هشیاری آگاه بودن از همه چیزهایی است که در حال روی دادن اند.
شما به گونه عادی نمی توانید از همه چیزهایی که در حال رخ دادن اند هشیار باشید زیرا بدین گونه نامتمرکز خواهید شد . بخش نفی شده، بخش ناخود آگاهتان تنها زمانی می تواند پویا و آفریننده باشد که شما به زندگی بعد تازه ای بیفرایید بعد سرخوشی و بعد بازی کردن را.
وقتی ارتباط با کل هستی دور از گزینش باشد و به هر چیزی اجازه پیش آمدن دهید این شادکامی مراقبه است. آگاهی یافتن از ناخودآگاه یعنی آگاهی از این که ذهن شما آگاه نیست و ذهن آگاه تنها بخشی از ذهن است . «من» هر دو بخش هستم و بخش بزرگتر نامشروط و بی قید و بند است. مراقبه کوششی است برای پریدن به ناخودآگاه. با حسابگری نمی توان پرش انجام داد زیرا هر محاسبه ای آگاهانه است و ذهن آگاه به شما اجازه پرش نمی دهد.
از راه بندهای منفی از طریق مراقبه می توانید به سوی دیگر هل داده شوید. وقتی شما از گذشته خود بگسلید آن گاه در همان دم انفجاری رخ می دهد و درست همان دم به مرکز می روید و در هستی خود متمرکز می شوید آن گاه همه چیزهایی را که همواره از آن تان بوده اند و همه چیزهایی را که هم اینک در انتظارتان هستند خواهید شناخت.
در هنگام مدیتیشن از هر گونه تمرکز ذهنی بپرهیزید و آرامش داشته باشید. دوم این که هر چه در درون تان اتفاق می افتد را بدون هیچ دخالتی فقط نگاه کنید. و سوم آن که هیچ گونه قضاوتی درباره آن چه در درون شما اتفاق می افتد، انجام ندهید.