شرح مختصر : تحقیق حاضر به بررسی رابطهی بین بازده سهام و ریسک سیستماتیک در افقهای زمانی میانمدت و بلندمدت و بررسی تأثیر میزان نوسانات بازار بر رابطهی فوق در شرکتهای دارویی و شیمیایی پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازده زمانی ۱۳۸۷ الی ۱۳۹۲ می پردازد. در بازار سرمایه یکی از مهمترین مباحث ارتباط بین ریسک و بازده است، مخصوصاً ریسک سیستماتیک؛ زیرا اعتقاد بر این است که بازده سهام فقط تابعی از ریسک سیستماتیک است. تحقیقات بسیاری در زمینه بررسی رابطهی بین ریسک و بازده انجامشده است. از جمله این تلاشها، تحقیقی است که توسط شارپ انجام شد. او با معرفی مدل CAPM) مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای) فرض کرد که بین ریسک سیستماتیک و بازده اوراق بهادار رابطهی خطی ساده و مثبتی وجود دارد. به منظور آزمون فرضیات تحقیق ابتدا دوره تحقیق را بر اساس وارایانس شاخص صنعت داروسازی و شیمیایی به دو دسته دورههای پر نوسان و کم نوسان تقسیم شده است. سپس اطلاعات مربوط به ریسک سیستماتیک و بازده سهام در دورههای پر نوسان و کم نوسان را با روش تبدیل موجک گسسته همپوشانی (DWT) و با موجک دابشیز ۴ با استفاده از نرمافزار MATLAB به دوره زمانی کوچکتر تجزیه نموده، سپس به منظور آزمون فرضیههای تحقیق، از تحلیل رگرسیون استفادهشده است. نتایج آزمون فرضیههای تحقیق نشان میدهد رابطه معناداری بین ریسک سیستماتیک و بازده در دوره زمانی پر نوسان در افقهای زمانی میانمدت و بلندمدت وجود دارد. همچنین در دروه های زمانی کم نوسان نیز در افقهای زمانی میانمدت رابطه معناداری میان ریسک سیستماتیک و بازده وجود دارد ولی فقط در افق زمانی بلندمدت ۱۸۲ روزه رابطه معنادار میان ریسک و بازده به اثبات می رسد
فهرست :
چکیده
فصل اول: کلیات پژوهش
مقدمه
تعریف و بیان مسئله پژوهش
ضرورت و اهمیت پژوهش
اهداف پژوهش
هدف اصلی پژوهش
اهداف فرعی پژوهش
سؤالات پژوهش
فرضیههای پژوهش
مدل مفهومی پژوهش
متغیرهای پژوهش
متغیر مستقل
متغیر وابسته
جنبه جدید بودن و نوآوری پژوهش
قلمروی پژوهش
قلمرو موضوعی پژوهش
قلمرو مکانی پژوهش
قلمرو زمانی پژوهش
روش تحقیق
ابزار گردآوری اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل آن
تعریف واژگان کلیدی
ساختار کلی پژوهش
خلاصه فصل
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش
مقدمه
مبانی نظری تحقیق
ریسک مالی
منابع ریسک مالی
انواع ریسک مالی
روشهای پیشبینی قیمت اوراق بهادار
روش پرتفوی یا تئوری گشت تصادفی
روش اساسی یا تجزیه و تحلیل بنیادی
روش نموداری یا تجزیه و تحلیل تکنیکی
برخی از اصطلاحات سرمایهگذاری
نهادهای مالی
بازده بدون ریسک
ریسک
ریسک غیرسیستماتیک
ریسک سیستماتیک
فاکتور بتا
ریسک بازار
مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای
نظریه بازار کارا
اشکال مختلف بازار کارا
شکل قوی بازار کارا
شکل نیمه قوی بازار کارا
شکل ضعیف بازار کارا
عوامل مؤثر بر ریسک و بازده سرمایهگذاری در محصولات مالی
عوامل کلان
