یوهان کریستین فریدریش هولدرلین زاده ۲۰ مارس ۱۷۷۰ – درگذشته ۷ ژوئن
۱۸۴۳ شاعر آلمانی و از شخصیتهای برجسته جنبش رمانتیسیسم بود. رُمانتیسم
یا رمانتیسیسم یا رمانتیسیزم عصری از تاریخ فرهنگ در غرب اروپا است، که
بیشتر در آثار هنرهای تجسمی، ادبیات و موسیقی نمایان شد.رمانتیسم جنبههای
احساسی و ملموس را دوباره به هنر غرب وارد کرد. آثار فریدریش هولدرین
گوشهنشین در یونان هیپرپون، فریدریش هلدرلین، محمود حدادی (مترجم)، ناشر: نیلوفر، ۱۳۹۱
شعر و شهود: تفسیر هفتاد اثر تغزلی آلمانی، محمود حدادی (گردآورنده)، ناشر: پژواک کیوان
نیتِ خیر: ترجمه ی بیژن الهی، ناشر: نشر بیدگل
آنچه میماند، محمود حدادی (مترجم)، ناشر: نیلوفر،۱۳۹۳
بزرگترین سرشناسی ناشناس ماندن است.کسی که حقیقت وجودیش مظهریت این دوگانگی است. یعنی در عین مجهول بودن به قلمرو دانش ناشناخته پیوسته است. سراینده ی این مجموعه را می شناسم و از نزدیک با ساخت و پرداخت و سرانجام به نواخت سروده هایش آشنایی دارم. می دانم که شاعری را همچون صلیبی از تقاطع لفظ و معنی از هنگام چشم گشودن به این جهان تاکنون به دوش کشیده است. اولین شعرهایش را که متعلق به دوران کودکی و نوجوانی اوست با نام و با مقدمه ی فاضلانه ی استاد دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی مورخ، محقّق، دانشمند و « لبخند آرزو » بالاخره شاعر این سالیان و مقدمه دکتر مجدالدین کیوانی که در آن زمان شاعر، افتخار شاگردیش را در دبیرستان داشته است، در ماه مقدس فروردین به سال 1342 در اهواز وقتی که دانش آموزی نوجوان بوده چاپ کرده است که با « با این سکوت سرخ » پراکنده است. در فروردین سال 1346 مجموعه ی دیگری با نام دریغ در محاق توقیف ناپدید افتاده است و هم اکنون خود نیز نشانی از آن به دست ندارد. پس از آن او شعری که برای کودکان و نوجوانان این مرز و بومش سروده است و از سوی سازمان « شیرین تر از پرواز » با نام انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به زیور نشرش آراسته اند، خوانده ام و جز اینها بسیار « روزگار وصل » و « هفته نامه ی فردوسی » پراکنده اند، از او شعرهایی در مطبوعات پیش و پس از انقلاب چون دیده ام. اما می دانم که شعر برای او مقدس است و تنها ابزاری است که این شاعر برای نمایش جوهره ی ما بعد الطبیعی روان خویش در اختیار دارد. او را شاعری دیده ام شیفته کار خویش. شب شده است که ده شعر در قلمروهای شکلی و محتوائی متفاوت سروده است!