بسیارى از مردم جنگ را امرى عبث و قابل اجتناب مى دانند و کم تر کسى آن را دوست دارد. شاید نظامیان، به ویژه نظامیان کارکشته و جنگ دیده بیش از دیگران از جنگ دورى کنند.کسانى که سابقه ى مبارزه در میادین جنگى را دارند، به خوبى به خاطر مى آورند در میدان نبرد، مرگ انسان ها بسیار ساده اتفاقم ىافتد و سربازان خیلى زود به مرگ هم قطاران، دوستان و حتا برادران خود عادت مى کنند اما همین افراد به محض تغییر شرایط وپایان جنگ پى مى برند که در جنگ چه بر آن ها گذشته و چه بر سر دشمنان خود آورده اند. اما از یک نکته هیچ وقت نمى توان فرارکرد: جنگ اجتناب ناپذیر است. شاید ضرورى نباشد اما اگر زمان رخ دادن آن برسد، هیچ کس نمى تواند مانع آغاز آن شود.نظامیان نقطه آغاز جنگ را سیاستمداران مى دانند و سیاستمداران برعکس آنان، جنگ را در نتیجه علامت هاى غلط نظامیان ذکرم ىکنند اما امروز عامل دیگرى نیز به این دو عامل اضافه شده است. افکار عمومى، گاهى افکار عمومى جنگ را مى طلبد.بررسى تاریخ جنگ ها نشان مى دهد پس از مدتى تخاصم لفظى و یا دست اندازى هاى محدود، شعله ى جنگ ناگهان بین دو یا چند ملتشعل هور و کشور، قاره و یا دنیایى به آتش کشیده مى شود.دلیل بروز نبردها ساده و گاهى کم اهمیت جلوه مى کند اما....