-1 مقدمه
شاید بتوان گفت مهمترین ویژگی جامعه شناختی در کشورهایی مانند ایران که به عنوان یک
شاخص مهم عمل می کند ، مسألۀ فرایند یک گذر تاریخی بزرگ است؛ گذر به انسان
اقتصادی،انسان سیاسی، انسان ارتباطی و انسان اجتماعی )شهروند مدار(؛ که اکثر کشورهای
پیشرفته به آن رسیده اند . از اینرو اساسی ترین مسألۀ ما گستردگی و فشردگی تضادهایی است که
طی این گذار تاریخی با آن ها روبه رو خواهیم شد . )پیران 1383 )21:
بی تردید لازمۀ حیات و شکوفایی مطلوب یک جامعه در حال گذر، رشد و شکوفایی جوانان و به
خصوص دانشجویان آن جامعه است . در کشور ما سا لهاست که بحث جوانان و مسایل مربوط به
آنان در مقاطع زمانی مختلف از سوی افراد و سازمان های مختلف مطرح می شود و همیشه مثل
تمامی امور، در ادامۀ کار عقیم میماند . آمارهای نگران کنندة طلاق، خودکش، خودسوزی،مصرف
مواد مخدر و کاهش سن فحشا در بین جوانان، همگی نشانه ای از آینده مبهم وتاریک جامعه
است . در مواجهه با این منظومه طیف از مشکلات، گسست یا کاهش سطح روابط اجتماعی به
عنوان یکی از مسایل حاد و اساسی در این زمینه است.
در واقع، دغدغۀ کاهش و گسست روابط اجتماعی، از جمله موضوعاتی است که به کرات در
جامعه شناسی کلاسیک و معاصر به چشم می خورد و شاید بتوان به تعبیری گفت که جامعه
شناسی مولودی از همین نگرانی هاست )شارع پور 1380 )12:
2
پس به درستی هرگاه انسان از جامعه می بردو در تنهایی غوطه می خورد یا دچار حالت انزوای
اجتماعی میشود، با همان سرعت راه به سوی انحراف، اعتیاد و سایر انحرافات و آسی بهای
اجتماعی و حتی خودکشی می برد .
جامعه شناسان معاصر برای بررسی کمیت و کیفیت روابط اجتماعی در جوامع، از مفهوم سرمایۀ
اجتماعی بهره جسته اند . اما سرمایه اجتماعی چیست؟ و رابطه میان اعتماد اجتماعی با سرمایۀ
اجتماعی چیست؟
منظور از سرمایۀ اجتماعی، میزان سرمایه و منابعی است که افراد و گروه ها از طریق پیوندهای
مستقیم و غیرمستقیم با یکدیگر )و نوع این ارتباطات( میتوانند به دست آورند اگر پرسیده شود که
سرمایه های اجتماعی چه موقعی به وجود م یآیند، میتوان پاسخ داد که سرمایۀ اجتماعی، هنگامی
به وجود می آید که روابط میان افراد، به شیوه ای دگرگون شود که کنش را تسهیل کند . نیز
یادآوری این نکته سودمند است که سرمایۀ اجتماعی به منزلۀ یکی از اشکال سرمایه، با گذشت
زمان مستهلک می گردد . در کل، اگر روابط اجتماعی حفظ نشوند به تدریج از بین می روند و
انتظارات و تعهدات نیز با گذشت زمان، ضعیف و ناپدید می شوند.
طبق دیدگاه محققان، حکومت ها به تنهایی نم یتوانند حکومت کنند بلکه برای ادارة امور به دیگران
متکی اند . به همین دلیل بیش از پیش مشخص شده است که تنها، بخشی از فعالی تهای مختلف
مربوط به زندگی شهری از ابعاد مختلف توسط فرایندها و روابط رسمی تعیین می گردد . فرایندهای
تولید، مبادله، تصمی مگیری و اداره کردن بعضاً از طریق فرایندها و روابط غیررسمی تحقق می یابد
و لذا دو گروه از فرایندهای رسمی و غیررسمی دائما در کنش و واکنش متقابل اند و عامل اصلی
در تداوم این کنش و واکن شها اعتماد اجتماعی است
در بستر تعاملات و کنش های گروهی، اعتماد، به منزلۀ یک مکانیسم اجتماعی با کارکردهای متعدد
اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و روانشناسی خود، نقش مهمی را در این زمینه ایفا می کند . در واقع
زندگی انسان، بدون احساس اعتماد به خود، اعتماد به آینده و اعتماد به جهان پیرامون خود، همراه
با اضطراب و کشمکش تحمل ناپذیری است که ممکن است باعث از هم پاشیدگی فرد و نابودی
وی شود . اعتماد، رشد انسان و شکوفایی استعدادها و توانایی های او را تسهیل م یکند و رابطۀ او
با دیگران و جهان را به رابط های خلاق و شکوفا تبدیل می سازد تا فرد بتواند آرامش، امنیت و
آزادی و استقلال را در کنار دیگران و با دیگران همان طوری که گفته شد، رشد اعتماد اجتماعی در
افراد تجربه کند .
باعث احساس امنیت، آزادی استقلال و همبستگی اجتماعی هر کدام از طرفین رابطه می گردد . پس
اعتماد، زمانی شکل می گیرد که افراد، دربارة زندگی و بقای خویش، یعنی آینده و جهان
پیرامونشان، امید و اطمینان داشته باشند و بالعکس هر آنچه زندگی و بقای افراد را به خطر اندازد و
یا تمامیت وجود مستقل آن ها را تهدید کند، اعتمادشان را سلب خواهد کرد .
بنابراین میتوان در همین مورد به عوامل مؤثر در ایجاد اعتماد و ب یاعتمادی در جامعه نظر کرد؛
چرا که هر آنچه ثبات و استحکام وضعیت طبیعی، جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و
فرهنگی هر جامع های را ناپایدار و متزلزل کند، امنیت و اعتماد را از مردم آن جامعه می گیرد و
در نهایت، فرسایش سرمایه های اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
4
-2 بیان مسأله
در بیان مفهوم