب آید. فضای داخلی تیمچه بسیار زیاد زیباست و سقف آن جزو یکی از پرکارترین سقفهای تیمچه های بازار اصفهان می باشد.
از دیگر بخش های سرا می توان به مسجد گلشن اشاره کرد که در جنوب شرقی سرا واقع شده است. این مسجد به تازگی مرمت شده است و بر روی آن گنبد زده اند.
فضای داخلی از یک هشت ضلعی تشکیل شده که پستوهایی در چهار طرف وجود دارد. در انتهای پستوی شمالی اتاقی برای خوابیدن وجود دارد.
حیاط :
حیاط کشکولی یک طبقه سرا، تقریباً کل مساحت مجموعه را به خود اختصاص داده است. چهار دالان به گوشه های این حیاط ختم می شوند. جلوی ورودی ها، چهار حوض کشکولی قرار دارند. وسط حیاط حوض دواری هست با چهار باغچه با درختان کهن که البته در طول سالها تعداد زیادی از آنها بریده شده اند.
36 حجره به حیاط گشوده می شود که تقریباً تمامی آنها فعال می باشند. در نمادها، تزئیناعت آجری به کار رفته و خط بام، با شرفه ای چوبی، تقویت می شود. بیشتر بازشوها بجز یک یا دو مورد آنها فلزی شده اند. مجموعه باغچه ها که حدود 50 سانتیمتر پایین رفته است، درست در مرکز حیاط قرار ندارند و قرینه نیست.
از یک از حجره داران شنیدیم که قسمت غربی که باغچه اش کوچکتر است، چندین سال قبل تعویض شده است و به نظر می رسد، عدم تقارن از این دستکاری ناشی شده باشد.
نور در حیاط:
نور: شهر اصفهان، تقریباً رد تمامی فصول، آفتاب تندی دارد. در زمستانها به غیر از روزهایی که هوا ابری است، بین ساعت 10 تا 16 خورشید پر قدرت می تابد.
شاید اولین تأثیری که حیاط، پس از ورود به آن – از دالان تاریک – بر ما گذاشت، محوطه وسیع نورانی بود و نماها، سنگفرش ها که به خاطر این تابش، طلایی شده بودند. تأثیر تابش خورشید بر حیاط در چند مورد زیر نمود محسوسی داشت:
- حس سکون و یکنواختی در کل حیاط؛
- تضاد شدید بین نماهای زردِ نورانی با حفرهایی سیا؛ مثل ورودی دالانی و بازشوها؛
- سایه روشن های قوی در محدوده باغچه و بین درختان؛
- یکدست نمودن سنگفرش ها، ایجاد یکپارچگی در نوار دور حیاط؛
- منظرة قوی و کشش دار از داخل حجره ها؛
- چرخش سایه و نور در طول روز بر روی نماها؛
- نفوذ پرتو آفتاب تا عمق حجره ها هنگام غروب؛
- سایه آدم های در رفت و آمد؛ تقویت بعدی ارتباطات؛
- سایه مشرفه برای تقویت وجودی آن؛
- سایة نماها بر روی سنگفرش، تقویت وجودی ضلعی که آفتاب نمی خورد و نسبت به بقیه اضلاع تضاد کمتری دارد؛
v پر کردن کل فضای خالی حیاط، با وجودی تأثیر گذار که هست ولی دیده نمیشود؛
در درونگرایی و مرکز گرایی سنتی ها، عنصر حیاط در اغلب موارد نقش هسته را ایفا میکند، اما زمانی که به ماهیت حیاط یا سیمان فضای سر پوشیده تیمچه دقت کنی، با یک فضای وسیع «خالی» مواجه می شویم اما، همان فضای خالی بر مدد عناصر و مفاهیمی، ما تعدادی از آنها را بررسی کردیم؛ مثل نور در ارتباط با بقیه اجزاء مثل حجرهها، دالانها و آدم های نقش مهم «حیات» را ایفا می کند...