سیاستها و خط مشیهای دولت
عوامل فرهنگی و اجتماعی
وضعیت صنعت
شرایط اقتصادی و دورانهای تجاری و مالی
عوامل خرد
میزان تقاضا و کشش کالای تولیدی شرکت
سیاستها و خط مشیهای مدیریت
وضعیت مالی و حسابهای شرکت
میزان وابستگی تولید شرکت به عوامل حیاتی و به خارج، وضعیت عمومی و جهانی منابع
عوامل غیراقتصادی
تمایل به ریسک
ادراک ریسک
نرخ بازده مورد انتظار
تجربه و دانش سرمایهگذاری سرمایهگذاران
مروری بر مطالعات تجربی
تحقیقات انجامشده در خارج از کشور
تحقیقات صورت گرفته در داخل کشور
خلاصه فصل
فصل سوم: روششناسی پژوهش
مقدمه
روش تحقیق
قلمرو پژوهش
قلمرو زمانی
قلمرو موضوعی
قلمرو مکانی
روش جمعآوری اطلاعات
ابزار گردآوری اطلاعات
شیوه گردآوری اطلاعات
روایی و اعتبار دادهها
جامعه و نمونه آماری
اهداف مشخص پژوهش
هدف اصلی پژوهش
اهداف فرعی پژوهش
سؤالات پژوهش
فرضیههای پژوهش
مدل پژوهش.
متغیرهای پژوهش
متغیر مستقل
متغیر وابسته
روش تجزیه و تحلیل دادهها
تحلیل طیفی
محدودیتهای تحلیل طیفی
تحلیل موجک
تبدیل فوریه
تبدیل فوریه پنجرهای
تبدیل موجک پیوسته
تبدیل موجک گسسته
تبدیل موجک حداکثر همپوشانی
نکات مهم در استفاده از تبدیل موجک
خلاصه فصل
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها
مقدمه
روشهای تجزیه و تحلیل اطلاعات
تشریح روشهای آماری جهت آزمون فرضیههای پژوهش
آمار توصیفی
آزمون فرضیههای پژوهش
آزمون فرضیه اول
آزمون فرضیه دوم
آزمون فرضیه سوم
آزمون فرضیه چهارم
خلاصه فصل
فصل پنجم: خلاصه، نتیجهگیری و پیشنهادها
مقدمه
خلاصه نتایج آزمون فرضیههای تحقیق
نتیجه فرضیه اول
نتیجه فرضیه دوم
نتیجه فرضیه سوم
نتیجه فرضیه چهارم
محدودیتهای پژوهش
پیشنهادات پژوهش
پیشنهادات منتج از آزمون فرضیهها
سایر پیشنهادات تحقیق
خلاصه فصل
پیوستها
منابع و مآخذ
چکیده (انگلیسی)
نقش هیأت مدیره شرکتها در مدیریت ریسک در عرصه سازمان
آفیس،داکس،21 صفحه
معرفی
به دنبال بحران اعتباری سال 2007 در سال 2008 و در نتیجه این بحران مالی در سطح بینالملل منجر به شنیدن صدای خرد شدن چرخهای اقتصادی کشورها و خانوارها بصورت کامل در زیر بار فشار اقتصادی حاکم بر اقتصاد سراسر جهان گردید که به تبع آن همزمان با ایجاد بحران و تبعات ناشی از آن مباحث متعدد و بصورتی گسترده در محافل عمومی و جوامع حرفهای در بخش اقتصاد، درخصوص حوزه حاکمیت شرکتهای بزرگ با موضوعیت مدیریت ریسک مطرح گردید. بطوریکه فدراسیون بینالمللی حسابداری (IFAC) در این ارتباط به موضوع بحران مالی با این عبارت اشاره مینماید که"بحران مالی که در سالهای اخیر دندههای اقتصاد را در زیر چرخهای خود خرد نموده است لذا از این رخداد میبایست درسهایی را آموخت که اهم آن عبارتند از":
الف) آنچه به عنوان یک موضوع مهم و برجسته ناشی از کالبدشکافی بحران مطرح میباشد این است که در برخی از سازمانها به ویژه مؤسسات مالی شیوهها و ساختارهای کنترل داخلی و مدیریت ریسک در آنها بصورت ناقص اجرا شده و یا عملاً شیوههای کنترلی بکار گرفته شده در آنها بیاثر بوده است.
