او فردی بلند قد ، چهار شانه و خوش سیما است . مردم از هر طرف دورش را گرفته اند وفشار می آورند ، دستش را می گیرند و از او می خواهند تا کتاب ها و نوارهای ویدیویی را برایشان امضا کند . او شخصی ممتاز و دارای شهرت جهانی است . نام او " آنتونی رابینز" است خیلی ها از روی صمیمیت او را تونی صدا میزنند . او نویسنده پرفروش ترین کتابها در زمینه رشد و تکامل فردی است . هر روز که به انجام کارهای روزانه اش می پردازد ، تا مدتها با سیل عظیمی از جمعیتی مواجه می شود که در کلاسهایش حضور می یابند . تونی در حال حاضر پرشورترین و تاثیر گذارترین سخنور جهان است . او بیش از صد و پنجاه روز از سال را صرف بر پا سازی سمینار در چهار گوشه جهان می کند . اوتاکنون برای تیمهایی نظیر" ال. ای. کینگز" و " سن آنتونیو اسپورز " و همچنین برای " آندره آغاسی " سمت مربی خصوصی را داشته است. او عقیده دارد انسان هرگز نباید هویتش را محدود کند ، بنابراین اگر از او بپرسید که هویتش دقیقا چیست؟ خواهد گفت : " اگر از من بپرسید که امروز چه کسی هستم ( چون ممکن است تصمیم بگیرم فردا شخص دیگری باشم ! ) ممکن بود بگویم که خالق امکانات ، محرک شادی ها ، انسان ساز و ایجاد کننده شور و شوق هستم . من برانگیزاننده مردم ، واعظ یا پیشوای آنان نیستم . من مربی و پیشرو آنان هستم ، گوینده تلویزیون کشور ، صاحب کمربند سیاه ، خلبان هلیکوپتر جت ، تاجر بین المللی ، متخصص بهداشت و تغذیه ، مدافع بینوایان و بی خانمانان ، نوع دوست ، کسی که ایجاد تفاوت می کند ، فردی ممتاز و در عین حال متواضع هستم ! " تونی ، در سال 1961 در خانواده ای فقیر به دنیا آمد . پس از گرفتن دیپلم متوسطه به کارهای گوناگونی روی آورد ، اما توفیق چندانی نیافت . در سن 22 سالگی ، در آپارتمان چهل متری محقری ، زندگی فقیرانه ای داشت وبه گفته خودش ، ناچار بود ظرفهای غذای خود را در وان حمام بشوید . گذشته از گرفتاری های مالی ، در اثر پرخوری و بدخوراکی بیش از یکصد و بیست کیلو وزن داشت و به علت چاقی ، دچار تنبلی ، بی حالی و خواب آلودگی شده بود . اما در عین فقر و فلاکت ، رویاها و آرزوهای جاه طلبانه ای داشت و در عالم خیال ، خود را در قصر زیبایی در ساحل دریا و نزدیک جنگل سرسبزی مجسم می ساخت و برای خود همسری شایسته ، اتومبیلی گران قیمت و امکاناتی رویایی در نظر می گرفت . آنتونی رابینز ، در سال 1986 و در حالی که بیش از بیست و پنج سال بیشتر نداشت به بیشتر آرزوهای خود جامه عمل پوشانده بود ، در این سال ، کتابی به نام " نیروی بیکران " منتشر ساخت و راز موفقیت های خود را در آن نوشت که بسیار مورد توجه مردم امریکا و جهانیان قرار گرفت 0 تونی می گوید : " از شما می خواهم که زندگی خود را به صورت شاهکاری بی همتا در آورید ." شاید این سوال برای شما هم پیش آمده باشد که تونی دقیقا چه مقدار درآمد دارد ؟ البته برآورد دقیق مقدار درآمد او، کار چندان ساده ای نیست اما بطور مثال در حدود 2 سال پیش ، تونی از جانب یک تاجر به نام " آدام " به کار دعوت شد . آدام تقریبا به مدت شش ماه دچار سقوط مالی شده بود ونمی توانست به نتایج دلخواهش دست یابد . او تصمیم داشت دست به کاری بزند و اوضاع را تغییر بدهد . " آدام " در حدود یک میلیون دلار به تونی داد تا مربی شخصی او باشد . حتی درصدی از سود را نیز به عنوان جایزه برای تونی در نظر گرفت . در طی مدتی که تونی ، مشاور آدام بود ، او توانست یکصد و هشتاد میلیون دلار درآمد داشته باشد . پس جایزه چه ؟ من از بابت رقم جایزه مطمئن نیستم ، ولی اگر آدام حتی یک درصد برای تونی در نظر گرفته باشد پس باید یک میلیون و هشتصد هزار دلار ( سوای آن یک میلیون دلار اولیه ) به تونی رسیده باشد .دو میلیون و هشتصد هزار دلار تنها برای شش ماه مربیگری ! تونی می گوید : " موفقیت یعنی اینکه هر کاری دلتان می خواهد ، در هرزمانی که دلتان می خواهد ، با کمک هرکسی که دلتان می خواهد و هر اندازه که دلتان می خواهد انجام دهید . "