در بیستمین جلسه کمیته پیرامون پلهای راه که در فوریه 1992 برگزار شد، یک نظرسنجی در رابطه با، مدیریت پل- پیرامون شاخصی از شرایط صحت و ایمنی پلهای در حال استفاده پیشنهاد شد.
سرانجام تصمیم گرفته شد که این نظرسنجی، در جلسه کمیته اجرایی که در 27 ماه مه همان سال در بروکسل برگزار شد، انجام بگیرد.
این نظرنسجی، به منظور روشن نمودن وضعیت و گرایش های فعلی مدیریت پلهای در حال استفاده از طریق جمع آوری دانش و اطلاعات در رابطه با مدیریت پل در کشورهای مختلف، انجام گرفت. نتایج این نظرسنجی، بعدها می تواند در ارتقای تکنیکهای بازرسی و تشخیص، مورد استفاده قرار بگیرند.
پرسشنامه های نظرسنجی در میان کشورهای مختلفی توزیع شد و بطور کلی هفده، کشور به این پرسشنامهها، پاسخ دادند (به جدول1-1 نگاه کنید) این نظرسنجی براساس اطلاعات جمع آوری شده تکمیل شد. این گزارش، نتایج نظرسنجی و اطلاعات کسب شده را ارائه می نماید و پیشنهادی در راستا و موضوعات مدیریت پل در آینده، مطرح می نماید.
هدف و گستره نظرسنجیساختارهای پل، حلقه های ارتباطی مهمی را در یک سیستم راه، ایجاد می نمایند. پلها، یکی از بخشهای راه هستند که نیاز به بیشترین توجه دارند و 30 درصد از سرمایه گذاریهای کلی در بخش راه را به خود اختصاص می دهند. پلها، راههایی کلیدی به منظور تضمین ایمنی ترافیک راه، هستند و پلها نقش مهمی در حفظ و نگهداری محیط زیست دارند. نیمه دوم قرن بیستم، شامل توسعه جهانی چشمگیری در زمینه ترافیک راه بوده است که طی آن رشد قابل ملاحظه ای در تعداد پلهای احداث شده طی دهه 1950 و 1960 صورت گرفته است (جدول 2-1). هرچند این رشد در دهه 1970 به اوج خود رسید. با این حال، بسیاری از کشورها، برای احداث راهها، همچنان نیاز به سرمایه گذاری در پلها دارند.
طبق اطلاعات جمع آوری شده، طول اجرا شده در هر کشور متفاوت است. بنابراین به منظور مقایسه شرایط پلهای راه در میان کشورها، حتی الامکان از نقطه نظری برابر، این گستره با اطلاعات دقیق، بعنوان «راه اصلی» تعیین و تعریف شده است (به ضمیمه، جدول 1 نگاه کنید).
از سوی دیگر، سرمایه گذاری در تعمیر و نگهداری پلهای از قبل ساخته شده، نیز حائز اهمیت می باشند. پلهایی که در دهه 1950 ساخته شده بودند، در حال حاضر بالغ بر سی سال است که در حال استفاده بوده اند. این امر نیاز به توجه بیشتر در رابطه با تعمیر ونگهداری پل کارا و امن را به منظور نگهداری و تداوم راههای تردد، می طلبد. به منظور حفظ حراست از منافع عمومی، لازم است که نگهداری موثری از پلهای موجود به منظور افزایش طول عمر آنها، بعمل آید.
از یک نقطه نظر واحد، شرایط موجود، امکان سرمایه گذاری نامحدود را نمیدهند و سرمایه گذاری در سیستم راه به موثرترین و کارآمدترین روش، موضوعی مشترک برای کلیه کشورها می باشد. به همین ترتیب، لازم است که درک و شناخت دقیقی از شرایط حاضر و آتی پلها داشته باشیم و تصمیم گیریهای معقول و متقاعد کننده ای در رابطه با توزیع و تقسیم بودجه ها از نقطه نظر حفظ و نگهداری راههای تردد و محیط زیست در حین توجه به شرایط موجود، داشته باشیم.
