به دلیل ضعفهای تربیتی و آموزشی و سایر عوامل محدودکننده، اکثر انسانها
در کشف و شکوفایی علایق و استعدادهای خود، موفق نمیشوند. دنبال کردن علایق
و استعدادهای ذاتیمان نه تنها منبع اصیل شادمانی و رضایت درونی است بلکه
شکوفایی استعدادهای ذاتی، کسب موفقیت و استقلال مالی را برایمان سریعتر و
راحتتر میسازد. فرض کنید اگر بیل گیتس بهجای علوم کامپیوتر، که عاشق آن
بود، وارد کار بورس میشد، بازهم میتوانست ثروتمندترین مرد جهان شود؟ یا
اگر وارن بافت، که شیفته بورس بود، دنبال علوم کامپیوتر میرفت بازهم یکی
از مولتی میلیاردهای جهان میشد؟ همۀ افرادی که موفقیتهای بزرگ کسب
کردهاند، عاشق کارشان بودهاند. انجام کاری که به آن علاقه داریم، غیر از
لذت و موفقیت، باعث رشد شخصی و معنوی ما میشود. با حرکت در جهت نبوغ ذاتی و
رسالت شخصی از شادمانی، رضایت درونی، معناداری، رفاه و استقلال مالی، رشد
شخصی، خودشکوفایی و تعالی معنوی بیشتری برخوردار گشته و درعینحال خدمتی
ارزشمند نیز به جهان عرضه میکنیم.