ب) عامل مهم دوم در بحران مذکور که دامنه گستردهتری داشته است به عنوان یکی دیگر از عوامل ایجاد بحران مربوط به تمرکز بیش از حد سازمانها به اعمال کنترلنسبت به گزارشات مالی خود در دورههای قبل از بحران بوده است.
در این گزارش بیشتر بر این موضوع استدلال شده است که به عنوان یک نتیجه غالب این موضوع است که فرآیندهای نظارتی زمان رسیدگی و حوزه مورد رسیدگی برای شناساییریسکهای تحقق یافته صرف نگردیده است و غالب خطرات تحقق یافته در این فرآیند در مواردی به غیر از موارد مرتبط با ریسکهای گزارشگری مالی بوده است یعنی اینکه ریسکهای تحقق یافته ناشی از عملیات اجرایی در شرایط خاص بوده است. بنابراین این موضوعی تعجبآور نیست که در بسیاری از گزارشات منتشره که در ارتباط با بررسی حوادث سالهای 2007 و 2008 (بحران مالی) صورت پذیرفته است این نتیجه غالب حاصل شده است که این رخدادها ناشی از تشخیص اشتباه، قضاوت غلط و یا سوء مدیریت در ارزیابی و مدیریت ریسک در سحط سازمانها و جامعه اقتصادی بوده است که در ساختار حاکمیت شرکتهای بزرگ وجود داشته است و این موضوع به عنوان عامل اصلی و مرکزی این بحران در جامعه اقتصادی مطرح میباشد که عملاً به عنوان رویدادی مطرح است که لرزهای بزرگ بر اقتصاد شرکتهای بزرگ و بینالمللی وارد نمود و پسلرزههای آن تا به حال که 5 سال از زمان آغاز بحران میگذرد همچنان ادامه دارد.
شورای گزارشگری مالی1(FCR)در اواخر سال 2011 با بررسی و اعلام نقش کلیدی هیأت مدیره شرکتها به عنوان بهترین و اصلیترین بازیگردان در اداره شرکتها در فرآیند مدیریت ریسک این موضوع را به عنوان اصلیترین نقش هیأت مدیره در ادامه شرکتها مطرح نمود که این موضوع بر همین اساس به عنوان رهنمود شبکه حاکمیت شرکتی ریسک (ICGN)2در سطح اداره نظارت بینالمللی مطرح گردید که فرآیند نظارت بر ریسک در سازمانها با هیأت مدیره آغاز میشود و او عملاً ناظر پیادهسازی مدیریت ریسک استراتژیک میباشد و پس از آنها و مدیریت زمان موظف بر اجرایی نمودن آنعملیات میباشد.
در این ارتباط نیز با مشاهده موارد مطروحه در گزارش شورای گزارشگری مالیFRC نقش هیأت مدیره به عنوان نقش مرکزی و هسته اصلی سازمان در فرآیندهای تصمیمگیری تعریف شده است بطوریکه در این گزارش عناصر مختلف و مسئولیتهای هیأت مدیره برای کنترل مواد ریسک و مواردی که مشمول ریسک هستند شامل موارد زیر مطرح گردیده است:
الف) رویکرد فرهنگی به موضوع ریسک و خطر در سازمان
ب) شناسایی ریسک
ج) نظارت بر حوزه و گستره ریسکخصوصاً ریسکهای کلیدی
د) نظارت بر فرآیندهای مدیریت و کاهش سطح ریسک با اعمال کنترل
هـ) حصول اطمینان از اینکه شرکت دارای سیستمهای مؤثر در مدیریت بحران میباشد
بنابراین در این متن قصد داریم که برای توسعه سطح دانش حرفهای جامعه اهم.........ادامه دارد.