مقوله مدیریت پل اخیراً در پاسخ به این نیازها، مطرح شده است. کمیته C11 به این مقوله، بعنوان یک استراتژی برای مواجهه با موضوعات گسترده مربوطه، به منظور تضمین ایمنی و توانایی استفاده از پلهای موجود به نحوی که در گزارش OECD تعریف شده بود، به خوبی واقف است.
فعالیت های خاص، موضوعات گسترده ای از این قبیل را در بر می گیرند:
- تکمیل و روز آمد کردن موجودی پلهای در حال استفاده و اطلاعات مربوطه
- تخمین های بودجه و توزیع های آن
- برنامه ریزی بازرسی
- آموزش و پرورش پرسنل بازرسی و تعمیر و نگهداری
- تجهیزات و متدهای بازرسی
- دسترسی به کلیه اطلاعات مربوط به پلها
- تشخیص شرایط صحت و ایمنی
- تعمیر و تقویت
- برنامه تعویض و جایگزینی
- کنترل ترافیک
کمیته C11 موضوع مدیریت پل را برگزید، به این دلیل که از نقطه نظر نیازهای فعلی در جاییکه مدیریت و نگهداری پل به منظور ایمنی راه و حفظ و نگهداری زیست محیطی، ضروری است، بسیار مهم است که یک سازمان بین المللی، تئوری مثبتی را در رابطه با متدهای کارآمد برای مدیریت پل، براساس تجربیات و مفاهیم انفرادی استفاده شده در کشورهای مختلف ارائه نماید.
با این حال، تفاوتهایی در تاریخچه مدیریت پل و در سطوح گسترش و ارتقا که بدلیل تفاوت در شرایط جوی، تاریخ، فرهنگ و شرایط ارتقای راه در کشورهای مختلف، هستند، وجود دارد. بنابراین، تصمیم بر این گرفته شد که تا دوره جلسه 1995 مونترال، این تحقیق، بر روی موضوع مشترک یک، شاخصه ای از شرایط صحت و سلامت پلهای در حال استفاده، متمرکز شده چرا که این موضوع بخش عمده ای از فعالیت های مدیریت پل را در بسیاری از کشورها، تشکیل می دهد. پس از این موضوع، تکنیک بازرسی و تشخیص که به منظور شناسایی شرایط پلهای در حال استفاده، مورد بررسی قرار گرفت.
این گزارش، نتایج این نظرسنجی را که طبق موارد و دسته های زیر، جمع بندی شده اند، ارائه می نماید:
1) سیستم های بازرسی و مجموعه قوانین استفاده شده برای شناسایی پیشینه و سابقه پلها در کشورهای مختلف.
2) سبکها و شرایط فعلی تکنیکهای بازرسی که در حال استفاده هستند یا در کشورهای مختلف، توسعه یافته اند.
3) مثالهایی از تکنیکهای تشخیصی.
3- سیستم های بازرسی و مجموعه قوانین1-3- موارد عمومی:به منظور نگهداری و مدیریت موثر پلهای در حال استفاده، چند سری فرآیند باید بطور سیستماتیک بکار گرفته شوند تا شرایط تخریب، شناسایی، پیوستگی و اتصال آن، بررسی و هرگونه معیارهای مخالف، مشخص شوند. بعنوان مثال فرایندهایی از بازرسی گرفته تا تشخیص. بنابراین، ضروری است که استانداردها یا دستورالعمل هایی که این موارد را تصریح می نمایند، استمرار پیدا کنند.
