داستان به دو قسمت تقسیم میشود. در قسمت اول مرسو در مراسم تدفین مادرش شرکت میکند و در عین حال هیچ تأثر و احساس خاصی از خود نشان نمیدهد. داستان با ترسیم روزهای بعد از دید شخصیت اصلی داستان ادامه مییابد. مرسو به عنوان انسانی بدون هیچ اراده به پیشرفت در زندگی ترسیم میشود. او هیچ رابطهٔ احساسی بین خود و افراد دیگر برقرار نمیکند و در بی تفاوتی خود و پیامدهای حاصل از آن زندگی اش را سپری میکند. او از این که روزهایش را بدون تغییری در عادتهای خود میگذراند خشنود است.
همسایهٔ مرسو که ریمون سنته نام دارد و متهم به فراهم آوردن شغل برای روسپیان است با او رفیق میشود. مرسو به سنته کمک میکند یک معشوقهٔ او را که سنته ادعا میکند دوست دختر قبلی او است به سمت خود بکشد. سنته به آن زن فشار میآورد و او را تحقیر میکند. مدتی بعد مرسو و سنته کنار ساحل به برادر آن زن(«مرد عرب») و دوستانش برمی خورند. اوضاع از کنترل خارج میشود و کار به کتک کاری میکشد. پس از آن مرسو بار دیگر «مرد عرب» را در ساحل میبیند و این بار کس دیگری جز آنها در اطراف نیست. بدون دلیل مشخص مرسو به سمت مرد عرب تیراندازی میکند که در فاصلهٔ امنی از او از سایهٔ صخرهای در گرمای سوزنده لذت میبرد.
در قسمت دوم کتاب محاکمهٔ مرسو آغاز میشود. در این جا شخصیت اول داستان برای اولین بار با تأثیری که بی اعتنایی و بی تفاوتی برخورد او بر دیگران میگذارد رو به رو میشود. اتهام راست بی خدا بودنش را بدون کلامی میپذیرد. او رفتار اندولانت (اصطلاح روانشناسی برای کسی که در مواقع قرار گرفتن در وضعیتهای خاص از خود احساس متناسب نشان نمیدهد و بی اعتناء باقی میماند- از درد تأثیر نمیپذیرد یا آن را حس نمیکند) خود را به عنوان قانون منطقی زندگی اش تفسیر میکند. او به اعدام محکوم میشود. آلبر کامو در این رمان آغازی برای فلسفهٔ پوچی خود که بعد به چاپ میرسد، فراهم میآورد.
نام کتاب : لیلی و مجنون
نویسنده : نظامی گنجوی
ویرایش و تایپ : امین بابایی پناه
ناشر : ای اچ ام زد
زبان کتاب :فارسی
تعداد صفحه : 207
قالب کتاب : PDF
حجم فایل : 926
Kb
توضیحات : لیلی و مجنون داستانی ایرانی است که حقیقت یا افسانه بودن آن جای بحث بسیار دارد. در ادبیات عرب شعرهای زیادی در وصف لیلی و عشق سوزناک او وجود دارد، که به مجنون یا قیس عامری نسبت میدهند، اما ظاهراً از شاعران مختلفی بودهاست. داستان لیلی و مجنون در ادبیات فارسی نیز مشهور بودهاست، تا اینکه در سال ۵۸۴ هجری قمری «حکیم جمال الدین ابومحمد الیاس بن یوسف» معروف به نظامی گنجوی آن را به عنوان سومین گنج از پنج گنج خود به نظم میآورد. این داستان جز جانمایهٔ آن، که افسانهای عربی است، بیشترش آفریدهٔ ذهن خلاق و طبع موزون استاد بزرگ شهر گنجه، ( نظامی ) است و آنچنان در ادبیات فارسی و کشورهای همسایه مورد توجه قرار گرفتهاست که پس از او ۳۸ شاعر فارسی زبان، ۱۳ شاعر ترک، و ۱ شاعر اردو به تقلید از نظامی، این داستان را به نظم آوردهاند. مثنوی لیلی و مجنون شامل ۴۵۰۰ بیت است، که به سال ۵۸۴ به نام شروانشاه ابوالمظفر اخستان سروده شدهاست در این مثنوی داستان پر سوز و گداز عشق مجنون (قیس عامری) از قبیله بنی عامر و لیلی دختر سعد به رشته نظم درآمده که از داستانهای مشهور فولکلور تازی پیش از اسلام میباشد.