ترکیبات متنوع و گسترده ای از طبقه راه و تعداد، نوع و تاریخ احداث پلهایی که تحت مدیریت هستند، در هر کشوری، وجود دارد. استانداردهای بازرسی، یا دستورالعمل هایی که در هر کشوری، در پاسخ به شرایط انفرادی به منظور کشف آسیب پل، وضع شده اند، میزان پیوستگی را شناسایی و در مورد لزوم تعمیر یا جایگزینی، قضاوت می نمایند. نتایج چنین بازرسیهایی در پایگاههای اطلاعاتی کامپیوتری، در بیشتر کشورها، استمرار پیدا می کنند، چرا که این نتایج، برای بازرسیهای بعدیو کارهای تعمیراتی، ضروری هستند. این استانداردها، دستورالعملها، نتایج جمع آوری شده بازرسیها و متدهای بازرسی، برای هر کشوری، در زمینه اداره و کنترل پلهای مشابه، بسیار مفید هستند.
2-3- استانداردهای بازرسی یا دستورالعملهاهر کشور گزارش کننده، استانداردهای بازرسی و دستورالعمل های وضع شده خاص خودش را دارد. یکی از بکارگیریهای اولیه استانداردها و دستورالعمل های موجود وضع شده، در امریکا و در سال 1970، صورت گرفت.
در هر کشوری مبنای بکارگیری بازرسی، در استانداردها و دستورالعمل ها، مشخص شده است، جاییکه مهندسان، می توانند متدهای واقعی قابل استفاده را تعیین نمایند.
مطالب و محتوای استانداردها و دستورالعمل ها در هر کشوری می تواند، متفاوت باشد، برخی از آنها براساس نوع ساختار طبقه بندی می شوند (مانند سازه روزمینی، سازه زیر زمینی و تجهیزات فرعی)، در حالیکه، سایرین براساس نوع بازرسی، گروهبندی می شوند.
در بیشتر کشورهای تحت مطالعه، بازرسی اصلی، به تفصیل شرح داده شده اند این جزئیات شامل هدف، تناوب، سیستم/ متد، موضوع و اقلام، ثبت نتایج بازرسی و ارزیابی نتایج بازرسی می باشد. همچنین در بسیاری از کشورها، برای هر تعمیر و یا تعویض توصیه شده براساس نتایج بازرسی، این توضیحات، ارائه می شوند.
هدف و گستره بازرسی
هر کشوری، از بازرسیهای عمومی برای کشف زود هنگام تخریب، بازرسیهای کامل برای ارزیابی سالم بودن و نیاز به تعمیر و سایر بازرسیها برای منظورهایی خاص، استفاده می نماید. از میان آنها، بازرسیهای عمومی و کامل، بصورت ادواری بکار گرفته می شوند. بازرسیهای خاصی در صورت لزوم، مانند پس از یک مورد غیرعادی یا آسیب شدید، یا زمانیکه بواسطه نتایج یک بازرسی کامل و مشروح، نیاز به بازرسی دیگری می باشد، بکار گرفته می شوند.
بازرسیهای عمومی، در طول بررسیهای راه روزانه، انجام می گیرند که از طریق بررسیهای بصری (از درون یک خودرو) رویه جاده، درزهای انبساط سیستمهای زهکشی و غیره و همچنین از طریق مطالعات دورازمحل سازههای روزمینی و زیرزمینی، اینکار، انجام می گیرد.
بازرسیهای تفصیلی و خاص بصورت عینی و در مجاورت سازه از داربست موقتی یا خودروی بازرسی، انجام میگیرند. همچنین از تجهیزات بازرسی نیز استفاده میشود.
متد بازرسیعلاوه بر بازرسیهای بصری، بازرسی های به کمک تجهیزات نیز در بیشتر کشورها، انجام می گیرد که طی آن، بازرسان ابزار و وسایل را حمل می نمایند (مانند دوربین دوچشمی، اندازهگیریهای ترک خوردگی و دوربین).
در زمان بازرسی، ممکن است، عکس نیزگرفته شود و شرایط بازرسی در قالب نقشه، ثبت شوند. برخی از کشورها، علاوه بر اینها، از آزمایش چکش، حرارت سنج سطح، نوار ضبط صوتها، اندازهگیر درز یا شکاف ترازیاب، آشکارساز کلرید و غیره، استفاده نمایند. در سوئد، اندازه گیری از طریق کامپیوترها نیز، گسترش پیدا کرده است.